استانداردهای حسابداری بخش عمومی (دولتی)

صفحه اصلی

قوانین و استاندارد ها

استانداردهای حسابداری بخش عمومی (دولتی)

ذخایر، بدهی‌های احتمالی و دارایی‌های احتمالی (استاندارد 8)

ذخایر، بدهی‌های احتمالی و دارایی‌های احتمالی (استاندارد 8)

آخرین اصلاحات: 1403/09/03

استاندارد حسابداری بخش‌ عمومی‌ شماره ٨

ذخایر، بدهیهای احتمالی‌ و داراییهای احتمالی‌

ردیف فهرست مندرجات شماره بند
0 هدف ١
1 دامنه کاربرد ٨ - ٢
1-1 مزایای اجتماعی ٨ - ٧
2 تعاریف ١٢ - ٩
2-1 ذخایر و سایر بدهیها ١٠
2-2 رابطه‌ بین‌ ذخایر و بدهیهای‌ احتمالی‌       ١٢ - ١١
3 شناخت‌       ٣٤ - ١٣
3-1 ذخایر        ٢٥ - ١٣
3-2   تعهد فعلی‌       ١٥ - ١٤
3-3 رویداد گذشته‌        ٢١ - ١٦
3-4 محتمل‌ بودن‌ جریان‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌رسانی‌        ٢٣ - ٢٢
3-5 برآورد اتکاپذیر تعهد       ٢٥ - ٢٤
3-6 بدهیهای‌ احتمالی‌        ٢٩ - ٢٦
3-7 داراییهای‌ احتمالی‌        ٣٤ - ٣٠
4   اندازه‌گیری‌        ٤٧ - ٣٥
4-1 بهترین‌ برآورد        ٣٩ - ٣٥
4-2     ریسک‌ و عدم‌ اطمینان‌        ٤١ - ٤٠
4-3   ارزش‌ فعلی‌       ٤٣ - ٤٢
4-4 رویدادهای‌ آتی‌       ٤٥ - ٤٤
4-5 واگذاری‌ مورد انتظار داراییها       ٤٧ - ٤٦
4-6   جبران‌ مخارج‌       ٥٢ - ٤٨
5  تغییر ذخایر       ٥٤ - ٥٣
6    استفاده‌ از ذخایر       ٥٦ - ٥٥
7 بکارگیری‌ قواعد شناخت‌ و اندازه‌گیری‌        ٧٦ - ٥٧
7-1 کاهش‌ در ارزش‌ خالص‌ آتی‌        ٥٩ - ٥٧
7-2 قراردادهای‌ زیانبار       ٦٣ - ٦٠
7-3 تجدید ساختار       ٧٠ - ٦٤
7-4 فروش‌ یا انتقال‌ فعالیت‌        ٧٣ - ٧١
7-5 ذخایر تجدید ساختار        ٧٦ - ٧٤
8    افشا            ٨٧ - ٧٧
9   تاریخ‌ اجرا        ٨٨

 

هدف

١ . هدف‌ این‌ استاندارد اطمینان‌ از بکارگیری‌ معیارهای‌ شناخت‌ و مبانی‌ اندازه‌ گیـری‌ مناسـب‌ در مورد ذخایر، بدهیهای‌ احتمالی‌ و داراییهای‌ احتمـالی‌ و نیـز افشـای‌ اطلاعـات‌ کـافی‌ در یادداشــتهای‌ توضــیحی‌ بــرای‌ درک‌ بهتــر ماهیــت‌، زمــان‌بنــدی‌ و مبلــغ‌ آنهــا توســط‌ استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ می‌باشد.

دامنه‌ کاربرد

٢ . این‌ استاندارد باید توسط‌ کلیه‌ واحدهاي گزارشگر برای حسابداری ذخایر، بـدهیهای احتمـالی‌ و داراییهای احتمالی‌ به‌ استثنای موارد زیر بکار رود:

    الف‌. قراردادهایی‌ که‌ به‌ موجب‌ آن هیچ‌ یک‌ از طرفین‌ به‌ تعهدات خود عمـل‌ نکـرده انـد یـا هر دو طرف طبق‌ قرارداد بخشـی‌از تعهداتشـان را متناسـبا انجـام داده انـد، مگـر در مواردی که‌ قرارداد زیانبار باشد، و

    ب .  آنچه‌ که‌ مشمول سایر استانداردهای حسابداری است‌.

    پ . مزایای اجتماعی‌ ارائه‌ شده توسط‌ واحـد گزارشگر که‌ در ازای ارائه‌ آن به‌ طور مسـتقیم‌ از استفاده کنندگان مزایای مزبور مابه‌ازای تقریبا معادل دریافت‌ نمی‌شود.

٣ . چنانچه‌ استاندارد حسابداری‌ دیگری‌ نوع‌ خاصی‌ از ذخایر، بدهیهای‌ احتمالی‌ و داراییهـای‌ احتمالی‌ را مورد بحث‌ قرار دهد، واحــد گزارشـگر بایـد آن‌ اسـتاندارد را بکـار گیـرد. به‌ عنوان‌ مثال‌، موارد خاصی‌ از ذخایر در استانداردهای‌ زیر مطرح‌ شده‌ است‌:

    الف‌. پیمانهای‌ ساخت‌؛

    ب‌ . اجاره‌ ها. با توجه‌ به‌ اینکه‌ استاندارد حسابداری‌ مرتبط‌ با اجـارههـا حـاوی‌ الزامـات‌ خاصی‌ برای‌ اجاره‌ های‌ عملیاتی‌ زیانبار نیست‌، ایـن‌ اسـتاندارد در چنـین‌ مـواردی‌ کاربرد دارد؛

    پ‌ . فعالیتهای‌ بیمه‌ عمومی‌؛ و

    ت‌ . مزایای‌ بازنشستگی‌، اما مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ کارکنان‌ مشمول‌ این‌ استاندارد است‌.

٤ . بعضی‌ از مبالغی‌ که‌ با آن‌ همانند ذخیره‌ برخورد می‌ شود ممکن‌ است‌ مربوط‌ بـه‌ شـناخت‌ درآمد باشد. برای‌ مثال‌، خدماتی‌ که‌ واحد گزارشگر در مقابل‌ دریافت‌ حق‌ اشتراک‌، ارائـه‌ می‌کند. این‌ استاندارد با شناخت‌ درآمد سروکار ندارد و الزامات‌ استانداردهای‌ حسـابداری‌ مربوط‌ به‌ درآمدها را تغییر نمی‌دهد.

٥ . این‌ استاندارد، ذخایر را به‌ عنوان‌ بدهیهایی‌ تعریف‌ کرده‌ است‌ که‌ زمان‌ تسویه‌ و یا تعیـین‌ مبلغ‌ آن‌ توأم‌ با عدم‌ اطمینان‌ می‌ باشد. اصطلاح‌ ” ذخیره‌“ در مورد اقلامی‌ از قبیـل‌ کـاهش‌ ارزش‌ داراییها و مطالبات‌ مشکوک‌ الوصول‌ نیز بکار می‌ رود. این‌ اقلام‌ مبلغ‌ دفتری‌ داراییهـا را تعدیل‌ می‌کند و مشمول‌ این‌ استاندارد نیست‌.

٦ . این‌ استاندارد در مورد ذخیره‌ تجدید ساختار (شامل‌ عملیات‌ متوقف‌ شـده‌) کـاربرد دارد. هنگامی‌ که‌ تجدید ساختار منطبق‌ با تعریف‌ عملیات‌ متوقف‌ شـده‌ باشـد، طبـق‌ اسـتاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٣١ با عنوان‌ داراییهاي غیرجاری نگهـداری شـده بـرای فـروش و عملیـات متوقف شده، موارد افشای‌ بیشتری‌ ضرورت‌ دارد.

مزایای اجتماعی‌

٧ . در این‌ استاندارد، منظور از ”مزایای‌ اجتماعی‌“ کالا، خدمات‌ و سایر مزایایی‌ است‌ که‌ برای‌ ایفای‌ مسئولیتهای‌ اجتماعی‌ یک‌ دولت‌ ارائه‌ می‌ شوند. ممکن‌ است‌ این‌ مزایا موارد زیـر را دربرگیرد:

    الف‌. ارائه‌ بهداشت‌، آموزش‌، مسکن‌، حمل‌ و نقل‌ و سایر خدمات‌ اجتماعی‌ به‌ جامعه‌. در بسیاری‌ از موارد، الزامی‌ وجود ندارد که‌ ذینفعان‌ از خـدمات‌ مزبـور، مبلغـی‌ برابـر با ارزش‌ این‌ خدمات‌ بپردازند.

    ب‌ . کمک‌ به‌ خانواده‌ ها، سالمندان‌، از کار افتادگان‌، بیکاران‌ و سایرین‌، به‌ عبارت‌ دیگـر، دولت‌ در تمامی‌ سطوح‌ ممکن‌ است‌ به‌ افـراد و گروههـایی‌ از جامعـه‌ بـه‌ منظـور دسترسی‌ به‌ خدمات‌، کمک‌ مالی‌ اعطا کند تا نیازهای‌ خاص آنها را برآورده‌ سازد یا درآمدشان‌ را تکمیل‌ کند.

٨ . زمانی‌ یک‌ ذخیره‌ یا بدهی‌ احتمالی‌ ناشی‌ از یک‌ مزیـت‌ اجتمـاعی‌ از دامنـه‌ کـاربرد ایـن‌ استاندارد مستثنی‌ می‌ شود که‌ واحد ارائه‌ کننده‌ مزیت‌ مزبور، در ازای‌ آن‌ به‌ طور مستقیم‌ از دریافت‌ کنندگان‌ مزیت‌، مابه‌ازایی‌ که‌ تقریبا با ارزش‌ کالاها و خدمات‌ ارائه‌ شده‌ برابر است‌ را دریافت‌ نکند. این‌ استثنا شرایطی‌ را نیز دربرمی‌ گیرد که‌ در رابطه‌ با یک‌ مزیت‌، تعرفه‌ ای‌ وضع‌ شود ولی‌ این‌ تعرفه‌ هیچ‌ رابطه‌ مستقیمی‌ با آن‌ مزیت‌ نداشته‌ باشـد. مسـتثنی‌ کـردن‌ ذخایر و بدهیهای‌ احتمالی‌ مذکور از دامنه‌ کاربرد این‌ استاندارد بدین‌ دلیل‌ است‌ که‌ تعیین‌ آنچه‌ که‌ ”رویداد تعهد آور“ را شکل‌ می‌ دهد و اندازه‌ گیری‌ بـدهی‌ نیازمنـد بررسـی‌ بیشـتر است‌.

تعاریف‌

٩ . اصطلاحات ذیل‌ در این‌ استاندارد با معانی‌ مشخص‌ زیر بکار رفته‌ است‌ :

  •بدهی‌ : تعهد فعلی‌ واحد گزارشگر است‌ که‌ ایفای آن مستلزم خروج منابع‌ از واحد گزارشـگر خواهد بود.
  •بدهی‌ احتمالی‌ :
    الف‌. تعهدي غیرقطعی‌ است‌ که‌ از رویدادهای گذشـته‌ ناشـی‌ مـی‌شـود و وجـود آن تنهـا ازطریق‌ وقوع یا عدم وقوع یک‌ یا چند رویداد نامشخص‌ آتی‌ که‌ بطور کامل‌ در کنترل واحـد گزارشگر نیست‌،تأیید خواهد شد، یا

    ب . تعهدی فعلی‌ است‌ که‌ از رویدادهای گذشته‌ ناشی‌ می‌ شود اما بدلایل‌ زیـر شناسـایی‌ نمی‌شود:

      ١ .جریان خروج منابع‌ دارای منافع‌ اقتصادی یا توان خدمت‌ رسانی‌ برای تسویه‌ تعهد محتمل‌ نیست‌.

      ٢. مبلغ‌ تعهد را نمی‌توان با قابلیت‌ اتکاي کافی‌ اندازهگیري کرد.

  •تجدید ساختار : برنامه‌ ای است‌ که‌ توسط‌ مدیریت‌ طراحی‌ و کنتـرل مـی‌ شـود و در دامنـه‌ فعالیتهای واحـد گزارشگر و یا شیوه انجام آن فعالیتها، تغییرات با اهمیتی‌ ایجاد می‌کند.

  •تعهد عرفی‌ : تعهدی است‌ ناشی‌ از اقدامات واحـد گزارشگر در مواردی که‌ واحـد گزارشگر با توجه‌ به‌ نحوه عمل‌ خود در گذشته‌، سیاستهای اعلام شده یا آئین‌ نامـه‌ ی جـاری کـاملا مشخص‌، به‌ سایر اشخاص نشان داده است‌ که‌ مسـئولیتهای خاصـی‌ را خواهـد پـذیرفت‌، و در نتیجه‌، واحـد گزارشگر انتظاری بجا برای آنها ایجاد کرده است‌ که‌ مسئولیتهای خود را ایفا خواهد کرد.

  •تعهد قانونی‌ : تعهدی است‌ که‌ از قرارداد یا الزامات قانونی‌ ناشی‌ می‌شود.

  •دارایی‌ احتمالی‌ : یک‌ دارایی‌ غیرقطعی‌ است‌ که‌ از رویدادهای گذشته‌ ناشی‌ می‌ شود و وجـود آن تنها از طریق‌ وقوع یا عدم وقوع یک‌ یا چند رویداد نامشخص‌ آتی‌ که‌ بطـور کامـل‌ تحـت‌ کنترل واحـد گزارشگر نیست‌، تأیید خواهد شد.

  •ذخیره : نوعی‌ بدهی‌ است‌ که‌ زمان تسویه‌ و یا تعیین‌ مبلغ‌آن توأم با ابهام نسبتا قابـل‌ توجـه‌ است‌.

  •رویداد تعهد آور : رویدادی است‌ که‌ تعهدی قانونی‌ یا عرفی‌ ایجاد می‌ کنـد بـه‌ گونـه‌ ای کـه‌ واحـد گزارشگر ملزم به‌ تسویه‌ آن باشد.

  •قرارداد زیانبار : قراردادی است‌ که‌ مخارج غیرقابل‌ اجتناب آن برای ایفای تعهدات ناشـی‌ از قرارداد، بیش‌ از منافع‌ اقتصادی یا توان خدمت‌رسانی‌ مورد انتظار آن قرارداد است‌.

  •قراردادهای اجرایی‌: قراردادهایی‌ هستند که‌ به‌ موجب‌ آن هیچ‌ یک‌ از طرفین‌ بـه‌ تعهـدات خود عمل‌ نکرده اند یا هر دو طرف طبـق‌ قـرارداد بخشـی‌از تعهداتشـان را متناسـبا انجـام دادهاند.

ذخایر و سایر بدهیها

١٠ . ذخایر را می‌ توان‌ از سایر بدهیها مانند پرداختنیها و بـدهیهای‌ معـوق متمـایز کـرد، زیـرا درمورد زمان‌ تسویه‌ ویا مبلغ‌ آن‌ ابهام‌ وجود دارد. با این‌ توصیف‌:

    الف‌. پرداختنیها، بدهی‌ بابت‌ کالاها و خدمات‌ دریافت‌ شده‌ ای‌ است‌ که‌ صورتحسـاب‌ آن‌ دریافت‌ گردیده‌ یا با فروشنده‌ در مورد مبلغ‌ و زمان‌ پرداخت‌ مابه‌ازای‌ آن‌ توافق‌ شده‌ است‌.

    ب‌ . بدهیهای‌ معوق بابت‌ کالاها یا خدمات‌ دریافت‌ شده‌ ای‌ است‌ کـه‌ صورتحسـاب‌ آن‌ دریافت‌ نشده‌ یا به‌ طور رسمی‌ با فروشنده‌ ها یا ارائه‌ کننده‌ کالا و خدمات‌ در مـورد مبلغ‌ و زمان‌ تسویه‌ آن‌ توافق‌ نشده‌ است‌. در بعضی‌ موارد برای‌ تعیین‌ مبلغ‌ یا زمـان‌ تسویه‌ بدهیهایی‌ از قبیل‌ بدهی‌ مربوط‌ به‌ آب‌ و برق مصرف‌ شده‌ تا پایان‌ دوره‌ مالی‌ که‌ صورتحساب‌ آن‌ هنوز دریافت‌ نشده‌، انجام‌ برآورد لازم‌ است‌، اما معمولاً میـزان‌ ابهام‌ در رابطه‌ با این‌ بدهیها به‌ مراتب‌ کمتر از ذخایر است‌.

اگرچه‌ در عمل‌ اصطلاح‌ ذخیره‌ برای‌ بدهیهای‌ معوق نیز استفاده‌ می‌ شود، اما اصطلاح‌ ذخیره‌ در این‌ استاندارد برای‌ بدهیهایی‌ بکار می‌ رود که‌ با تعریف‌ مندرج‌ در این‌ استاندارد انطبـاق اشته‌د باشد. بدهیهای‌ معوق غالباً بخشی‌ از حسابهای‌ پرداختنی‌ هستند در حالی‌ کـه‌ ذخـایر باید جدا گزارش‌ شوند.

رابطه‌ بین‌ ذخایر و بدهیهای احتمالی‌

١١ . اگرچه‌ برآورد ذخایر به‌ دلیل‌ نامشخص‌ بودن‌ زمان‌ تسویه‌ و یا مبلغ‌ آن‌ توأم‌ با احتمال‌ است‌ اما اصطلاح‌ ”احتمالی‌“ در این‌ استاندارد در مورد بدهیها و داراییهـایی‌ بکـار مـی‌ رود کـه‌ شناسایی‌ نمی‌ شود، زیرا وجود آنها تنها از طریق‌ وقوع‌ یا عدم‌ وقوع‌ یک‌ یا چنـد رویـداد نامشخص‌ آتی‌ که‌ بطور کامل‌ تحت‌ کنترل‌ واحـد گزارشگر نیست‌، تأیید می‌ گردد. بعلاوه‌، اصطلاح‌ ” بدهی‌ احتمالی‌“ برای‌ بدهیهایی‌ بکار می‌رود کـه‌ معیارهـای‌ شـناخت‌ را احـراز نمی‌کنند.

١٢ . این‌ استاندارد موارد زیر را از هم‌ متمایز می‌کند:

    الف‌. ذخایـر : بعنوان‌ بدهی‌ شناسایی‌ می‌شود (با فرض‌ اینکه‌ برآورد اتکاپذیر قابل‌ انجـام‌ باشد)، زیرا تعهدات‌ فعلی‌ است‌ و جریان‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌رسانی‌ برای‌ تسویه‌ این‌ تعهدات‌ محتمل‌ است‌.

    ﺏ. بدهیهای‌ احتمالی‌ : بعنوان‌ بدهی‌ شناسایی‌ نمی‌شود، زیرا:
      ١. تعهدی‌ غیر قطعی‌ است‌ و وجود تعهد فعلی‌ واحـد گزارشگر کـه‌ منجـر بـه‌ جریان‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ می‌ شود، باید تأیید گردد، یا

     ٢. تعهدی‌ فعلی‌ است‌ که‌ معیارهای‌ شناخت‌ مندرج‌ در این‌ اسـتاندارد را نـدارد (زیرا جریان‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسـانی‌ بـرای‌ تسویه‌ تعهد، محتمل‌ نیست‌ یـا بـرآورد اتکاپـذیر مبلـغ‌ تعهـد امکـان‌ پـذیر نمی‌باشد).

شناخت‌

ذخایـر

١٣ .  ذخیره باید در صورت احراز معیارهاي زیر شناسایی‌ شود:
    الف‌ . واحد گزارشگر تعهدی فعلی‌ (قانونی‌ یا عرفی‌) دارد که‌ در نتیجـه‌ رویـدادی در گذشـته‌ ایجاد شده است‌؛

    ب . جریان خروج منابع‌ دارای منافع‌ اقتصادی یا توان خدمت‌ رسانی‌ برای تسویه‌ تعهد محتمل‌ باشد؛ و

    پ .  مبلغ‌ تعهد به‌گونه‌اي اتکاپذیر قابل‌ برآورد باشد.

اگر این‌ شرایط‌ احراز نگردد، هیچ‌ ذخیره ای نباید شناسایی‌ شود.

تعهد فعلی‌

١٤ . در موارد بسیار نادر، وجود تعهد فعلی‌ روشن‌ نیست‌. در این‌ موارد، چنانچه‌ بـا در نظـر گـرفتن‌ تمام شواهد در دسترس، احتمال وجود تعهد فعلی‌ در تاریخ‌ صورت وضعیت‌ مالی‌ بیشـتر باشـد، چنین‌ فرض می‌شود که‌ یک‌ رویداد گذشته‌ تعهد فعلی‌ را بوجود آورده است‌.

١٥ . در اغلب‌ موارد روشن‌ است‌ که‌ آیا رویداد گذشته‌ منجر به‌ تعهدی‌ فعلی‌ شده‌ است‌ یا خیر. در مواردی‌ نادر مانند یک‌ دعوی‌ حقوقی‌، ممکن‌ است‌ در مورد اینکه‌ رویدادهای‌ خاصـی‌ واقع‌ شده‌ یا اینکه‌ آن‌ رویدادها منجر به‌ تعهد فعلی‌ شده‌ است‌، اختلاف‌ نظر وجـود داشـته‌ باشد. در این‌ موارد واحـد گزارشگر با در نظر گـرفتن‌ تمـام‌ شـواهد در دسـترس‌ شـامل‌ نظرات‌ کارشناسان‌، وجود تعهد فعلی‌ را در تاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ مشخص‌ می‌ کنـد. شواهد مورد نظر شامل‌ شواهد بیشتری‌ اسـت‌ کـه‌ از طریـق‌ رویـدادهای‌ پـس‌ از تـاریخ‌ گزارشگری‌ فراهم‌ شده‌ است‌. براساس‌ این‌ شواهد:

    الف‌. اگر احتمال‌ وجود تعهـد فعلـی‌ در تـاریخ‌ صـورت‌ وضـعیت‌ مـالی‌ بیشـتر باشـد، واحـد گزارشگر ذخیره‌ شناسایی‌ می‌ کند (به‌ شرط‌ اینکه‌ معیارهای‌ شـناخت‌ احـراز گردد)، و

    ب‌ . در صورتی‌ که‌ به‌ احتمال‌ زیاد، تعهد فعلی‌ در تاریخ‌ صورت‌وضـعیت‌ مـالی‌ وجـود نداشته‌ باشد، واحـد گزارشگر یک‌ بدهی‌ احتمالی‌ را افشا می‌کند، مگر اینکه‌ امکـان‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ بعیـد باشـد (بـه‌ بنـد ٨٠ مراجعه‌ شود).

رویداد گذشته‌

١٦ . رویداد گذشته‌ ای‌ که‌ منجر به‌ تعهد فعلی‌ شود، رویداد تعهدآور نامیده‌ می‌شود. برای‌ اینکـه‌ رویدادی‌ تعهدآور تلقی‌ شود، لازم‌ است‌ واحد گزارشگر هیچ‌ راه‌ کار عملـی‌ جـز تسـویه‌ تعهد ایجاد شده‌ ناشی‌ از این‌ رویداد نداشته‌ باشد. این‌ وضعیت‌ تنها در مـوارد زیـر واقـع‌ می‌شود:

    الف‌. الزام‌ قانونی‌ برای‌ تسویه‌ تعهد وجود داشته‌ باشد، یا

    ب‌ . در مورد تعهد عرفی‌، هنگامی‌که‌ رویداد مورد نظر (که‌ ممکن‌ است‌ ناشـی‌ از اقـدام‌ واحـد گزارشگر باشد) انتظاراتی‌ بجا مبنی‌ بـر ایفـای‌ تعهـد واحــد گزارشـگر در اشخاص دیگر ایجاد کند.

١٧ . صورتهای‌ مالی‌ با وضعیت‌ مالی‌ واحـد گزارشگر در پایان‌ دوره‌ گزارشگری‌ و نه‌ وضعیت‌ احتمالی‌ آن‌ در آینده‌ سر و کار دارد. بنابراین‌، برای‌ مخارجی‌ که‌ در آینـده‌ جهـت‌ انجـام‌ فعالیتهــای‌ آتــی‌ تحمــل‌ مــی‌شــود، ذخیــره‌ ای‌ شناســایی‌ نمــی‌شــود. تنهــا بــدهیهایی‌ در صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ شناسایی‌ می‌ شود که‌ در تاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ وجود داشته‌ باشد.

١٨ . تنها تعهداتی‌ که‌ ناشی‌ از رویدادهای‌ گذشته‌ و مستقل‌ از اقدامات‌ آتی‌ واحــد گزارشـگر است‌، به‌ عنوان‌ ذخیره‌ شناسایی‌ می‌ شود. نمونه‌ چنین‌ تعهداتی‌ شـامل‌ جـرایم‌ یـا مخـارج‌ پاکسازی‌ تخریب‌ غیرقانونی‌ محیط‌ زیست‌ است‌ که‌ تسویه‌ هر دو، صرفنظر از اقدامات‌ آتی‌ واحـد گزارشگر، منجر به‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ خواهد شد. همچنین‌، واحـد گزارشگر برای‌ مخارج‌ برچیدن‌ تأسیسات‌ نفتی‌، دفاعی‌ یـا هسـته‌ ای‌ به‌ میزان‌ تعهد خود برای‌ جبران‌ خسارات‌ وارده‌ قبلی‌ ذخیره‌ شناسـایی‌ مـی‌کنـد. از سـوی‌ دیگر، واحـد گزارشگر ممکن‌ است‌ بدلیل‌ ضرورتهای‌ اجتماعی‌، سیاسی‌ یا الزامات‌ قانونی‌، مایل‌ یا ملزم‌ باشد تا مخارجی‌ را برای‌ انجام‌ فعالیتی‌ به‌ روش‌ خاص در آینده‌ تحمل‌ کنـد (برای‌ مثال‌، کنترل‌ آلاینده‌ های‌ برخـی‌ از ماشـین‌ آلات‌، نصـب‌ فیلترهـای‌ تصـفیه‌ در یـک‌ کارخانه‌ سیمان‌). از آنجا که‌ واحـد گزارشگر می‌ تواند از طریق‌ اقدامات‌ آتی‌ (مثـل‌ تغییـر ماشین‌ آلات‌ یا روش‌ عملیات‌ ) از مخارج‌ آتی‌ اجتناب‌ کند، بنابراین‌ تعهـد فعلـی‌ بـرای‌ آن‌ مخارج‌ ندارد و ذخیره‌ای‌ نیز شناسایی‌ نمی‌کند.

١٩ . تعهد همیشه‌ مستلزم‌ وجود طرف‌ دیگری‌ است‌ که‌ تعهـد نسـبت‌ بـه‌ وی‌ ایفـا مـی‌ شـود. با این‌ حال‌، مشخص‌ بودن‌ هویت‌ طرف‌ تعهد لازم‌ نیسـت‌ و تعهـد ممکـن‌ اسـت‌ نسـبت‌ به‌ عموم‌ باشد. چون‌ تعهد همیشه‌ مستلزم‌ تقبل‌ تکلیف‌ در قبال‌ طرف‌ دیگری‌ است‌، بنابراین‌ تصمیم‌ مدیریت‌ اجرایی‌ یا نهاد نظارتی‌ و یا مراجع‌ ذیصلاح‌، بـه‌ تعهـد عرفـی‌ در تـاریخ‌ صورت‌ وضیعت‌ مالی‌ منجر نمی‌ شود مگر اینکه‌ قبل‌ از تاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ تصمیم‌ به‌ گونه‌ ای‌کاملاً مشخص‌ به‌ اطلاع‌ اشخاص تحت‌ تأثیر تصـمیم‌ رسـیده‌ باشـد و در آنهـا انتظاراتی‌ بجا مبنی‌ بر ایفای‌ مسئولیت‌ توسط‌ واحد گزارشگر ایجاد کرده‌ باشد.

٢٠ . رویدادی‌ که‌ در زمان‌ وقوع‌ ایجاد تعهد نمی‌ کند، ممکن‌ است‌ مدتی‌ بعد بدلیل‌ تغییر قـانون‌ و یا اقدام‌ واحـد گزارشگر (برای‌ نمونه‌، صدور یک‌ اطلاعیه‌ عمومی‌) که‌ منجر بـه‌ ایجـاد تعهد عرفی‌ می‌شود، تعهدی‌ ایجاد کند. بعنوان‌ مثـال‌، ممکـن‌ اسـت‌ در صـورت‌ تخریـب‌ محیط‌ زیست‌، تعهدی‌ برای‌ جبران‌ آن‌ وجود نداشته‌ باشد، اما ایجاد چنین‌ خسارتی‌ هنگامی‌ به‌ رویداد تعهدآور تبدیل‌ می‌ شود که‌ قانون‌ جدیدی‌ جبران‌ خسارت‌ موجود را الزامی‌ کند یا واحـد گزارشگر یا دولت‌ مسئولیت‌ جبران‌ خسارت‌ را درمقابل‌ عموم‌ بپذیرد به‌ گونـه‌ای‌ که‌ تعهدی‌ عرفی‌ ایجاد شود.

٢١ . طرح‌ یا لایحه‌ پیشنهادی‌ برای‌ یک‌ قانون‌ جدید تنهـا در صـورتی‌ بـه‌ ایجـاد تعهـد منجـر می‌شود که‌ تصویب‌ آن‌ تقریبا قطعی‌ باشد. برای‌ مقاصد این‌ استاندارد، بـا چنـین‌ تعهـدی‌ همانند تعهد قانونی‌ برخورد می‌ شود. شرایط‌ متفاوت‌ حـاکم‌ بـر تصـویب‌ قـوانین‌ سـبب‌ می‌ شود تا تعیین‌ یک‌ رویداد واحد که‌ حـاکی‌ از قطعیـت‌ یـافتن‌ تصـویب‌ قـانون‌ باشـد، غیرممکن‌ شود. در بسیاری‌ موارد، تا زمانی‌ که‌ قانون‌ تصویب‌ نشـود، حصـول‌ اطمینـان‌ از قطعیت‌ یافتن‌ تصویب‌ قانون‌ غیرممکن‌ است‌.

محتمل‌ بودن خروج منابع‌ دارای منافع‌ اقتصادی یا توان خدمت‌رسانی‌

٢٢ . برای‌ اینکه‌ بدهی‌ شرایط‌ شناخت‌ را احراز کند نه‌ تنها وجود تعهد فعلی‌، بلکه‌ محتمل‌ بودن‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ برای‌ تسویه‌ آن‌ تعهد نیز ضروری‌ است‌. در این‌ استاندارد، خروج‌ منـابع‌ دارای‌ منـافع‌ اقتصـادی‌ یـا تـوان‌ خـدمت‌ رسـانی‌ درصورتی‌ محتمل‌ تلقی‌ می‌ شود که‌ احتمال‌ وقوع‌ رویداد بـیش‌ از عـدم‌ وقـوع‌ آن‌ باشـد. چنانچه‌ وجود تعهد فعلی‌ محتمل‌ نباشد، واحـد گزارشگر آن‌ را به‌ عنوان‌ بـدهی‌ احتمـالی‌ افشا می‌ کند مگر اینکه‌ امکان‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ آتی‌ بعید باشد (به‌ بند ٨٠ مراجعه‌ شود).

٢٣ . درصورت‌ وجود تعدادی‌ تعهد مشابه‌ (مثل‌ ضمانت‌ نامه‌ های‌ محصول‌ یا تعهد دولت‌ مبنی‌ بر جبران‌ خسارت‌ افرادی‌ که‌ خون‌ آلوده‌ از بیمارستانهای‌ دولتی‌ دریافت‌ کرده‌ انـد)، محتمـل‌ بودن‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ لازم‌ برای‌ تسویه‌، با درنظـر گرفتن‌ مجموع‌ تعهدات‌ هرگروه‌ تعیین‌ می‌ شود. اگر چه‌ ممکن‌ است‌ احتمال‌ خـروج‌ منـابع‌ برای‌ هر یک‌ از اقلام‌ به‌ طور جداگانه‌ کم‌ باشد، ولی‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یـا توان‌ خدمت‌رسانی‌ برای‌ تسویه‌ مجموع‌ تعهدات‌ آن‌ گروه‌ محتمل‌ است‌. دراین‌گونه‌ موارد و درصورت‌ احراز معیارهای‌ شناخت‌، ذخیره‌ شناسایی‌ می‌شود.

برآورد اتکاپذیر تعهد

٢٤ . استفاده‌ از برآورد در تهیه‌ صورتهای‌ مالی‌ امری‌ اساسی‌ است‌ و اتکاپذیری‌ آن‌ را خدشه‌ دار نمی‌ کند. این‌ امر بویژه‌ درمورد ذخـایر مصـداق داردکـه‌ ماهیتـاً نسـبت‌ بـه‌ اکثـر اقـلام‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ ابهام‌ بیشتری‌ دارد. بجز در موارد بسیار نادر، واحـد گزارشگر قـادر است‌ طیفی‌ از نتایج‌ ممکن‌ را مشخص‌ کند و بنابراین‌ می‌ تواند برای‌ شناخت‌ ذخیره‌، تعهـد را به‌گونه‌ای‌ برآورد کند که‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ اتکاپذیر باشد.

٢٥ . در موارد بسیار نادر که‌ تعیین‌ مبلغ‌ بدهی‌ از طریق‌ برآورد اتکاپذیر میسر نیست‌، این‌ بدهی‌ به‌عنوان‌ بدهی‌ احتمالی‌ افشا می‌شود (به‌ بند ٨٠ مراجعه‌ شود).

بدهیهای احتمالی‌

٢٦ .  واحـد گزارشگر نباید بدهی‌ احتمالی‌ را شناسایی‌ کند.

٢٧ . بدهی‌ احتمالی‌ افشا می‌شود، مگر اینکـه‌ امکـان خـروج منـابع‌ داراي منـافع‌ اقتصـادي یـا تـوان خدمت‌رسانی‌ بعید باشد.

٢٨ . چنانچه‌ واحد گزاشگر مشترکا و متضـامنا درقبـال‌ یـک‌ تعهـد مسـئولیت‌ داشـته‌ باشـد، آن‌ بخش‌ از تعهد که‌ انتظار می‌رود توسط‌ سایر اشخاص ایفا شود بعنوان‌ بـدهی‌ احتمـالی‌ محسوب‌ می‌شود. واحـد گزارشگر تنها برای‌ بخشی‌ از تعهد که‌ جریان‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ با توان‌ خدمت‌رسانی‌ برای‌ تسویه‌ آن‌ محتمل‌ است‌، ذخیره‌ شناسایی‌ می‌کند، بجز در شرایط‌ بسیار نادر که‌ نتوان‌ برآوردی‌ اتکاپذیر انجام‌ داد.

٢٩ . وضعیت‌ بدهیهای‌ احتمالی‌ ممکن‌ است‌ نسبت‌ به‌ آنچه‌ که‌ در ابتدا انتظار مـی‌رفـت‌، تغییـر کند. بنابراین‌، بدهیهای‌ یادشده‌ بطور مداوم‌ ارزیابی‌ می‌شود تا تعیین‌ گردد که‌ آیـا جریـان‌ خروج‌ منابع‌ دارای‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ محتمل‌ شده‌ است‌ یا خیر. چنانچه‌ جریان‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ برای‌ اقلامی‌که‌ قبلاً بـه‌ عنـوان‌ بـدهی‌ احتمالی‌ تلقی‌ شده‌اند، محتمل‌ باشد، در صورتهای‌ مالی‌ دوره‌ ای‌ که‌ میـزان‌ احتمـال‌ در آن‌ تغییر می‌ کند، ذخیره‌ شناسایی‌ می‌شود (مگر در شرایط‌ بسیار نادری‌ کـه‌ بـرآورد اتکاپـذیر ممکن‌ نباشد). به‌ طور مثال‌ یک‌ واحـد گزارشگر ممکن‌ است‌ یکـی‌ از قـوانین‌ محیطـی‌ را رعایت‌ نکرده‌، اما آسیب‌ محیطی‌ هنوز قطعی‌ نشده‌ باشد. هر زمان‌ که‌ آسیب‌ محیطی‌ محرز شد و جبران‌ خسارت‌ ضروری‌ گردید، واحـد گزارشگر باید ذخیره‌ لازم‌ را شناسایی‌ کنـد. زیرا در این‌ زمان‌ احتمال‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ وجود دارد.

داراییهای احتمالی‌

٣٠ .  واحـد گزارشگر نباید دارایی‌ احتمالی‌ را شناسایی‌ کند.

٣١ .داراییهای‌ احتمالی‌ معمولاً از رویدادهای‌ برنامه‌ ریزی‌ نشده‌ یا غیرمنتظره‌ ای‌ ناشی‌ مـی‌ شـود که‌ به‌ طور کامل‌ در کنترل‌ واحــد گزارشـگر نیسـت‌ و ورود منـافع‌ اقتصـادی‌ یـا تـوان‌ خدمت‌ رسانی‌ را به‌ واحـد گزارشگر ممکن‌ می‌ سازد. برای‌ مثال‌، می‌ توان‌ بـه‌ ادعـایی‌ کـه‌ واحـد گزارشگر از طریق‌ فرایند قانونی‌ پیگیری‌ می‌ کند اما پیامد آن‌ نامشخص‌ است‌، اشاره‌ کرد.

٣٢ . داراییهای‌ احتمالی‌ در صورتهای‌ مالی‌ شناسایی‌ نمی‌شـود، زیـرا ممکـن‌ اسـت‌ منجـر بـه‌ شناخت‌ درآمدی‌ شود که‌ هرگز تحقق‌ نیابد. با این‌ حال‌، زمانی‌ که‌تحقق‌ درآمد تقریباً قطعی‌ باشد، دارایی‌ مربوط‌ احتمالی‌ نیست‌ و شناسایی‌ می‌شود.

٣٣ . دارایی‌ احتمالی‌ زمانی‌ که‌ ورود منافع‌ اقتصادی‌ یا توان‌ خدمت‌ رسانی‌ محتمل‌ باشـد، طبـق‌ بند ٨٣ افشا می‌شود.

٣٤ . داراییهای‌ احتمالی‌ بطور مداوم‌ ارزیابی‌ می‌ گردد تا اطمینان‌ حاصل‌ شـود کـه‌ تغییـرات‌ آن‌ به‌نحو مناسب‌ در صورتهای‌ مالی‌ منعکس‌ شده‌ است‌. چنانچه‌ ورود منافع‌ اقتصادی‌ با توان‌ خدمت‌ رسانی‌تقریباً قطعی‌ باشد و ارزش‌ دارایی‌ را بتوان‌ به‌ گونه‌ ای‌ اتکاپذیر اندازه‌ گیـری‌ نمود، دارایی‌ و درآمد مربوط‌ در صورتهای‌ مالی‌ دوره‌ ای‌ که‌ تغییـر در آن‌ رخ داده‌ اسـت‌، شناسایی‌ می‌ شود. همچنین‌ در صورتی‌ که‌ ورود منافع‌ اقتصادی‌ یـا تـوان‌ خـدمت‌ رسـانی‌ محتمل‌ باشد واحـد گزارشگر داراییهای‌ احتمالی‌ را افشا می‌کند.

اندازه گیری

بهترین‌ برآورد

٣٥ . مبلغ‌ شناسایی‌ شده بعنوان ذخیره باید بهترین‌ برآورد از مخارجی‌ باشد که‌ بـراي تسـویه‌ تعهـد فعلی‌ در تاریخ‌ صورت وضعیت‌ مالی‌ لازم است‌.

٣٦ . بهترین‌ برآورد از مخارج‌ لازم‌ برای‌ تسویه‌ تعهد فعلی‌، مبلغی‌ است‌ که‌ واحــد گزارشـگر به‌ طور منطقی‌ لازم‌ اسـت‌ بـرای‌ تسـویه‌ تعهـد یـا انتقـال‌ بـه‌ شـخص‌ ثالـث‌ در تـاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ پرداخت‌ کند. تسویه‌ یا انتقال‌ تعهد در تاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مـالی‌ اغلب‌ ناممکن‌ یا غیر اقتصادی‌ است‌. با این‌حال‌، برآورد مبلغی‌ که‌ واحد گزارشگر بـه‌ طـور منطقی‌ لازم‌ است‌ برای‌ تسویه‌ یا انتقال‌ تعهد پرداخت‌ کند، بهتـرین‌ بـرآورد از مخـارج‌ لازم‌ برای‌ تسویه‌ تعهد فعلی‌ در تاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ است‌.

٣٧ . نتایج‌ و آثار مالی‌ رویدادها، از طریق‌ قضـاوت‌ مـدیریت‌ واحــد گزارشـگر باتوجـه‌ بـه‌ تجربیات‌ گذشته‌ در مورد رویدادهای‌ مشابه‌ و در بعضی‌ موارد، گزارش‌ کارشناسان‌ مسـتقل‌ برآورد می‌شود. شواهد موردنظر شامل‌ شواهد بیشتری‌ است‌ که‌ از طریق‌ رویدادهای‌ پـس‌ از تاریخ‌ گزارشگری‌ در دسترس‌ قرار می‌گیرد.

٣٨ . نحوه‌ برخورد با ابهام‌ حاکم‌ بر شناسایی‌ ذخیره‌، به‌ شرایط‌ مرتبط‌ با آن‌ بستگی‌ دارد. چنانچه‌ ذخیره‌ ای‌ که‌ اندازه‌ گیری‌ می‌ شود مربوط‌ به‌ اقلام‌ متعددی‌ باشد، تعهد از طریق‌ تعیـین‌ وزن‌ هر یک‌ از پیامدهای‌ ممکن‌ با توجه‌ به‌ احتمال‌ وقوع‌ آنها برآورد می‌ شود. این‌ روش‌ آماری‌ برآورد، ”ارزش‌ مورد انتظار“ نامیده‌ می‌ شود. بنابراین‌، مبلغ‌ ذخیره‌ به‌ تناسـب‌ میـزان‌ احتمـال‌ وقوع‌ زیان‌، به‌ عنوان‌ مثال‌ ٦٠ درصد یا ٩٠ درصد، متفاوت‌ خواهد بود. هنگامی‌ که‌ پیامدهای‌ احتمالی‌ دارای‌ یک‌ دامنه‌ پیوسته‌ است‌ و احتمال‌ وقوع‌ هر رویداد در این‌ دامنه‌ مشـابه‌ سـایر رویدادهاست‌، نقطه‌ میانی‌ این‌ دامنه‌ به‌ عنوان‌ ذخیره‌ برآوردی‌ مدنظر قرار می‌گیرد.

٣٩ . اگر ذخیره‌ ای‌ که‌ اندازه‌گیری‌ می‌شود مربوط‌ به‌ یک‌ قلم‌ باشد، محتمل‌ترین‌ پیامد مـی‌توانـد همان‌ بهترین‌ برآورد باشد. اما در این‌ موارد نیز باید سایر پیامدهای‌ ممکن‌ کـه‌ مـی‌ توانـد منجر به‌ کاهش‌ یا افزایش‌ برآورد گردد در نظر گرفته‌ شود.

مثال‌: یک‌ واحد تجهیزات‌ پزشکی‌ دولتی‌ اسکنرهای‌ خود را همراه‌ با ضمانت‌ شش‌ ماهه‌ بابت‌ رفع‌ هرگونه‌ عیب‌ و نقص‌ ناشی‌ از تولید که‌ طـی‌ شـش‌مـاه‌ بعـد از خریـد آشکار می‌ شود، به‌ بیمارستانها و مراکز درمانی‌ به‌ فروش‌ می‌ رساند. چنانچه‌ عیـب‌ و نقص‌ کشف‌ شده‌ در تمام‌ محصولات‌ فروش‌ رفته‌ جزئی‌ باشد، هزینـه‌ رفـع‌ آن‌ معادل‌ یک‌ میلیون‌ ریال‌ خواهد بود و اگـر عیـب‌ و نقـص‌ کشـف‌ شـده‌ در تمـام‌ محصولات‌ فروش‌ رفته‌ عمده‌ باشد، هزینه‌ رفع‌ آن‌ معادل‌ چهار میلیون‌ ریال‌ خواهد بود. تجربیات‌ گذشته‌ و انتظارات‌ آتی‌ واحد تجهیزات‌ پزشکی‌ حـاکی‌ از آن‌ اسـت‌ که‌ در سال‌ آینده‌، ٧٥ درصد محصولات‌ فروش‌ رفته‌ فاقد عیب‌ و نقص‌، ٢٠ درصد دارای‌ عیب‌ و نقص‌ جزئی‌ و ٥ درصد نیز دارای‌ عیب‌ و نقص‌ عمده‌ خواهـد بـود. براساس‌ الزامات‌ بند ٢٣، واحد فوق احتمال‌ خروج‌ منابع‌ بابت‌ تعهدات‌ مربـوط‌ بـه‌ ضمانت‌ محصولات‌ را به‌ طور کلی‌ ارزیابی‌ می‌کند.

ارزش‌ مورد انتظار هزینه‌ رفع‌ عیب‌ و نقص‌ محصولات‌ به‌ شرح‌ زیر است‌:
٠٠٠ر٤٠٠ = (٤ میلیون‌ × ٥+ (% (١ میلیون‌ × ٢٠+ (% (صفر × ٧٥%)

ریسک‌ و عدم اطمینان

٤٠ . باید ریسک‌ و عدم اطمینان حاکم‌ بر بسیاری از رویدادها و شرایط‌ بـراي دسـتیابی‌ بـه‌ بهتـرین‌ برآورد ذخیره درنظر گرفته‌ شود.

٤١ . ریسک‌ بیانگر تغییر پذیری‌ نتایج‌ است‌ و تعدیل‌ ریسک‌ ممکن‌ است‌ مبلـغ‌ بـدهی‌ را افـزایش‌ دهد. درشرایط‌ عدم‌ اطمینان‌، برای‌ پرهیز از بیش‌نمایی‌ درآمدها یـا داراییهـا و کـم‌ نمـایی‌ هزینه‌ ها یا بدهیها، رعایت‌ احتیاط‌ در انجام‌ قضاوت‌ لازم‌ است‌. با این‌حـال‌، وجـود عـدم‌ اطمینان‌، ایجاد ذخایر اضافی‌ یا بیش‌ نمایی‌ بدهیها را توجیه‌ نمی‌ کند. به‌ عنوان‌ مثال‌، چنانچه‌ هزینه‌ های‌ یک‌ پیامد نامساعد خاص بصورت‌ محتاطانه‌ برآورد شود، میزان‌ احتمال‌ آن‌ نباید بیش‌ از واقع‌ درنظر گرفته‌ شود. باید مراقب‌ بود تـا از تعـدیل‌ مضـاعف‌ بابـت‌ ریسـک‌ و عدم‌ اطمینان‌ و درنتیجه‌ بیش‌نمایی‌ ذخیره‌ اجتناب‌ شود.

ارزش فعلی‌

٤٢ . هنگامی‌ که‌ اثر ارزش زمانی‌ پول با اهمیت‌ است‌، مبلغ‌ ذخیره باید معـادل ارزش فعلـی‌ مخـارج مورد انتظار براي تسویه‌ تعهد باشد.

٤٣ . با توجه‌ به‌ مشکلات‌ عملی‌ تعیین‌ نرخهای‌ تنزیل‌ متفاوت‌ و به‌منظـور ایجـاد یکنـواختی‌ در شیوه‌ محاسبه‌ ارزش‌ فعلی‌ بدهی‌ بلندمدت‌، توصیه‌ می‌شود از نرخ بازده‌ بدون‌ ریسک‌، مانند نرخ سود سپرده‌ های‌ سرمایه‌ گذاری‌ بلندمدت‌ بانکی‌ یا نرخ اوراق مشارکت‌ دولتی‌، استفاده‌ شود.

رویدادهای آتی‌

٤٤ . اگر شواهد عینی‌ کافی‌ وجود داشته‌ باشـد که‌ رویدادهای آتی‌ مؤثـر برمبلـغ‌ مـورد نیـاز بـرای تسویـه‌ تعهد، رخ خواهد داد، این‌ رویدادها باید در تعیین‌ مبلغ‌ ذخیره در نظرگرفته‌ شود.

٤٥ . رویدادهای‌ آتی‌ مورد انتظار ممکن‌ است‌ در اندازه‌ گیری‌ ذخایر اهمیت‌ ویژه‌ ای‌ داشته‌ باشد. برای‌ نمونه‌، ممکن‌ است‌ این‌ اعتقاد وجود داشته‌ باشد که‌ مخارج‌ برچیدن‌ یک‌ کارگـاه‌ در پایان‌ عمر آن‌ به‌ دلیل‌ تصویب‌ یک‌ قانون‌ جدید یا تغییرات‌ آتی‌ فنـاوری‌ برچیـدن‌، کـاهش‌ یابد. در این‌ حالت‌، مبلغ‌ ذخیره‌ با توجه‌ به‌ تمام‌ شواهد موجود در مـورد تصـویب‌ قـانون‌ جدید یا فناوری‌ قابل‌ دسترس‌ در زمان‌ برچیدن‌، برآورد می‌شود.

واگذاری مورد انتظار داراییها

٤٦ .  سود ناشی‌ از واگذاري مورد انتظار داراییها نباید در اندازه گیری ذخیره در نظر گرفته‌ شود.

٤٧ . سود ناشی‌ از واگذاری‌ مورد انتظار داراییها در اندازه‌ گیری‌ ذخیره‌ درنظر گرفته‌ نمی‌ شود، حتـی‌ اگر واگذاری‌ مورد انتظار رابطه‌ نزدیکی‌ با رویدادی‌ داشته‌ باشد کـه‌ منجـر بـه‌ ایجـاد ذخیـره‌ می‌ شود. واحـد گزارشگر سود ناشی‌ از واگذاری‌ مورد انتظار داراییها را در زمان‌ تعیـین‌ شـده‌ مطابق‌ استاندارد حسابداری‌ بخش‌ عمومی‌ مرتبط‌ با دارایی‌ مورد نظر شناسایی‌ می‌کند.

جبران مخارج

٤٨ . چنانچه‌ انتظار رود تمام یا بخشی‌ از مخارج مورد نیاز براي تسویه‌ ذخیره توسط‌ شـخص‌ دیگـري جبران شود، این‌ مبلغ‌ تنها زمانی‌ به‌ عنوان یک‌ دارایی‌ جداگانه‌ شناسایی‌ می‌ شود که‌ ایفـاي تعهـد جبران توسط‌ شخص‌ دیگر تقریباً قطعی‌ باشد. مبلغ‌ شناسایی‌ شده براي جبران مخارج نباید بیش‌ از مبلغ‌ ذخیره باشد.

٤٩ . هزینه‌ مرتبط‌ با یک‌ ذخیره را می‌توان به‌ کسر مبلغ‌ شناسایی‌ شده براي جبران مخارج در صورت تغییرات در وضعیت‌ مالی‌ ارائه‌ کرد.

٥٠ . در برخی‌ موارد ممکن‌ است‌ تمام‌ یا بخشی‌ از مخارج‌ مورد نیاز برای‌ تسویه‌ ذخیره‌، توسط‌ شخص‌ ثالثی‌ پرداخت‌ شود (برای‌ نمونـه‌، از طریـق‌ قراردادهـای‌ بیمـه‌، تضـمین‌ جبـران‌ خسارت‌ یا ضمانت‌ فروشنده‌).

٥١ . در بیشتر موارد، پرداخت‌ تمام‌ مبلغ‌ موردنظر به‌ عهده‌ واحـد گزارشگر است‌ به‌گونه‌ای‌ کـه‌ اگر شخص‌ ثالث‌ به‌ هر دلیل‌ تعهد خود را ایفا نکند، واحـد گزارشگر بایـد کـل‌ مبلـغ‌ را تسویه‌ کند. در چنین‌ وضعیتی‌، برای‌ کل‌ مبلغ‌ بدهی‌ ذخیره‌ شناسایی‌ می‌شود و مخارج‌ قابل‌ جبران‌ توسط‌ شخص‌ ثالث‌ تنها زمانی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ دارایی‌ جداگانه‌ شناسایی‌ می‌ شود کـه‌ جبران‌ آن‌ پس‌ از تسویه‌ تعهد توسط‌ واحـد گزارشگرتقریباً قطعی‌ باشد.

٥٢ . در برخی‌ موارد، واحد گزارشگر درصورت‌ قصـور شـخص‌ ثالـث‌ در پرداخـت‌ مخـارج‌ موردنظر، متعهد به‌ پرداخت‌ آن‌ نخواهد بود و در نتیجه‌ ذخیره‌ ای‌ از ایـن‌ بابـت‌ شناسـایی‌ نمی‌کند.

تغییر ذخایر

٥٣ . ذخایر باید در پایان هردوره مالی‌ بررسی‌ و براي نشان دادن بهترین‌ برآورد جاري تعدیل‌ شـود. هرگاه خروج منابع‌ داراي منافع‌ اقتصادي یا توان خدمت‌رسانی‌ براي تسویه‌ تعهد، دیگـر محتمـل‌ نباشد، ذخیره باید برگشت‌ داده شود.

٥٤ . درمواردی‌ که‌ برای‌ تعیین‌ مبلغ‌ ذخیره‌ از تنزیل‌ اسـتفاده‌ مـی‌شـود، مبلـغ‌ دفتـری‌ ذخیـره‌ در هر دوره‌ با گذشت‌ زمان‌ افزایش‌ می‌یابد. این‌ افزایش‌ به‌ عنوان‌ هزینه‌ مالی‌ شناسایی‌ می‌شود.

استفاده از ذخایر

٥٥ .  ذخیره باید تنها برای مخارجی‌ استفاده شود که‌ در اصل‌ برای آن شناسایی‌ شده است‌.

٥٦ . تنها مخارجی‌ که‌ با ذخیره‌ اولیه‌ مرتبط‌ است‌ از آن‌ کسر می‌ شود. کسر مخارج‌ از ذخیـره‌ای‌ که‌ در ابتدا با هدف‌ دیگری‌ شناسایی‌ شده‌ است‌ باعث‌ می‌ شود تا آثار دو رویداد متفـاوت‌ پنهان‌ بماند.

بکارگیری قواعد شناخت‌ و اندازه گیری

کاهش‌ در ارزش خالص‌ آتی‌

٥٧ .  بابت‌ کاهش‌ در ارزش خالص‌ آتی‌ نباید ذخیرهاي شناسایی‌ شود.

٥٨ . کاهش‌ در ارزش‌ خالص‌ آتی‌ با تعریف‌ بدهی‌ ارائه‌ شده‌ در بند ٩ مطابقـت‌ نـدارد و حـائز معیارهای‌ کلی‌ شناخت‌ ذخایر مندرج‌ در بند ١٣ نمی‌باشد.

٥٩ . وقوع‌ کاهش‌ در ارزش‌ خالص‌ آتی‌ ممکن‌ است‌ بیانگر کاهش‌ ارزش‌ برخی‌ داراییها باشـد. واحـد گزارشگر لازم‌ است‌ موضوع‌ کاهش‌ ارزش‌ این‌ داراییها را مورد توجه‌ قرار دهد.

قراردادهای زیانبار

٦٠ . در صورتی‌ که‌ واحـد گزارشگر قرارداد زیانبار داشته‌ باشد، تعهد فعلی‌ مربوط به‌ زیان قـرارداد باید به‌ عنوان ذخیره شناسایی‌ شود.

٦١ . بسیاری‌ از قراردادها، نظیر بعضی‌ از سفارشات‌ خرید عادی‌ را مـی‌ تـوان‌ بـدون‌ پرداخـت‌ خسـارت‌ بـه‌ طـرف‌ قـرارداد فسخ‌ کـرد و بنابـراین‌ بابت‌ آنهـا تعهـدی‌ وجـود نـدارد. اما در مورد قـراردادهـایی‌ که‌ هم‌ حقـوق و هم‌ تعهداتی‌ بـرای‌ طرفیـن‌ قـرارداد ایجــاد می‌ کنـد، هرگاه‌ رویدادهایی‌ موجب‌ زیانبـار شـدن‌ قرارداد شود، چنین‌ قراردادی‌ در دامنه‌ کاربرد این‌ استاندارد قرار می‌گیرد و یک‌ بدهی‌ وجود دارد که‌ شناسایی‌ می‌شود.

٦٢ . طبق‌ این‌ استاندارد، قرارداد زیانبار قراردادی‌ است‌ که‌ مخارج‌ غیرقابل‌ اجتنـاب‌ بـرای‌ ایفـای‌ تعهدات‌ ناشی‌ از قرارداد بیش‌ از منافع‌ اقتصادی‌ یا تـوان‌ خـدمت‌ رسـانی‌ مـورد انتظـار آن‌ قرارداد باشد. مخارج‌ غیرقابل‌ اجتناب‌ قرارداد عبارت‌ از حداقل‌ خالص‌ مخـارج‌ خـروج‌ از قرارداد یعنی‌ اقل‌ ”زیان‌ ناشی‌ از اجرای‌ قرارداد“ و”مخارج‌ جبران‌ خسـارت‌ ناشـی‌ از تـرک‌ قرارداد“ است‌.

٦٣ . قبل‌ از ایجاد ذخیره‌ برای‌ یک‌ قـرارداد زیانبـار، واحــد گزارشـگر زیـان‌ کـاهش‌ ارزش‌ داراییهای‌ اختصاص یافته‌ به‌ آن‌ قرارداد را شناسایی‌ می‌کند.

تجدید ساختار

٦٤ . در بخش‌ عمومی‌ ممکن‌ است‌ تجدید ساختار در هر یک‌ از سطوح‌ واحــد گزارشـگر رخ دهد. موارد زیر، نمونه‌ هایی‌ از رویدادهایی‌ است‌ که‌ مـی‌ توانـد مشـمول‌ تعریـف‌ تجدیـد ساختار باشد:

    الف‌. واگذاری‌ یا خاتمه‌ یک‌ فعالیت‌ یا خدمت‌؛

    ب‌ . بستن‌ مکان‌ فعالیت‌ یا خدمت‌ در یک‌ کشور یا منطقه‌ یـا تغییـر مکـان‌ فعالیتهـا یـا خدمات‌ از یک‌ کشور یا منطقه‌ به‌ کشور یا منطقه‌ دیگر؛

    پ‌ . تغییر ساختار مدیریت‌، برای‌ نمونه‌، حذف‌ یـک‌ لایـه‌ از مـدیریت‌ یـا واحـد ارائـه‌ خدمات‌؛ و

    ت‌ . تجدید سازمان‌ اساسی‌ که‌ اثر با اهمیتی‌ بر ماهیت‌ و محور عملیات‌ واحـد گزارشگر دارد.

٦٥ . برای‌ مخارج‌ تجدید ساختار تنها در صورتی‌ ذخیره‌ شناسایی‌ می‌ شود که‌ معیارهای‌ عمومی‌ شناخت‌ ذخایر مندرج‌ در بند ١٣ احراز شـود. بنـدهای‌ ٦٦ تـا ٧٦ چگـونگی‌ بکـارگیری‌ معیارهای‌ عمومی‌ شناخت‌ در مورد تجدید ساختار را توصیف‌ می‌کند.

٦٦ .  تعهد عرفی‌ در مورد تجدید ساختار تنها زمانی‌ رخ می‌دهد که‌ واحـد گزارشگر:

    الف‌. طرح تفصیلی‌ مصوب براي تجدید ساختار داشته‌ باشـد کـه‌ حـداقل‌ مـوارد زیـر در آن مشخص‌ شده باشد، در بخش‌ عمومی‌ ممکن‌ است‌ تجدید ساختار در سطح‌ کل‌ دولـت‌، وزارتخانه‌ها یا ادارات رخ دهد:

      ١. تمام یا بخشی‌ از فعالیت‌ یا واحد اجرایی‌ مورد نظر؛

      ٢ . مکانهای اصلی‌ متاثر از تجدید ساختار؛
      ٣. محل‌ خدمت‌، پست‌ سازمانی‌ و تعداد تقریبی‌ کارکنانی‌ که‌ براي خاتمه‌ خـدمت‌ آنهـا مزایایی‌ پرداخت‌ خواهد شد؛
      ٤ . مخارجی‌ که‌ تحمل‌ خواهد شد؛ و
      ٥. زمان اجرای طرح؛ و
    ب. با شروع اجرای طرح یا اعلام ویژگیهای اصلی‌ آن به‌ اشخاصی‌ که‌ از آن متـاثر مـی‌شـوند، در آنها انتظاری بجا ایجاد کند که‌ تجدید ساختار انجام خواهد شد.

٦٧ . شواهد لازم‌ مبنی‌ براینکه‌ واحـد گزارشگر اجرای‌ طرح‌ تجدیـد سـاختار را آغـاز نمـوده‌ است‌، از طریق‌ مواردی‌ همچون‌ اعلام‌ عمومی‌ ویژگیهای‌ اصلی‌ طرح‌، فـروش‌ یـا انتقـال‌ داراییها، اعلام‌ قصد فسخ‌ اجاره‌ها و یا تدوین‌ اقدامات‌ جایگزین‌ برای‌ استفاده‌ کنندگان‌ خدمات‌ فراهم‌ می‌ شود. اعلام‌ عمومی‌ یک‌ طرح‌ تفصیلی‌ برای‌ تجدید ساختار تنهـا در صورتی‌ تعهد عرفی‌ برای‌ تجدید ساختار ایجاد می‌ کند که‌ با جزئیـات‌ کامـل‌ و به‌ روشی‌ صورت‌ گیرد تا انتظـاری‌ بجـا مبنـی‌ بـر انجـام‌ تجدیـد سـاختار توسـط‌ واحـد گزارشگر، در اشخاص دیگر از قبیـل‌ اسـتفاده‌ کننـدگان‌ از خـدمات‌، تـأمین‌ کنندگان‌ و کارکنان‌ (یا نمایندگان‌ آنها) ایجاد کند.

٦٨ . اعلام‌ یک‌ طرح‌ به‌ اشخاص متاثر از آن‌، در صورتی‌ موجـب‌ تعهـد عرفـی‌ مـی‌شـود کـه‌ برنامه‌ ریزی‌ آن‌ در اسرع‌ وقت‌ انجام‌ شود و تکمیل‌ آن‌ در یک‌ چـارچوب‌ زمـانی‌ صـورت‌ گیرد، بطوریکه‌ ایجاد تغییر با اهمیت‌ در آن‌ غیرمحتمل‌ باشد. در صورت‌ پیش‌ بینـی‌ تـأخیر طولانی‌ در شروع‌ تجدید ساختار یا طولانی‌ شدن‌ غیرمعقول‌ مدت‌ تجدیـد سـاختار، بعیـد است‌ طرح‌ مذکور در اشخاص دیگر انتظاری‌ بجا ایجاد کند که‌ واحـد گزارشگر هنوز بـه‌ تجدید ساختار متعهد می‌ باشد، زیرا طولانی‌ شدن‌ مدت‌ فرصتی‌ بـرای‌ واحــد گزارشـگر جهت‌ تغییر طرحهایش‌ فراهم‌ می‌کند.

٦٩ . تصمیم‌ مدیریت‌ یا مراجع‌ ذیصلاح‌ برای‌ تجدید ساختار قبل‌ از پایان‌ دوره‌ مـالی‌، موجـب‌ تعهد عرفی‌ در تـاریـخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ نمی‌ شـود، مگر اینکــه‌ واحــد گزارشـگر قبـل‌ از تاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌:

    الف‌. طرح‌ تجدید ساختار را شروع‌ کرده‌ باشد؛ یا

    ب‌. ویژگیهای‌ اصلی‌ طرح‌ را به‌ اشخاص متأثر از آن‌ به‌ گونه‌ ای‌ اعلام‌ کرده‌ باشد کـه‌ در آنها انتظاری‌ بجا مبنی‌ بر انجام‌ تجدید ساختار توسط‌ واحـد گزارشگر به‌ وجود آید.

در بعضی‌ موارد واحـد گزارشگر تنها بعد از تاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مـالی‌ اجـرای‌ طـرح‌ تجدید ساختار را آغاز می‌ کند، یا ویژگیهای‌ اصلی‌ آن‌ را برای‌ اشخاص متأثر از آن‌ اعـلام‌ می‌نماید. در این‌ شرایط‌ اگر تجدید ساختار با اهمیت‌ باشد و عـدم‌ افشـای‌ آن‌ بـر ایفـای‌ وظیفه‌ پاسخگویی‌ مدیران‌ یا تصمیم‌ گیری‌ استفاده‌ کنندگان‌ برمبنای‌ صـورتهای‌ مـالی‌ تـأثیر

گذارد، طبق‌ استاندارد حسابداری‌ بخش‌ عمومی‌ شماره‌ ١٤ با عنوان‌ گزارشگری، افشای‌ آن‌ ضروری‌ است‌.

٧٠ . اگر چـه‌ تعهد عرفی‌ تنهـا از طریق‌ تصمیم‌ مدیریت‌ یا مراجع‌ ذیصلاح‌ ایجـاد نمی‌ شـود، امـا ممکن‌ است‌ سایر رویدادهای‌ گذشته‌، همراه‌ چنین‌ تصمیمی‌، موجـب‌ ایجـاد تعهـد شـود. برای‌ نمونـه‌، نتایج‌ مذاکره‌ با نماینده‌ کارکنان‌ برای‌ مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ یا مذاکره‌ با خریداران‌ در مورد فروش‌ یا انتقال‌ یک‌ بخش‌ عملیاتی‌ ممکن‌ است‌ منوط‌ به‌ تصـویب‌ مـدیریت‌ یــا مراجــع‌ ذیصــلاح‌ باشــد. پـس‌ از تصــویب‌ و اعــلام‌ بــه‌ اشــخاص دیگــر، واحـد گزارشگر در صورت‌ احراز شرایط‌ مندرج‌ در بند ٦٦، تعهـد عرفـی‌ بـرای‌ تجدیـد ساختار دارد.

فروش یا انتقال فعالیت‌

٧١ . تصمیم‌ فروش یا انتقال تمام یا بخشی‌ از یک‌ فعالیت‌، هیچ‌ گونه‌ تعهدی ایجاد نمی‌کند مگـر اینکـه‌ واحـد گزارشگر به‌ موجب‌ یک‌ قرارداد یا توافق‌ الزام آور ملزم به‌ فروش یا انتقال باشد.

٧٢ . حتی‌ زمانی‌که‌ یک‌ واحـد گزارشگر تصمیم‌ به‌ فروش‌ بخشی‌ از یک‌ فعالیـت‌ دارد و آن‌ را به‌ عموم‌ اعلام‌ می‌ نماید، آن‌ تصمیم‌ به‌ عنوان‌ تعهد فروش‌ تلقی‌ نمی‌شود مگر آنکه‌ خریدار، مشخص‌ و قرارداد فروش‌ الزام‌آور منعقد شده‌ باشد. مادامی‌ که‌ قـرارداد فـروش‌ الـزام‌آور وجود نداشته‌ باشد، واحـد گزارشگر قادر خواهد بود نظرش‌ را تغییر دهد و چنانچه‌ نتواند خریداری‌ با شرایط‌ قابل‌ قبول‌ بیابد، مجبور است‌ راهکارهـای‌ دیگـری‌ را در نظـر بگیـرد. هنگامی‌ که‌ فروش‌ یا انتقال‌ یک‌ فعالیت‌ به‌ عنوان‌ بخشی‌ از تجدید ساختار در نظـر گرفتـه‌ شود، داراییهای‌ آن‌ فعالیت‌ از نظر کاهش‌ ارزش‌ بررسی‌ می‌ شود. اگر فروش‌، تنها بخشی‌ از تجدید ساختار تلقی‌ شود، تعهد عرفی‌ ممکن‌ است‌ از سایر بخشهای‌ تجدید ساختار ناشـی‌ شود قبل‌ از آنکه‌ قرارداد فروش‌ الزام‌آور منعقد گردد.

٧٣ . تجدید ساختار در بخش‌عمومی‌ غالبا مستلزم‌ انتقال‌ فعالیت‌ از یک‌ واحد تحت‌ کنتـرل‌ بـه‌ واحد تحت‌ کنترل‌ دیگر است‌ و ممکن‌ است‌ به‌ ارزش‌ اسمی‌ یا ارزش‌ صفر انتقـال‌ انجـام‌ شود. این‌ انتقالات‌ معمولا به‌ واسطه‌ یک‌ حکم‌ قانونی‌ انجام‌ می‌ شـود و نیازمنـد توافقـات‌ الزام‌ آور نیست‌. تعهد فقط‌ زمانی‌ ایجاد می‌ شود که‌ یک‌ توافق‌ الزام‌ آور موجود باشـد. اگـر انتقال‌ منجر به‌ شناسایی‌ ذخیره‌ نشود، ممکن‌ است‌ معامله‌ برنامه‌ ریزی‌ شده‌، مستلزم‌ شناخت‌ باشد.

ذخایر تجدید ساختار

٧٤ . ذخیره تجدید ساختار باید تنها شامل‌ مخارج مستقیم‌ ناشـی‌ از تجدیـد سـاختار باشـد یعنـی‌ آن مخارجی‌ که‌ هم‌ براي تجدید ساختار ضروري است‌ و هم‌ به‌ فعالیتهـاي جـاري واحــد گزارشـگر مربوط نباشد.

٧٥ . ذخیره‌ تجدید ساختار شامل‌ مخارجی‌ نظیر موارد زیر نیست‌:

    الف‌. بازآموزی‌ یا جابجایی‌ کارکنان‌ دائم‌؛ یا

    ب‌ . سرمایه‌گذاری‌ در سیستمها و شبکه‌های‌ توزیعی‌ جدید.

این‌ مخارج‌ با اداره‌ فعالیتهای‌ واحد گزارشگر در آینده‌ مرتبط‌ اسـت‌ و بـدهی‌ ناشـی‌ از تجدیـد ساختار در تاریخ‌ صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ نیسـت‌. چنـین‌ مخـارجی‌ مسـتقل‌ از تجدیـد سـاختار شناسایی‌ می‌شود.

٧٦ . سود حاصل‌ از واگذاری‌ داراییها در اندازه‌ گیری‌ ذخیـره‌ تجدیـد سـاختار در نظـر گرفتـه‌ نمی‌شود، حتی‌ اگر فروش‌ داراییها بخشی‌ از تجدید ساختار تلقی‌ شود.

افشا

٧٧ .  واحد گزارشگر باید براي هر طبقه‌ از ذخایر، موارد زیر را افشا کند:

    الف‌. مبلغ‌ دفتري ابتدا و پایان دوره؛

    ب . ذخایر ایجاد شده طی‌ دوره، شامل‌ افزایش‌ ذخایر موجود؛

    پ . مبالغ‌ استفاده شده (مخارج تأمین‌ شده از محل‌ ذخیره) طی‌ دوره؛

    ت . مبالغ‌ استفاده نشده برگشتی‌ طی‌ دوره؛ و

    ث . افزایش‌ مبالغ‌ تنزیل‌ شده طی‌ دوره ناشی‌ از گذشت‌ زمان و اثر هرگونـه‌ تغییـر در نـرخ تنزیل‌.

ارائه‌ اطلاعات مقایسه‌ای الزامی‌ نیست‌.

٧٨ . واحـد گزارشگر باید برای هر طبقه‌ از ذخایر، موارد زیر را نیز افشا کند:

    الف‌. شرح مختصری از ماهیت‌ تعهد و زمانبندی مورد انتظار برای خروج منافع‌ اقتصـادی یـا توان خدمت‌رسانی‌؛

ب . موارد ابهام مربوط به‌ مبلغ‌ یا زمانبندی خروج منافع‌ اقتصادی یـا تـوان خـدمت‌ رسـانی‌ و درصورت ضرورت، افشای کافی‌ درمورد مفروضات اصلی‌ مربوط به‌ رویدادهای آتی‌؛ و

پ .  مبلغ‌ مخارج قابل‌ جبران و دارایی‌ شناسایی‌ شده بابت‌ جبران این‌ مخارج.

٧٩ . در صورتی‌ که‌ واحـد گزارشگر ذخایر ایجاد شده برای مزایای اجتماعی‌ خـود را (کـه‌ در ازای آن به‌ طور مستقیم‌ از استفاده کنندگان مزایای مزبور مابه‌ازایی‌ تقریبا معادل دریافـت‌ نمـی‌ شـود) افشا کند، باید موارد افشا مورد نظر در بندهای ٧٧ و ٧٨ را رعایت‌ نماید.

٨٠ . واحـد گزارشگر باید برای هر طبقه‌ از بدهیهای احتمالی‌ در تاریخ‌ صورت وضـعیت‌ مـالی‌، شـرح مختصری از ماهیت‌ بدهی‌ احتمالی‌ و موارد زیر را در صورت امکان افشا کند، مگـر اینکـه‌ امکـان هرگونه‌ خروج منابع‌ برای تسویه‌ بعید باشد :

    الف‌.  برآورد اثر مالی‌ آن که‌ طبق‌ بندهای ٣٥ تا ٤٧ اندازه گیری شده است‌؛

    ب.  موارد ابهام مربوط به‌ مبلغ‌ یا زمانبندی خروج منابع‌؛ و

    پ.  امکان هرگونه‌ جبران مخارج.

٨١ . در تعیین‌ اینکه‌ کدام‌ ذخایر یا بدهیهای‌ احتمالی‌ می‌ تواند یک‌ طبقـه‌ را تشـکیل‌ دهـد، لازم‌ است‌ ماهیت‌ این‌ اقلام‌ آنچنان‌ مشابه‌ باشد که‌ با افشای‌ آن‌ در یک‌ طبقه‌، رعایـت‌ الزامـات‌ بندهای‌ ٧٨ (الف‌) و (ب‌) و ٨٠ (الف‌) و (ب‌) امکان‌پذیر باشد. بنابراین‌، ممکن‌ است‌ ارائه‌ مبالغ‌ ذخیره‌ مربوط‌ به‌ ضمانت‌ محصولات‌ متفاوت‌ در یک‌ طبقه‌ مناسب‌ باشـد، امـا ارائـه‌ مبالغ‌ مربوط‌ به‌ ضمانت‌ نامه‌ های‌ عادی‌ و مبالغی‌ که‌ موکول‌ به‌ مشخص‌ شدن‌ نتایج‌ اقدامات‌ قانونی‌ است‌، در یک‌ طبقه‌، مناسب‌ نباشد.

٨٢ . چنانچـه‌ ذخیـره‌ و بدهی‌ احتمالی‌ از شرایط‌ یکسانی‌ ناشـی‌ شــود، واحــد گزارشـگر موارد مقرر در بندهای‌ ٧٧ تا ٨٠ را به‌گونـه‌ای‌ افشـا می‌کند که‌ ارتبـاط‌ بـین‌ ذخیــره‌ و بدهی‌ احتمالی‌ را نشـان‌ دهد.

٨٣ . چنانچه‌ ورود منافع‌ اقتصادي یا توان خدمت‌ رسانی‌ محتمل‌ باشد، واحــد گزارشـگر بایـد شـرح مختصری از ماهیت‌ داراییهای احتمالی‌ در تـاریخ‌ صـورت وضـعیت‌ مـالی‌ و در صـورت امکـان، برآوردی از اثر مالی‌ آنها که‌ با استفاده از اصول مربـوط بـه‌ ذخـایر مطـابق‌ بنـدهای ٣٥ تـا ٤٧ اندازه گیری شده اند را افشا نماید.

٨٤ . این‌ نکته‌ مهم‌ است‌ که‌ داراییهای‌ احتمـالی‌ بـه‌ گونـه‌ ای‌ افشـا گـردد کـه‌ از ارائـه‌ علائـم‌ گمراه‌کننده‌ درمورد احتمال‌ ایجاد درآمد جلوگیری‌ شود.

٨٥ . الزامات‌ افشای‌ بند ٨٣ داراییهای‌ احتمـالی‌ حاصـل‌ از هـر دو نـوع‌ عملیـات‌ مبادلـه‌ ای‌ و غیرمبادله‌ ای‌ را دربرمی‌ گیرد. وجود یک‌ دارایی‌ احتمالی‌ در رابطـه‌ بـا درآمـدهای‌ مالیـاتی‌ منوط‌ به‌ تفسیر رویداد مشمول‌ مالیات‌ است‌. تعیین‌ رویداد مشمول‌ مالیات‌ برای‌ درآمدهای‌ مالیاتی‌ و کاربردهای‌ بالقوه‌ آن‌ برای‌ افشا داراییهای‌ نامشهود مرتبط‌ با درآمد مالیـاتی‌ بایـد به‌ عنوان‌ یک‌ بخش‌ از پروژه‌ جداگانه‌ درآمدهای‌ غیرمبادله‌ای‌ بررسی‌ شود.

٨٦ .  چنانچه‌ افشای اطلاعات مقرر در بندهای ٨٠ و ٨٣ عملی‌ نباشد، این‌ واقعیت‌ باید بیان شود.
٨٧ . در موارد بسیار نادر، افشای تمام یا بخشی‌ از اطلاعات مقرر در بنـدهای ٧٧ تـا ٨٣ درخصـوص ذخیره، بدهی‌ احتمالی‌ یا دارایی‌ احتمالی‌ مربوط به‌ دعاوي له‌ یا علیه‌ واحد گزارشگر ممکن‌ اسـت‌ به‌ موقعیت‌ واحد گزارشگر لطمـه‌ ای جـدی وارد کنـد. در چنـین‌ مـواردی، لازم نیسـت‌ واحـد گزارشگر اطلاعات یاد شده را افشا کند، اما باید ماهیت‌ کلی‌ این‌ دعاوی را همراه با دلیـل‌ عـدم افشای اطلاعات بیان کند.

تاریخ‌ اجرا

٨٨ . الزامــات ایــن‌ اســتاندارد حســابداری درمــورد کلیــه‌ صــورتهای مــالی‌کــه‌ دوره مــالی‌ آنهــا از اول فروردین‌ ١٣٩٥ و بعد از آن شروع می‌شود، لازم الاجراست‌.