همه
بخشنامه
موردی یافت نشد .
{{result.title}}
نویسنده : محمدجواد عظیمی فرد
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۳/۱۳
تاریخ بروزرسانی : ۱۴۰۲/۰۷/۲۹
سلام به شما دوست عزیزی که قصد دارید این مقاله را بخوانید. مطلبی که نوشته شده برای تمامی کارمندان و افراد مشغول به کار است که حسابداران هم از این قضیه مستثنی نیستند. با توجه به مشکلاتی در بین کارفرما و کارمندان دیده می شود تصمیم گرفتم تا این مقاله را بنویسم امیدوارم بتوانم با نوشتن این مطلب کمکی به رابطه کارفرما و کارمند کرده باشم و همگی بتوانیم تصمیمات قاطعانه تر و البته عاقلانه تری بگیریم.
از شما دوست عزیزی که این مقاله را می خوانید ممنون می شوم که نظر خود را در پایان این مطلب بیان کنید.
وقتی در یک رشته دانشگاهی فارغ التحصیل می شویم یا در یک فن و تخصص مهارتی کسب می کنیم (مثلا دوره حسابداری می گذارانیم) امید داریم تا بتوانیم در یک شرکت یا مجموعه مورد علاقه و مرتبط با مهارت و تخصص خودمون استخدام شویم و شروع به کار کنیم. البته در اینجا منظور از استخدام فقط حالت حقوق بگیری نیست، ممکن است نوع قرارداد شما از نوع درصدی، حقوق بگیری، پروژه ای یا هر چیز دیگه باشه. ولی بعد از مدتی که کار می کنیم با کارفرما دچار اختلافاتی می شویم که تصمیم به جدایی می گیریم و متاسفانه میبینم افرادی رو که علاوه بر اینکه مهارت مصاحبه ندارند حتی مهارت و نحوه جدا شدن از یک سازمان هم ندارند و به همین خاطر تصمیم گرفتم تا مطلبی در این زمینه بنویسم تا افراد علاوه بر آموزشی که می بینند بتوانند بهتر استخدام شوند یا موقعیت شغلی خود را بصورت حرفه ای تغییر دهند.
وقتی رزومه خود را برای مجموعه های مختلف ارسال می کنیم بعد از مدتی با ما تماس می گیرند تا یکسری اطلاعات اولیه از ما بگیرند. اطلاعاتی مثل: تایید رزومه ای که فرستاده ایم و اطلاعات اولیه درباره مهارت فعلی یا شغل قبلی که داشته ایم. و وقتی در صحبت تلفنی به یک نتیجه خیلی کلی برسیم از ما برای حضور در سازمان و مصاحبه با کارفرما دعوت می شود.
یکی از مهارت های مهمی که کارآموزان هنگام مصاحبه با کارفرما باید داشته باشند نحوه مذاکره درست و پاسخ دقیق به سوالات است که می توانید با خواندن مقاله در مصاحبه استخدامی چه بگوییم اطلاعات خیلی دقیق و کاملی بدست آورید.
وقتی صحبت های اولیه تمام شد و شرایط کاری توضیح داده شد از کارآموز خواسته می شود تا نظر نهایی خود را اعلام کند و در صورتیکه طرفین با یک یکدیگر به توافق رسیدند میزان حقوق و تاریخ شروع به فعالیت را مشخص می کنند. در اینجا لازم است چند نکته و البته تجربه را عرض کنم:
خوب اگر شما از این تکنیک استفاده کنید به سادگی و بدون هیچ مشکلی در صورت عدم توافق می توانید جدا شوید و پیگیر رزومه هایی باشید که قبلا به دیگر جاها ارسال کرده اید.
وقتی قرارداد مکتوب باشد قطعا به آن عمل خواهد شد و معمولا افرادی را میبینم دچار مشکل می شوند که قرارداد آنها شفاهی بوده و کارفرما یا کارمند توافقات اولیه را فراموش می کنند. سعی کنید تمام موارد و شرایط را در قرارداد ذکر کنید اما میزان انعطاف پذیری را هم بالا ببرید. مثلا اگر قرار شده است شما اضافه کاری نداشته باشید و در یک برهه حجم کاری شما زیاد شد و چند روزی را مقداری را اضافه کار ماندید مشکلی بوجود نیاید. البته باید طوری هم عمل کنید که میزان توقع کارفرما یا دیگر کارمندان بالا نرود.
خوب بعد از توافقات نهایی و برعهده گرفتن مسئولیت بعنوان یک حسابدار یا مدیر مالی شما مدت زمانی را در آن مجموعه سپری می کنید. از یک زمانی به بعد شما یا کارفرما احساس می کنید که کار کردن با یکدیگر فایده ندارد و بهتر این است که شما به دنبال کار جدیدی باشید و ممکن است یکی از مشکلاتی که در ادامه مقاله بیان می کنیم بوجود آید.
در اکثر مواردی که بین کارمند و کارفرما تعارض یا ابهام یا مشکلی بوجود می آید قابل حل است اما چون فرایند حل مسئله را نمی دانیم یا یک طرفه فکر می کنیم به حذف صورت مسئله فکر می کنیم و تصور بر این است که اگر از سازمان جدا شویم اوضاع خوب می شود. در این مقاله قصد داریم برخی از این موارد را بررسی کنیم و راه حل هایی که نتیجه بخش است را بیان کنیم.
کمبود حقوق معمولا یکی از مسائلی است که در هر مجموعه ای وجود دارد. برای حل این قضیه باید موارد زیر از دید کارمند بررسی شود:
خوب تا اینجا از دید کارمند بررسی شد حال می خواهیم کمبود حقوق را از دید کارفرما بررسی کنیم:
اگر مجموعه ای اوضاع مالی خوبی داشته باشد قطعا حقوق کارمندان را به موقع یا حتی زودتر پرداخت می کند. پس اگر پرداخت حقوق ها با تاخیر مواجه می شود بهتر است شما همدلی بیشتری با کارفرما داشته باشید و به او بفهمانید که همدم او هستید. به شما قول میدهم اگر چنین برخوردی داشته باشید در اولین فرصت کارفرما این رفتار شما را جبران می کند.
در صورتی هم که اوضاع خیلی نا به سامان است از کارفرما اجازه بگیرید و بگویید من با این شرایط نمی توانم اینجا بمانم و میخواهم پیگیر شرکت دیگری باشم.
من افرادی را دیده ام که هر روز ساعات زیادی اضافه کاری دارند با اینکه برخی از آنها در ازای اضافه کاری یک ریال هم دریافتی ندارند. جدای از اینکه به ازای اضافه کاری چقدر دستمزد می گیرند، بدترین مشکلی که بوجود می آید این است که فرد بعد از مدتی احساس افسردگی می کند یا احساس می کند زندگی او هرز می رود و دچار یک روزمره سخت شده است و اشتیاق او بشدت کم می شود.
از طرفی نقطه مقابل هم وجود دارد افرادی که دقیقا راس ساعت محل کار خود را ترک می کنند. بنظرم بهترین حالت زمانی است که افراد کارشان که تمام شد محل کار خود را ترک کنند حال ممکن است گاهی اوقات نیم ساعت قبل از تایم کاری باشد یا نیم ساعت بعد از تایم کاری. در این حالت فرد خسته نمی شود و احساس رضایت بیشتری از کار می کند.
همین عوامل باعث می شود که فرد بعد از مدتی با کارفرما درگیر شود که چرا من هر روز باید اضافه کاری های طولانی داشته باشم در صورتیکه کارفرما روحش هم خبر ندارد و تمام این مدت کارمند با رضایت خود مانده است و تمام این غرها در ذهن جمع شده است و حالا فوران کرده است.
علت کم شدن علاقه به شغل موارد مختلفی می تواند داشته باشد:
برای بررسی هر کدام از این موارد باید یک مقاله جداگانه بنویسیم و نیاز به تجزیه و تحلیل فراوانی دارند اما همین که در حد موردی به آنها آگاه باشید کمک زیادی می تواند به شما کند.
چند سال در یک مجموعه ای کار می کردم که این مورد را تجربه کردم. یکی از همکارانم با کارفرما به لحاظ اخلاقی به مشکل خورده بودند. مشکل آنها هم بیشتر نحوه اخلاق کارمند با مشتری بود و جالب اینکه کارمند هم از کارفرما گله داشته که چرا فلان رفتار را دارد و جالب است این دو شخص بجای حل مسئله و آموزش همیشه با هم درگیر بودند تا در نهایت کار به ترک کار کارمند شد. در صورتیکه می توانستند خیلی ساده مسئله را حل و فصل کنند.
اینگونه موارد بین کارمندان و کارفرماها به وفور یافت می شود و مهمترین مسئله در این موارد این است که یکی از طرفین مهارت حل مسئله یا مذاکره را داشته باشد.
وقتی حسابدار (کارمند) یک موقعیت شغلی بهتر را پیدا می کند که حقوق بالاتری دارد و موقعیت شغلی بهتری است تصمیم می گیرد که کار فعلی خود را رها کند. بدترین حالتی که حسابداران تصمیم می گیرند همین حالت است. یعنی یک شغل جدید پیدا می کنند و دائما آن را با شغل فعلی مقایسه می کنند تا زمانیکه کار فعلی شان به طور کامل از چشمشان می افتد و میزان رضایت کاری بشدت پایین می آید.
شاید یکی از دردناکترین حالاتی که باعث شود افراد شغل خود را ترک کنند، با اینکه هم از حقوقش راضی هستند هم رضایت شغلی بالایی دارند اما تصمیم به ترک کار می گیرند. تنها دلیل ترک کار انها تنوع طلبی در کار است. تنوع طلبی در کار وقتی بوجود می آید که فرد هدفی واضحی برای خودش نداشته باشد و به همین دلیل برای او تفاوتی نمی کند که چه زمانی چه شغلی دارد.
بدترین اتفاقی که می تواند بین افراد یک مجموعه رخ دهید اصطلاحا زیر آب زنی است که اصلا کار درستی نیست. شاید بگویید فرد دچار تخلف شده است و باید گزارش می دادیم در این صورت می گویم اگر شما وظیفه نظارت بر کار آن فرد را داشته اید اشکال ندارد خطایش را گزارش دهید(البته قبلش باید تذکر دهید) اما در غیر این صورت کار شما غیر انسانی است، چرا که باعث می شود فردی شغل خود را از دست دهد و کارش را ترک کند.
بارها و بارها دیده ام که وقتی یک مسئله یا مشکلی در یک سازمان بوجود می آید کارفرما نمی تواند درست تشخیص دهد که تقصیر کیست و اشتباها فرد دیگری را اخراج می کند. در این شرایط اگر کارفرما مهارت حل مسئله خوبی داشته باشد بخوبی می تواند فرد را شناسایی کند و حالت بهتر این است که بجای تصمیم به اخراج با مذاکره مسئله را حل کند.
شاید به دلایل بالا یا دلایل نامعلوم شما تصمیم بگیرید شغل خود را ترک کنید در این حالت چه رفتاری از خود نشان می دهید؟ حسابدار قلب هر سازمانی است و شما بعنوان حسابدار ممکن است اسناد و مدارکی نزد خود نگه دارید یا اینکه تمام مواردی که روز اول تحویل شما شده است را واگذار کنید. در ادامه مقاله 3 جنبه آن را بررسی می کنیم.
به نظر بنده ایده آل ترین حالت این است که هنگام تسویه حساب به هر دلیلی که باشد با همان روی خوشی که وارد سازمان شده بودید، خارج شوید. ممکن است در آن لحظه عصبانی باشید اما توصیه می کنم خودتان را کنترل کنید و حرفه ای برخورد کنید چرا که چند مزیت خوب برای شما دارد:
اینجا حالتی است که فرد لحظه شماری می کند تا شغلش را تحویل دهد. در این شرایط انگیزه کاری فرد به شدت کاهش پیدا می کند و فقط به پایان کار فکر می کند.
گاهی اوقات شرایط کاری به سمت و سویی می رود که کار به اینجا هم ختم نمی شود و کار به مشاجره و درگیری کشیده می شود که در این حالت عملا کار برای تسویه حساب سخت تر می شود.
توصیه و تجربیات فراوان من نشان می دهد بهترین حالت ترک شغل حالت اول است یعنی شما با نهایت بزرگواری و حرفه ای بودن کار خود را ترک می کنید و روابط خود را نابود نمی کنید. در عوض می توانید به عنوان یک فرصت در جایی دیگر از موقعیت شغلی خود استفاده کنید. یا حداقلش این است که شما می توانید احساسی خوب و آرام داشته باشید و از تنش های فکری جلوگیری کنید.
و در نهایت ممنونیم از شما که ما را در خواندن این مقاله همراهی کردید.
نوشته شده توسط: محمد جواد عظیمی فرد
نظرات کاربران
تعداد نظرات : 0