استانداردهای حسابداری بخش عمومی (دولتی)
موجودیها (استاندارد 6)
آخرین اصلاحات: 1403/09/03
استاندارد حسابداری بخش عمومی شماره ٦
موجودیها
ردیف | شماره بند | شماره بند |
---|---|---|
0 | هدف | ١ |
1 | دامنه کاربرد | ٢ |
2 | تعاریف | ٧ - ٣ |
2-1 | موجودیها | ٧ - ٤ |
3 | اندازهگیری موجودیها | ٣٨ - ٨ |
3-1 | بهای تمام شده موجودیها | ٢٦ - ١١ |
3-2 | مخارج تبدیل | ١٩ - ١٣ |
3-3 | سایر مخارج | ٢٣ - ٢٠ |
3-4 | بهای تمام شده تولیدات کشاورزی برداشت شده از داراییهای زیستی | ٢٤ |
3-5 | تکنیکهای محاسبه بهای تمام شده | ٢٦ - ٢٥ |
3-6 | روشهای محاسبه بهای تمام شده | ٣٢ - ٢٧ |
3-7 | خالص ارزش فروش | ٣٧ - ٣٣ |
3-8 | توزیع کالا بدون مطالبه بها یا با مطالبه بهای ناچیز | ٣٨ |
4 | شناخت موجودیها به عنوان هزینه | ٤١ - ٣٩ |
5 | افشا | ٤٣ - ٤٢ |
6 | تاریخ اجرا | ٤٤ |
هدف
١ . هدف این استاندارد تشریح نحـوه حسـابداری موجودیهـا اسـت. مهمتـرین موضـوع در حسابداری موجودیها، شناسایی بهای تمام شده به عنوان دارایی و انتقال آن بـه دوره هـای آتی جهت تطابق با رویدادهای مربوط است. این اسـتاندارد رهنمودهـایی جهـت تعیـین بهای تمام شده و شناخت بعدی به عنوان هزینه، از جمله هرگونه کاهش ارزش و روشهای تعیین بهای تمام شده موجودیها ارائه میکند.
دامنه کاربرد
٢ . این استاندارد، نحوه ارزشیابی و انعکاس موجودیها در صورتهای مالی را تشریح میکنـد و مـوارد زیر را دربر نمیگیرد:
الف . کار در جریان پیشرفت پیمانهای بلندمدت؛
ب . ابزارهای مالی؛
پ. موجودی محصولات جنگلی و معدنی؛ و
ت. تولیدات کشاورزی در زمان برداشت و داراییهای زیستی غیرمولد مربوط به فعالیت کشاوزی.
تعاریف
٣ . اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است:
موجودیها: به داراییهایی اطلاق میشود که:
الف . در فعالیت واحد گزارشگر مصرف میشود؛
ب . به منظور ساخت محصول یا ارائـه خدمات، خریداری شده و نگهداری میشود؛
پ . به منظور ساخت محصول یا ارائـه خدمات در فرایند تولید قرار دارد؛ یا
ت. برای فروش در روال عادی عملیات واحد گزارشگر نگهداری میشود.
• خالص ارزش فروش: عبارت است از بهای فروش پس از کسر:
الف . مخارج برآوردی تکمیل؛ و
ب. مخارج برآوردي بازاریابی، فروش و توزیع.
•بهای جایگزینی: عبارت است از مخارجی که باید براي خرید یا ساخت یک قلم موجودي کاملا مشابه تحمل شود.
٤ . موجودیها شامل کالای خریداری شده و نگهداری شده جهت فروش مجدد، کالای ساخته شده، کار در جریان ساخت، و مواد و ملزومات آماده برای مصرف در تولید است. همچنین موجودیهـا شامل کالای خریداری شده یا تولید شده جهت توزیع به سایر بخشها و واحدها، بـدون مطالبـه بها یا مطالبه بهای ناچیز میباشد. برای مثال کتابهای آموزشی که توسط بخشی از دولـت جهـت فروش به مدارس منتشر می شود. در بسیاری از واحدهای بخش عمومی، موجودیها به جای آنکه جهت فروش یا تولید نگهداری شوند، جهت ارائه خدمات نگهداری میشوند.
٥ . موجودیها در بخشعمومی عمدتا شامل موارد زیر است:
الف. مهمات؛
ب . ذخایر کالاهای مصرفی؛
پ . لوازم و قطعات یدکی؛
ت . ذخایر استراتژیک (برای مثال ذخایر انرژی)؛
ث . موجودی ملزومات پستی (مانند تمبر)؛
ج . کار در جریان ساخت مانند بستههای آموزشی؛ و
چ . املاک نگهداری شده برای فروش.
٦ . از آنجا که دولت امتیاز انتشار داراییهایی نظیر اسناد رسمی دولتی را در اختیار دارد، ایـن اقلام طبق این استاندارد جزء موجودیها منظور می شوند. این اقلام به ارزش اسمی گزارش نمیگردند بلکه به بهای تمام شده اندازهگیری میشوند.
٧ . در مواردی که دولت ذخایر استراتژیک مختلف (از قبیل ذخـایر نفـت) را بـرای اسـتفاده اضطراری یا دیگر وضعیتها (برای مثال بلایای طبیعی) نگهداری میکند، طبق این استاندارد به عنوان موجودی شناسایی میشوند.
اندازهگیري موجودیها
٨ . موجودیها به جز موارد مندرج در بندهای ٩ و ١٠ باید برمبنای اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش تکتک یا گروه های اقلام مشابه، اندازه گیری شود.
٩ . موجودیهای تحصیل شده از طریق عملیات غیرمبادله ای، به ارزش منصـفانه در تـاریخ تحصـیل اندازه گیری میشوند.
١٠ . موجودیهای نگهداری شده جهت مقاصد زیر باید برمبنای اقل بهای تمام شده و بهای جـایگزینی اندازه گیری شوند:
الف. توزیع بدون مطالبه بها یا با مطالبه بهای ناچیز؛ یا
ب . مصرف در فرایند تولید کالا جهت توزیع بدون مطالبه بها یا با مطالبه بهای ناچیز.
بهای تمام شده موجودیها
١١ . بهای تمام شده موجودیها باید در برگیرنده مخارج خرید، مخارج تبدیل و سایر مخارجی باشـد که واحـد گزارشگر در جریان فعالیت معمول خود، برای رساندن کـالا یـا خـدمات بـه مکـان و شرایط فعلی آن متحمل شده است.
مخارج خرید
١٢ . مخارج خرید شامل بهای خرید و هرگونه مخـارج دیگـری از قبیـل حقـوق و عـوارض گمرکی، هزینه حمل و مالیاتهای غیر قابل برگشت استکـه مسـتقیماً بـه خریـد مربـوط میگردد. تخفیفات تجاری از بهای خرید کسر میشود.
مخارج تبدیل
١٣ . مخارج تبدیل شامل مخارجی است کهمستقیما بـه اقـلام تولیدشـده مربـوط مـی گـردد (مانند کار مستقیم ). مخارج تبدیل همچنین شامل سربار تولید (اعم از ثابت و متغیر) است که برای تبدیل مواد اولیه به محصول یا ارائه خدمات واقع میشود.
١٤ . سربار تولید اعم از ثابت و متغیر با روشی سیستماتیک به محصولات تخصیص مـی یابـد. سربار ثابت تولید، آن بخش از مخارج غیرمستقیم تولید است که در دامنه معینی از حجـم تولید نسبتا ثابت میماند، مانند استهلاک و مخارج نگهداری ساختمان و تجهیزات کارخانه و مخارج مدیریت کارخانه . سربار متغیر تولید آن بخش از مخارج غیرمستقیم تولید اسـت که متناسب با تغییر حجم تولید تغییر مییابد، مانند مواد و دستمزد غیرمستقیم.
١٥ . سربار ثابت تولید برمبنای ظرفیت معمول فعالیت واحد گزارشگر تخصیص مییابد. ظرفیت معمول بیانگر متوسط محصولی است که انتظار میرود در شرایط عادی (با در نظر گـرفتن توقفات تولید ناشی از تعمیرات و نگهداری برنامهریزیشده) طی چند دوره یا فصل، تولید شود. برای تخصیص هزینههای سربار ثابت تولید میتوان از سطح واقعـی تولیـد اسـتفاده کرد به شرط آنکه سطحمزبور تقریباً نزدیک به سطح معمول فعالیـت باشـد. بایـد توجـه داشت عامل تعیین کننده در تخصیص سربار ثابت تولید برمبنای سطح معمول فعالیت ، این است که مخارج مربوط به ظرفیت بلااستفاده باید به حساب هزینه دوره منظور شود.
١٦ . جهت تعیین سطح معمول فعالیت واحد گزارشگر عوامل زیر را باید درنظر داشت:
الف . میزان تولید مورد نظر طراحان دستگاههای تولیدی و مدیریت واحد گزارشگر، تحت شرایط کار حاکم در طول سال(مثلا یک نوبتکاری یا دونوبتکاری) ؛
ب . بودجه سطح فعالیت سال تحت بررسی و سال بعد از آن؛ و
ﺝ. سطحی از تولید که واحد گزارشگر در سال تحت بررسی و نیز در سالهای گذشـته عملا به آن دست یافته است.
اگر چه تغییرات موقت در سطح فعالیت را می توان نادیده گرفت ، بـا ایـن حـال تغییـرات مداوم باید به تجدید نظر در آنچهقبلا معمول شناخته شده منجر شود.
١٧ . در فراینـد تولیـد ممکن است همزمـان بیش از یک محصـول تولیـد شـود. بـرای مثـال، این وضعیت زمانی مصداق دارد که محصولات مشترک یا یک محصول اصـلی همـراه بـا یک محصول فرعی تولید می شود. در مواردی که مخارج تبدیل هر محصول جداگانه قابل تشخیص نباشد، این مخارج برمبنایی منطقی و یکنواخت به محصولات تخصیص می یابـد. برای مثال ، ممکن است از ارزش نسبی فروش هر محصول در مرحله ای از فرایند تولید که محصولات به طور جداگانه قابل تشخیص باشد و یا در زمان تکمیل تولید، به عنوان مبنای تخصیص استفاده شـود. در اغلب مـوارد، محصـولات فرعی ماهیتا کم اهمیت اســت ، از این رو این محصولات به خالص ارزش فروش اندازه گیری و مبلغ حاصل شده از بهای تمام شده محصول اصلی کسر می شود. در نتیجه مبلغ دفتـری محصـول اصـلی بـا بهـای تمام شده آن، تفاوت با اهمیتی ندارد.
١٨ . روشهای هزینه یابیمعمولا چنان طراحی میگردد تا اطمینان حاصل شود کلیه مخارج مربـوط به مواد مستقیم ، کارمستقیم و سایر مخارج مستقیم به نحوی مناسـب ، مشـخص و بـر مبنـایی منطقی و یکنواخت به حساب گرفته شود. تخصیص مخارج سـربار،معمـولا مسـتلزم اعمـال قضاوتهای شخصی در انتخاب یک قاعده مناسب است.
١٩ . در تخصیص مخارج دوایر خدماتی مرکزی ، مبنای تخصیصمعمولا میزان خدماتی اسـت که در رابطه با عملیات مختلف ارائه می شود. برای مثـال، دایـره حسـابداریمعمـولاً در خدمت عملیات زیر است:
الف . تولید (از طریق پرداخت حقوق و دستمزد مستقیم و غیرمستقیم تولیدی، کنترل خرید و تهیه صورتهای مالی ادواری برای واحدهای تولیدی)؛
ﺏ. بازاریابی و توزیع (از طریق تجزیه و تحلیل فروش و کنترل دفتر یا کارتهای معـین فروش)؛ و
پ . مدیریت عمومی (از طریق تهیه گزارشهای داخلی خاص مدیریت، صورتهای مالی و بودجههای سالانه، کنترل منابع نقدی و برنامهریزی سرمایهگذاریها).
از کل مخارج دایره حسابداری ، تنها آن بخش باید در محاسبه مخارج تبدیل منظور شـود که بتوان آن را به گونهای منطقی به عملیات تولید تخصیص داد.
سایر مخارج
٢٠ . سایر مخارج تنها تا میزانی که برای رساندن موجودیها به مکان و شرایط فعلی آن مربـوط است به عنوان بخشی از بهای تمامشده موجودیها منظور میشود.
٢١ . موارد زیر، نمونه هایی از مخارجی است که در بهای تمام شده موجودیها منظور نمی شود و در دوره وقوع به عنوان هزینه شناسایی میگردد:
الف . ضایعات غیرعادی مواد، دستمزد و سایر مخارج تولید (ضایعات قابل کنترل)؛
ب . مخارج انبارداری باستثنای مخارجی که در فرایند تولید برای انبارداری محصـولاتی که نیاز به پردازش بیشتر دارند، انجام میشود؛ پ . سربار اداری که در رساندن موجودیها به مکان و شرایط فعلی نقشی ندارد؛ و
ت . مخارج فروش.
٢٢. مخارج مدیریت عمومی ، برخلاف مدیریت عملیاتی،مستقیما به تولید جاری مربوط نمی شود ﻭلذا نباید در مخارج تبدیل (و درنتیجه ، در بهـای تمـام شـده موجودیهـا) منظـور گـردد. در مورد واحدهای گزارشگر کوچک تر که مـدیریتمعمـولاً در اداره روزانـه هـر یـک از عملیات مختلف نقش دارد، ممکن است در تفکیک مخارج سربار مدیریت عمومی ، مسـائل خاصی در عمل بروز کند. در چنین واحدهایی ، مخارج مدیریت را می تـوان بـا اسـتفاده از مبانی مناسب، بهگونهای منصفانه به عملیات تولید، بازاریابی، فروش و اداری تخصیص داد.
٢٣ . در شرایطی خاص ، مخارج تأمین مالی را می توان در بهای تمام شده موجودیها منظور کرد.
این شرایط در استاندارد حسابداری بخش عمومی شماره ٩ با عنوان مخـارج تـأمین مـالی مشخص شده است.
بهای تمام شده تولیدات کشاورزی برداشت شده از داراییهای زیستی
٢٤ . طبق استاندارد حسابداری فعالیتهای کشاورزی، تولیداتی که توسط واحد گزارشگر از داراییهـای زیستی برداشت می شود، در شناخت اولیه به ارزش منصفانه پس از کسـر مخـارج بـرآوردی فروش در زمان برداشت اندازهگیری میشـود. بـرای بکـارگیری ایـن اسـتاندارد، ایـن مبلـغ، بهای تمام شده موجودی در آن تاریخ است.
تکنیکهای محاسبه بهای تمام شده
٢٥ . تکنیکهایی ماننـد روش هزینـه یـابی اسـتاندارد یـا روش خـرده فروشـی بـرای محاسـبه بهای تمام شده موجودیها، هنگامی می تواند به خاطر سهولتکار مورد استفاده قـرار گیـرد که نتایج حاصل همواره نزدیکترین تقریب ممکن را برای بهای تمام شده فراهم مـی آورد. هزینههای استاندارد، سطوح عادی مواد، ملزومات، سـاعات کـار، کـارایی و ظرفیـت را مد نظر قرار می دهد. مبالغ حاصل ازاین روش باید مکـرراً بررسـی و در صـورت لـزوم با توجه به شرایط جدید، مورد تجدید نظر قرار گیرد.
٢٦ . موجودیها ممکن است از طریق معاملات غیرمبادله ای تحصیل شود. برای مثال ممکن است در زمان وقوع بلایای طبیعی، یـک سـازمان بـین المللـی مقـداری ملزومـات پزشـکی را در اختیار یک بیمارستان دولتی قرار دهد. در چنین شرایطی بهای تمـام شـده موجودیهـا برابر با ارزش منصفانه در تاریخ تحصیل است.
روشهای محاسبه بهای تمام شده
٢٧ . بهای تمام شده موجودیهایی که معمولا قابل داد و ستد نیستند و کالاها و خدماتی که براي یـک پروژه خاص تولید و تفکیک شدهاند، باید به روش شناسایی ویژه محاسبه شود.
٢٨ . شناسایی ویژه، روشی است که در آن مخارج مختص هر یک از اقلام موجودی به آن قلم اختصاص می یابد. این روش برای اقلامی مناسب است که صرف نظر از خرید یـا تولیـد، برای پروژه های خاصی در نظر گرفته شده اند. اما کاربرد این روش در مواردی کـه تعـداد زیادی از اقلام موجودی غیرقابل تفکیک وجود دارد، مناسب نیست. در این موارد جهـت محاسبه بهای تمام شده میتوان از روشهای دیگری استفاده کرد.
٢٩ . در بکــارگیری الزامــات بنــد ٢٨ ، واحـــد گزارشــگر بایــد از روشــی یکســان بــرای محاســبه بهای تمام شده تمام موجودیها با ماهیت و کاربرد مشابه استفاده کنـد. بـراي موجودیهـایی بـا ماهیت و کاربرد متفـاوت (بـرای مثـال اسـتفاده از کالاهـای مشـخص در قسـمتهای متفـاوت یک واحـد گزارشگر) میتوان از روشهای متفاوت محاسبه بهای تمام شده استفاده نمود.
٣٠ . بهای تمام شده موجودیها به جز موارد مندرج در بند ٢٧، باید به روش اولین صـادره از اولـین وارده و یا میانگین موزون محاسبه شود. واحـد گزارشگر باید از روشـی یکسـان بـرای محاسـبه بهای تمام شده براي تمام موجودیهای با ماهیت و کاربرد مشابه استفاده کند. برای موجودیهایی با ماهیت و کاربرد متفاوت میتوان از روشهای محاسبه متفاوت استفاده نمود.
٣١ . ممکن است موجودیهای مورد استفاده در یک قسمت دارای کاربرد متفاوتی در قسـمتهای دیگر همان واحـد گزارشگر باشند. با این وجود مناطق جغرافیایی متفاوت به خودی خود دلیلی جهت کاربرد روشهای متفاوت برای محاسبه بهای تمام شده نیست.
٣٢ . در روش اولین صادره از اولین وارده فرض می شـود خریـدهایی کـه در ابتـدا صـورت می گیرد در ابتدا نیز فروخته یا مصرف میشـود و اقـلام باقیمانـده در پایـان دوره بیـانگر آخرین خریدها یا آخرین تولیدات است. در روش میانگین موزون، بهای تمام شده هر قلم از طریق تقسیم مجموع بهای تمام شده اقلام مشابه در ابتدای دوره و بهای تمام شده اقلام مشابه خریداری یا تولید شده طی دوره بر مقدار واحدهای آن تعیین میشود. با توجـه بـه شرایط واحـد گزارشگر، می توان از سیستم دائمی یـا ادواری نگهـداری موجـودی بـرای میانگین موزون استفاده کرد.
خالص ارزش فروش
٣٣ . ممکن است بهای تمام شده موجودیهایی که دچار آسیب دیدگی یا فرسـودگی جزئـی یـا کلی، یا کاهش قیمت فروش شده است، قابل بازیافت نباشـد. همچنـین در مـواردی کـه مخارج برآوردی تکمیل یا مخارج برآوردی فروش، معاوضه یا توزیع افـزایش مـی یابـد، ممکن است بهای تمام شده، قابل بازیافت نباشد. کاهش ارزش موجودیها به خالص ارزش فروش مبتنی بر این دیدگاه است که داراییها نباید به مبلغی بیشتر از منافع اقتصادی و توان خدمت رسانی آتی مورد انتظار حاصل از فروش، معاوضـه، توزیـع یـا اسـتفاده آنهـا، در صورتهای مالی منعکس شود.
٣٤ . مقایسه بهای تمام شدهو خالص ارزش فروش معمولاً باید بـه طـور جداگانـه در مـورد هر یک از اقلام موجودی انجام شود. اما در برخی موارد باید گروههای کالا و یا کالاهای مشابه را جمعا در نظر گرفت. برای مثال، اقلامی از موجودی که اهداف یا کـاربرد مشـابه داشته باشد و نتوان آن راعملا جدا از سایر اقلام خط تولیـد ارزیـابی کـرد، نمونـه ای از اقلامی است که به طور گروهی مورد ارزیابی قرار می گیرد. ارزیـابی گروهـی مبتنـی بـر طبقه بندی موجودیهامثلا موجودیهای کالای ساخته شده یا کل موجودیهای یک عملیـات یا قسمت جغرافیایی خاص، مناسب نخواهد بود.
٣٥ . هدف از نگهداری موجودیها باید در برآورد خالص ارزش فروش در نظر گرفته شود. برای مثال، خالص ارزش فروش موجودیهای نگهداری شده برای قراردادهای فروش یا خدمات برمبنای قیمت قرارداد تعیین می شود. اگـر میـزان موجـودی واحــد گزارشـگر بیشـتر از موجودی مورد نیاز برای اجرای قراردادهای فروش باشد، مازاد موجودیها برمبنای قیمتهای عمومی فروش ارزیابی میشوند.
٣٦ . در مواردی که خالص ارزش فروش موجودی موادی که برای تولید نگهـداری شـدهانـد کمتر از بهای تمام شده باشد، به شرطی که کالاهایی که از مواد مزبور سـاخته مـی شـود، انتظار رود با سود به فروش برسد یا معاوضه و توزیع شـود، مبلـغ دفتـری مـواد کـاهش نمی یابد. اما در صورتی که کاهش در قیمت مواد اولیه بیانگر آن باشد که بهای تمام شـده کالایی که از آن مواد ساخته میشود، بیش از خالص ارزش فروش است، مبلغ دفتری مواد باید کاهش داده شود. در این موارد، بهای جایگزینی مواد اولیه می تواند تقریبی قابل قبول از خالص ارزش فروش تلقی شود.
٣٧ . در هر دوره، خالص ارزش فروش مورد ارزیابی مجدد قرار می گیرد. هرگاه شـرایطی کـه بلاًق منجر به انعکاس ارزش موجودیها به مبلغی کمتر از بهای تمام شـده گردیـده اسـت، دیگر برقرار نباشد، یا در صورت وجود مستنداتی مبنی بر افزایش خـالص ارزش فـروش به دلیل تغییر در شرایط اقتصادی، ارزش موجودی انتقالی از دوره قبل باید تا مبلغ خالص ارزش فروش جدید (حداکثر تا حد میزان کاهش قبلی) افزایش داده شود. این وضعیت در شرایطی رخ می دهد که بهای تمام شده یک قلم موجودی که به علت کاهش قیمت فروش به خالص ارزش دفتری کاهش داده شده است، همچنان در دوره های بعد موجود اسـت و قیمت فروش آن افزایش یافته است.
توزیع کالا بدون مطالبه بها یا با مطالبه بهای ناچیز
٣٨ . ممکن است واحـد گزارشگر موجودیهایی را نگهداری کند که منـافع اقتصـادی و تـوان خدمت رسانی آتیآن مستقیما به توانایی ایجاد خالص جریانهای ورودی نقد مرتبط نباشد. این نوع از موجودیها در مواردی مصداق دارد کـه واحـد گزارشـگر کالاهـایی را بـدون مطالبه بها یا با مطالبه بهای ناچیز توزیع می کند. در این موارد، منـافع اقتصـادی یـا تـوان خدمت رسانی آتی موجودیها از نظر اهداف گزارشگری مالی به مبلغی منعکس می شود که واحد گزارشگر باید برای تحصیل منافع اقتصادی یا توان خدمت رسـانی مزبـور بپـردازد. در صورتی که منافع اقتصادی یـا تـوان خـدمت رسـانی آتـی را نتـوان از طریـق بـازار اندازه گیری کرد، برآورد بهای جایگزینی ضروری است. اگر هدف از نگهداری موجودیهـا تغییر کند، طبق بند ٨ اندازهگیری میشوند.
شناخت موجودیها به عنوان هزینه
٣٩ . مبلغ دفتری موجودیهای فروخته، معاوضه یا توزیع شده باید در دورهاي که درآمد مربوط شناسـایی می گردد، به عنوان هزینه شناسایی شود. اگر درآمدی وجود نداشته باشد، هزینه هنگام توزیـع کـالا یا ارائه خدمات شناسایی می شود. مبلغ کاهش ارزش موجودیها ناشی از اعمال قاعده ” اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش“ و کلیه زیانهای مرتبط با موجودیهـا را بایـد در دوره کـاهش ارزش یـا وقوع زیانهای مربوط به عنوان هزینه شناسایی کرد. در مورد موجودیهایی که در دوره قبل به مبلغـی کمتر از بهاي تمام شده ارزیابی شـده اسـت و در دوره جـاري بـهدلیـل افـزایش در خـالص ارزش فروش، بهمبلغ بیشتری ارزیابی میگردد، هرگونه افزایشی از این بابت در دوره جاری باید به عنـوان درآمد یا کاهش هزینه دوره جاری (حداکثر تا حد جبران کاهش قبلی) شناسایی شود.
٤٠ . واحـد گزارشگر ارائه کننده خدمات هنگامی موجودیها را به عنوان هزینه شناسایی می کند که خدمات، ارائه یا صورتحساب صادر شده باشد.
٤١ . برخی موجودیها ممکن است به سایر حسابهای دارایی تخصیص یابد. برای مثال میتـوان از موجودیهای بکار رفته در ساخت دارایی ثابت مشهود توسـط واحــد گزارشـگر نـام بـرد. موجودیهایی که به سایر حسابهای دارایی تخصیص مییابد، طی عمر مفیـد دارایـی مربـوط به عنوان هزینه شناسایی میشود.
افشا
٤٢ . موارد زیر باید در صورتهای مالی افشا شود:
الف. رویههای حسابداری مربوط به اندازه گیری موجودیها، شامل روش تعیین بهای تمام شده؛
ب . مبلغ دفتری کل موجودیها و مبلغ دفتری هر یک از طبقات عمده موجودیها؛
پ . مبلغ دفتری موجودیهایی که به ارزش منصفانه پس از کسر مخارج فروش انـدازه گیـری شده است؛
ت . مبلغ موجودیهایی که طی دوره به عنوان هزینه شناسایی شده اند؛
ث . مبلغ هزینه کاهش ارزش موجودیها طی دوره ناشی از اعمال الزامات بند ٣٩؛
ج . مبلغ بازیافت هزینه کاهش ارزش طی دوره در صورت تغییرات در وضعیت مـالی دوره ناشی از اعمال الزامات بند ٣٩؛
چ . شرایط یا رویدادهایی که منجر به بازیافت کاهش ارزش موجودیها طبق الزامات بند ٣٩ شدهاند؛ و
ح . مبلغ دفتری موجودیهایی که در وثیقه بدهیهای واحـد گزارشگر است.
٤٣ . ارائه مبالغ مربوط به طبقات مختلف موجودیها و میزان تغییرات آن از یـک دوره بـه دوره دیگر، اطلاعات مفیدی در اختیار استفاده کنندگان صورتهای مالی قرار مـی دهـد. طبقـات معمول موجودیها شامل کالای خریداری شده برای فروش یا توزیـع، ملزومـات تولیـدی، مواد اولیه، کالای در جریان ساخت و کالای ساخته شده است.
تاریخ اجـرا
٤٤ . الزامــات ایــن اســتاندارد در مــورد کلیــه صــورتهای مــالی کــه دوره مــالی آنهــا از تــاریخ اول فروردین ١٣٩٤ و بعد از آن شروع میشود، لازمالاجراست.