استانداردهای حسابداری ایران

صفحه اصلی

قوانین و استاندارد ها

استانداردهای حسابداری ایران

ذخایر، بدهی‌های احتمالی و دارایی‌های احتمالی - تجدیدنظر شده 1384 (استاندارد 4)

ذخایر، بدهی‌های احتمالی و دارایی‌های احتمالی - تجدیدنظر شده 1384 (استاندارد 4)

آخرین اصلاحات: 1403/06/22

استاندارد حسابداری شماره ٤

ذخایر، بدهیهای احتمالی‌ و داراییهای احتمالی‌

(تجدیدنظر شده ١٣٨٤)

ردیف فهرست مندرجات شماره بند
 

 پیشگفتار

استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٤ ” ذخایر، بدهیهای‌ احتمالی‌ و داراییهای‌ احتمالی‌“

(٧) - (١) 
0 هدف‌ ١
1 دامنه‌ کاربرد ٦- ٢
2 تعاریف‌ ٧
3 ذخایر و سایر بدهیها

٨

4 رابطه‌ بین‌ ذخایر و بدهیهای‌ احتمالی‌ ١٠ - ٩
5 شناخت ٣٢ - ١١
6 ذخایر ٢٣ - ١١
6-1 تعهد فعلی ١٣ - ١٢
6-1-1 رویداد گذشته‌ ١٩ - ١٤
6-1-2 محتمل‌ بودن‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ ٢١ - ٢٠
6-1-3 برآورد اتکاپذیر تعهد ٢٣ - ٢٢
6-2 بدهیهای‌ احتمالی‌ ٢٧ - ٢٤
6-3 داراییهای‌ احتمالی‌ ٣٢ - ٢٨
7 اندازه‌گیری‌ ٤٤ - ٣٣
7-1 بهترین‌ برآورد ٣٦ - ٣٣
7-2 ریسک‌ و ابهام‌ ٣٨ - ٣٧
7-3 ارزش‌ فعلی‌ ٤٠ - ٣٩
7-4 رویدادهای‌ آتی‌ ٤٢ - ٤١
7-5 واگذاری‌ مورد انتظار داراییها ٤٤ - ٤٣
8 جبران‌ مخارج‌ ٤٩ - ٤٥
9 تغییر ذخایر

٥١ - ٥٠

10 استفاده‌ از ذخایر ٥٣ - ٥٢
  بکارگیری‌ قواعد شناخت‌ و اندازه‌گیری‌ ٧٣ - ٥٤
10-1 زیانهای‌ عملیاتی‌ آتی‌

٥٦ - ٥٤

10-2 قراردادهای‌ زیانبار ٦٠ - ٥٧
10-3 تجدید ساختار ٧٣ - ٦١
11 افشا ٨٢ - ٧٤
12 تاریخ‌ اجرا ٨٣
13 مطابقت با استاندارد های بین المللی حسابداری ٨٤

 

پیشگفتار

(١) استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٤ با عنوان‌ ذخایر، بدهیهاي احتمـالی‌ و داراییهـاي احتمـالی‌کـه‌ در تاریخ‌ تیرماه‌ ١٣٨٥ توسط‌ مجمع‌ عمومی‌ سازمان‌ حسابرسی‌ تصویب‌ شده‌ اسـت‌ جـایگزین‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٤ بـا عنـوان‌ حسـابداري پیشـامدهاي احتمـالی‌ مصـوب‌ ١٣٧٩ می‌ شود و الزامات‌ آن‌ در مورد صورتهای‌ مالی‌ که‌ دوره‌ مالی‌ آنهـا از تـاریخ‌ ١/١/١٣٨٥ و بعد از آن‌ شروع‌ می‌شود، لازم‌الاجراست‌.

دلیل‌ تجدید نظر در استاندارد

(٢) این‌ تجدید نظر با هدف‌ هماهنگی‌ بیشتر با استانداردهای‌ بـین‌المللـی‌ حسـابداری‌ و بهبـود استاندارد قبلی‌، انجام‌ شده‌ است‌.

تغییرات اصلی‌
(٣) در این‌ استاندارد، عنوان‌ ” ذخایر، بدهیهای‌ احتمالی‌ و داراییهای‌ احتمالی‌“ جایگزین‌ عنـوان‌ ” پیشامدهای‌ احتمالی‌“ شده‌ است‌.
(٤) در استاندارد جدید تعاریفی‌ برای‌ ذخیره‌، بدهی‌ احتمالی‌ و دارایی‌ احتمالی‌ ارائه‌ شده‌ است‌ اما در استاندارد قبلی‌ تنها پیشامد احتمالی‌ تعریف‌ شده‌ بود.

(٥) در استاندارد قبلی‌، ایجاد بدهی‌ یا کاهش‌ دارایی‌ در اثر رویـدادهای‌ آتـی‌ بـه‌ سـه‌ گـروه‌ ” محتمل‌“، ” ممکن‌“ و ” بعید“ تقسیم‌ شـده‌ بـود. در اسـتاندارد جدیـد تعهـدات‌ محتمـل‌ در قالب‌ ” ذخیره‌“ تعریف‌ شده‌ است‌ و تعهدات‌ ممکـن‌ و بعیـد نیـز در زمـره‌ ” بـدهیهای‌ احتمالی‌“ تلقی‌ شده‌ است‌.

(٦) در این‌ استاندارد محاسبه‌ ارزش‌ فعلی‌ برای‌ شناسایی‌ ذخیره‌ در صورت‌ بـا اهمیـت‌ بـودن‌ اثر ارزش‌ زمانی‌ پول‌، الزامی‌ شده‌ است‌.
(٧) در استاندارد جدید، الزاماتی‌ در مورد قراردادهای‌ زیانبار و مخارج‌ تجدیـد سـاختار ارائـه‌ گردیده‌ است‌.

 

این‌ استاندارد باید با توجه‌ به‌ ” مقدمه‌ای بر استانداردهای حسابداری“مطالعه‌ و بکار گرفته‌ شود.


هدف
١ . هدف‌ این‌ استاندارد اطمینان‌ از بکارگیری‌ معیارهای‌ شناخت‌ و مبانی‌ اندازه‌ گیـری‌ مناسـب‌ در مورد ذخایر، بدهیهای‌ احتمالی‌ و داراییهای‌ احتمـالی‌ و نیـز افشـای‌ اطلاعـات‌ کـافی‌ در یادداشـتهای‌ توضــیحی‌ بــرای‌ درک‌ بهتــر ماهیــت‌، زمــان‌بنــدی‌ و مبلــغ‌ آنهــا توســط‌ استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ می‌باشد.

دامنه‌ کاربرد
٢ . این‌ استاندارد باید توسط‌ کلیه‌ واحدهای تجاری بـراي حسـابداری ذخـایر، بـدهیهای احتمـالی‌ و داراییهای احتمالی‌، به‌ استثنای موارد زیر، بکار رود:
    الف‌. قراردادهایی‌ که‌ به‌ موجب‌ آن هیچ‌ یک‌ از طرفین‌ به‌ تعهدات خـود عمـل‌ نکـرده انـد یـا هر دو طرف طبق‌ قرارداد بخشی‌از تعهداتشان را متناسبا انجام داده اند، مگر در مواردي که‌ قرارداد زیانبار باشد، و
    ب. آنچه‌ که‌ مشمول سایر استانداردهاي حسابداری است‌.

٣. چنانچه‌ استاندارد حسابداری‌ دیگری‌ نوع‌ خاصی‌ از ذخایر، بدهیهای‌ احتمالی‌ و داراییهـای‌ احتمالی‌ را مورد بحث‌ قرار دهد، واحد تجاری‌ باید آن‌ استاندارد را بکار بـرد. بـه‌ عنـوان‌ مثال‌، موارد خاصی‌ از ذخایر در استانداردهای‌ زیر مطرح‌ شده‌ است‌:

    الف‌. پیمانهای‌ بلندمدت‌ (به‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٩ با عنوان‌ حسـابداری پیمانهـای بلندمدت مراجعه‌ شود)،

    ب‌. اجاره‌ ها (به‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٢١ با عنوان‌ حسـابداری اجـاره هـا مراجعـه‌ شود). با توجه‌ به‌ اینکه‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٢١ حاوی‌ الزامات‌ خاصی‌ برای‌ اجاره‌های‌ عملیاتی‌ زیانبار نیست‌، این‌ استاندارد در چنین‌ مواردی‌ کاربرد دارد، و

    ج‌ . فعالیتهای‌ بیمه‌ عمومی‌ (به‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٢٨ با عنوان‌ فعالیتهـای بیمـه‌ عمومی‌ مراجعه‌ شود).

٤ . بعضی‌ از مبالغی‌ که‌ با آن‌ همانند ذخیره‌ برخورد می‌ شود ممکن‌ است‌ مربوط‌ بـه‌ شـناخت‌ درآمد باشد. برای‌ مثال‌، مواردی‌که‌ واحد تجاری‌ در مقابل‌ دریافت‌ حق‌ اشتراک‌، خـدمات‌ تعمیر خودرو ارائه‌ می‌کند. این‌ استاندارد با شـناخت‌ درآمـد سـروکار نـدارد. اسـتاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٣ با عنوان‌ درآمد عملیاتی‌، شرایط‌ شناخت‌ درآمد عملیـاتی‌ را مشـخص‌ می‌ کند و رهنمودی‌ عملی‌ برای‌ بکارگیری‌ معیارهای‌ شناخت‌ ارائه‌ مـی‌دهـد. ایـن‌ اسـتاندارد الزامات‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌٣ را تغییر نمی‌دهد.

٥ .  این‌ استاندارد، ذخایر را به‌ عنوان‌ بدهیهایی‌ تعریف‌ کرده‌ است‌ که‌ زمان‌ تسویه‌ و یا تعیـین‌ مبلغ‌ آن‌ توأم‌ با ابهام‌ نسبتا قابل‌ توجه‌ می‌ باشد. اصطلاح‌ ” ذخیره‌“ در مورد اقلامی‌ از قبیـل‌ کاهش‌ ارزش‌ داراییها و مطالبات‌ مشکوک‌ الوصول‌ نیز بکار می‌ رود. این‌ اقلام‌ مبلغ‌ دفتـری‌ داراییها را تعدیل‌ می‌کند و مشمول‌ این‌ استاندارد نیست‌.

٦ . این‌ استاندارد در مورد ذخیره‌ تجدید ساختار (شامل‌ عملیات‌ متوقف‌ شـده‌) کـاربرد دارد. هنگامی‌ که‌ تجدید ساختار منطبق‌ با تعریف‌ عملیات‌ متوقف‌ شـده‌ باشـد، طبـق‌ اسـتاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٣١ با عنوان‌ داراییهای غیرجاری نگهـداری شـده بـرای فـروش و عملیـات متوقف‌ شده، موارد افشای‌ بیشتری‌ ضرورت‌ دارد.

تعاریف‌
٧ .  اصطلاحات ذیل‌ در این‌ استاندارد با معانی‌ مشخص‌ زیر بکار رفته‌ است‌ :

    •ذخیره : نوعی‌ بدهی‌ است‌ که‌ زمان تسویه‌ و یا تعیین‌ مبلغ‌آن توأم با ابهام نسبتا قابل‌ توجـه‌ است‌.
    •بدهی‌ : عبارت از تعهد انتقال منافع‌ اقتصادی توسط‌ واحد تجاری، ناشی‌ از معاملات یا سـایر رویدادهاي گذشته‌ است‌.
    •رویداد تعهد آور : رویدادی است‌ که‌ تعهدی قانونی‌ یا عرفی‌ ایجاد می‌ کند بـه‌ گونـه‌ ای کـه‌ واحد تجاری ملزم به‌ تسویه‌ آن باشد.
    •تعهد قانونی‌ : تعهدی است‌ که‌ از قرارداد یا الزامات قانونی‌ ناشی‌ می‌شود.
    •تعهد عرفی‌ : تعهدی است‌ ناشی‌ از اقدامات واحـد تجـاری در مـواردی کـه‌ واحـد تجـاری با توجه‌ به‌ نحوه عمل‌ خود در گذشته‌، سیاستهای اعلام شده یا آئین‌ نامه‌ هـای جـاري کـاملا مشخص‌، به‌ سایر اشخاص نشان داده است‌ که‌ مسئولیتهای خاصـی‌ را خواهـد پـذیرفت‌، و در نتیجه‌، واحد تجاری انتظاری بجا برای آنها ایجاد کرده است‌ که‌ مسئولیتهای خـود را ایفـا خواهد کرد.
    •بدهی‌ احتمالی‌ :
       الف‌. تعهدی غیرقطعی‌ است‌ که‌ از رویدادهای گذشته‌ ناشی‌ مـی‌ شـود و وجـود آن تنهـا ازطریق‌ وقوع یا عدم وقوع یک‌ یا چند رویداد نامشخص‌ آتـی‌ کـه‌ بطـور کامـل‌ در کنترل واحد تجاری نیست‌،تأیید خواهد شد، یا

      ب. تعهدی فعلی‌ است‌ که‌ از رویدادهای گذشته‌ ناشی‌ می‌ شود اما بدلایل‌ زیر شناسـایی‌ نمی‌شود:

         ١ . خروج منافع‌ اقتصادی برای تسویه‌ تعهد محتمل‌ نیست‌.
         ٢. مبلغ‌ تعهد را نمی‌توان با قابلیت‌ اتکای کافی‌ اندازهگیری کرد.

    •دارایی‌ احتمالی‌ : یک‌ دارایی‌ غیرقطعی‌ است‌ که‌ از رویدادهای گذشته‌ ناشی‌ می‌شود و وجود آن تنها از طریق‌ وقوع یا عدم وقوع یک‌ یا چند رویداد نامشخص‌ آتی‌ که‌ بطور کامل‌ تحـت‌ کنترل واحد تجاری نیست‌، تأیید خواهد شد.

    •قرارداد زیانبار : قراردادی است‌ که‌ مخارج غیرقابل‌ اجتناب آن براي ایفای تعهدات ناشی‌ از قرارداد، بیش‌ از منافع‌ اقتصادی مورد انتظار آن قرارداد است‌.

    •تجدید ساختار : برنامه‌ ای است‌ که‌ توسط‌ مدیریت‌ طراحی‌ و کنترل مـی‌ شـود و در دامنـه‌ فعالیت‌ واحد تجاری و یا شیوه انجام آن فعالیت‌، تغییرات با اهمیتی‌ ایجاد می‌کند.

ذخایر و سایر بدهیها

٨ . ذخایر را می‌ توان‌ از سایر بدهیها مانند حسابهای‌ پرداختنی‌ تجاری‌ و سایر حسابها و اسـناد پرداختنی‌ متمایز کرد، زیرا در مورد زمان‌ تسویه‌ ویا مبلغ‌ آن‌ ابهام‌ وجـود دارد. حسـابهای‌ پرداختنی‌ تجاری‌، بدهی‌ بابت‌ کالاها و خدمات‌ دریافت‌ شده‌ ای‌ است‌ که‌ صورتحساب‌ آن‌ دریافت‌ گردیده‌ یا با فروشنده‌ در مورد مبلغ‌ و زمان‌ پرداخت‌ مابه‌ازای‌ آن‌ توافق‌ شده‌ است‌. بنابراین‌ وجه‌ تمایز اصلی‌ حسابهای‌ پرداختنی‌ تجاری‌ با ذخـایر ایـن‌ اسـت‌ کـه‌ مبلـغ‌ آن‌ با توجه‌ به‌ صورتحساب‌ و زمان‌ پرداخت‌ آن‌ نیز از طریق‌ توافق‌ با فروشنده‌ مشخص‌ می‌گـردد. گروهی‌ دیگر از بدهیها بابت‌ کالاها یا خدمات‌ دریافت‌ شده‌ای‌ است‌ که‌ صورتحسـاب‌ آن‌ دریافت‌ نشده‌ یا به‌ طور رسمی‌ با فروشنده‌ در مورد مبلغ‌ و زمان‌ تسـویه‌ آن‌ توافـق‌ نشـده‌ است‌. در بعضی‌ موارد برای‌ تعیین‌ مبلغ‌ یا زمان‌ تسویه‌ بدهیهایی‌ از قبیل‌ بدهی‌ مربـوط‌ بـه‌ آب‌ و برق مصرف‌ شده‌ تا پایان‌ دوره‌ مالی‌ که‌ صورتحساب‌ آن‌ هنوز دریافت‌ نشده‌ است‌ و نیز بدهیهای‌ دیگری‌ از قبیل‌ مالیات‌ عملکرد، انجام‌ برآورد لازم‌ است‌، اما میـزان‌ ابهـام‌ در رابطه‌ با این‌ بدهیها به‌ مراتب‌ کمتر از ذخایر است‌. اگرچه‌ در عمل‌ اصطلاح‌ ذخیـره‌ بـرای‌ این‌ نوع‌ بدهیها نیز استفاده‌ می‌ شود، اما اصطلاح‌ ذخیره‌ در این‌ استاندارد بـرای‌ بـدهیهایی‌ بکار می‌ رود که‌ با تعریف‌ مندرج‌ در این‌ استاندارد انطباق داشته‌ باشد. ذخیره‌ تضمین‌ کالا، ذخیره‌ پاکسازی‌ محیط‌ زیست‌، ذخیره‌ دعاوی‌ حقـوقی‌ و ذخیـره‌ مزایـای‌ پایـان‌ خـدمت‌، نمونه‌هایی‌ از این‌گونه‌ بدهیهاست‌.

رابطه‌ بین‌ ذخایر و بدهیهاي احتمالی‌
٩ . اگرچه‌ برآورد ذخایر به‌ دلیل‌ نامشخص‌ بودن‌ زمان‌ تسویه‌ و یا مبلغ‌ آن‌ توأم‌ با احتمال‌ است‌ اما اصطلاح‌ ” احتمالی‌“ در این‌ استاندارد درمورد بدهیها و داراییهـایی‌ بکـار مـی‌رود کـه‌ شناسایی‌ نمی‌ شود، زیرا وجود آنها تنها از طریق‌ وقوع‌ یا عدم‌ وقوع‌ یک‌ یا چنـد رویـداد نامشخص‌ آتی‌ که‌ بطور کامل‌ تحت‌ کنترل‌ واحد تجاری‌ نیست‌، تأیید مـی‌ گـردد. بعـلاوه‌، اصطلاح‌ ” بدهی‌ احتمالی‌“ برای‌ بدهیهایی‌ بکار می‌ رود که‌ معیارهـای‌ شـناخت‌ را احـراز نمی‌کنند.

١٠ . این‌ استاندارد موارد زیر را از هم‌ متمایز می‌کند:
    الف‌. ذخایــر : بعنوان‌ بدهی‌ شناسایی‌ می‌شود (با فرض‌ اینکه‌ برآورد اتکاپذیر قابل‌ انجـام‌ باشد)، زیرا تعهدات‌ فعلی‌ است‌ و ضرورت‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ برای‌ تسویه‌ ایـن‌ تعهدات‌ محتمل‌ است‌.

    ﺏ. بدهیهای احتمالی‌ : بعنوان‌ بدهی‌ شناسایی‌ نمی‌شود، زیرا:

      ١.  تعهدات‌ احتمالی‌ است‌ و وجود تعهد فعلی‌ واحد تجاری‌ که‌ منجـر بـه‌ خـروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ می‌شود، باید تأیید گردد، یا

     ٢ . تعهدات‌ فعلی‌ است‌ که‌ معیارهای‌ شناخت‌ مندرج‌ در این‌ اسـتاندارد را ندارنـد (زیرا خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ برای‌ تسویه‌ تعهد، محتمل‌ نیست‌ یا برآورد اتکاپذیر مبلغ‌ تعهد امکان‌پذیر نمی‌باشد).

شناخت‌
ذخایـر

١١ . ذخیره باید در صورت احراز معیارهای زیر شناسایی‌ شود:

    الف‌ . واحد تجاری تعهدی فعلی‌ (قانونی‌ یا عرفی‌) دارد که‌ در نتیجه‌ رویدادی در گذشته‌ ایجـاد شده است‌،
    ب. خروج منافع‌ اقتصادی برای تسویه‌ تعهد محتمل‌ باشد ، و
    ج.مبلغ‌ تعهد به‌گونه‌ای اتکاپذیر قابل‌ برآورد باشد. اگر این‌ شرایط‌ احراز نگردد، هیچ‌ ذخیره ای نباید شناسایی‌ شود.

تعهد فعلی‌

١٢ . در موارد بسیار نادر، وجود تعهد فعلی‌ روشن‌ نیست‌. در این‌ موارد، چنانچه‌ بـا در نظـر گـرفتن‌ تمام شواهد در دسترس، احتمال وجود تعهد فعلی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ بیشتر باشد، چنـین‌ فـرض می‌شود که‌ یک‌ رویداد گذشته‌ تعهد فعلی‌ را بوجود آورده است‌.

١٣ . در اغلب‌ موارد روشن‌ است‌ که‌ آیا رویداد گذشته‌ منجر به‌ تعهدی‌ فعلی‌ شده‌ است‌ یا خیر. در مواردی‌ نادر مانند یک‌ دعوی‌ حقوقی‌ ممکن‌ است‌ در مورد اینکه‌ رویـدادهای‌ خاصـی‌ واقع‌ شده‌ یا اینکه‌ آن‌ رویدادها منجر به‌ تعهد فعلی‌ شده‌ است‌، اختلاف‌ نظر وجـود داشـته‌ باشد. در این‌ موارد واحد تجاری‌ با در نظر گرفتن‌ تمام‌ شواهد در دسترس‌ شـامل‌ نظـرات‌ کارشناسان‌، وجود تعهد فعلی‌ را در تاریخ‌ ترازنامه‌ مشخص‌ می‌کند. شواهد مورد نظر شامل‌ شواهد بیشتری‌ است‌ که‌ از طریق‌ رویدادهای‌ بعد از تـاریخ‌ ترازنامـه‌ فـراهم‌ شـده‌ اسـت‌. براساس‌ این‌ شواهد:

    الف‌. اگر احتمال‌ وجود تعهد فعلی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ بیشتر باشد، واحد تجـاری‌ ذخیـره‌ شناسایی‌ می‌کند (به‌ شرط‌ اینکه‌ معیارهای‌ شناخت‌ احراز گردد)، و

    ب‌. در صورتی‌ که‌ به‌ احتمال‌ زیاد، تعهد فعلی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ وجود نداشـته‌ باشـد، واحد تجاری‌ یک‌ بدهی‌ احتمالی‌ را افشا می‌ کند، مگر اینکـه‌ امکـان‌ خـروج‌ منـافع‌ اقتصادی‌ بعید باشد (به‌ بند٧٦ مراجعه‌ شود).

رویداد گذشته‌

١٤ . رویداد گذشته‌ ای‌ که‌ منجر به‌ تعهد فعلی‌ شود، رویداد تعهدآور نامیده‌ می‌ شود. برای‌ اینکـه‌ رویدادی‌ تعهدآور تلقی‌ شود، لازم‌ است‌ واحد تجاری‌ هیچ‌ راه‌ کار عملی‌ جز تسویه‌ تعهـد ایجاد شده‌ ناشی‌ از این‌ رویداد نداشته‌ باشد. این‌ وضعیت‌ تنها در موارد زیر واقع‌ می‌شود:

    الف‌. الزام‌ قانونی‌ برای‌ تسویه‌ تعهد وجود داشته‌ باشد، یا

    ب‌. در مورد تعهد عرفی‌، هنگامی‌که‌ رویداد مورد نظر (که‌ ممکن‌ است‌ ناشـی‌ از اقـدام‌ واحد تجاری‌ باشد) انتظاراتی‌ بجا مبنی‌ بر ایفای‌ تعهد واحـد تجـاری‌ در اشـخاص دیگر ایجاد کند.

١٥ . صورتهای‌ مالی‌ با وضعیت‌ مالی‌ واحد تجاری‌ در پایان‌ دوره‌ گزارشـگری‌ و نـه‌ وضـعیت‌ احتمالی‌ آن‌ در آینده‌ سر و کار دارد. بنابراین‌، برای‌ مخارجی‌ که‌ در آینـده‌ جهـت‌ انجـام‌ فعالیتهای‌ آتی‌ تحمل‌ می‌ شود، ذخیره‌ ای‌ شناسایی‌ نمی‌ شـود. تنهـا بـدهی هایی‌ در ترازنامـه‌ شناسایی‌ می‌شود که‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ وجود داشته‌ باشد.

١٦ . تنها تعهداتی‌ که‌ ناشی‌ از رویدادهای‌ گذشته‌ و مستقل‌ از اقدامات‌ آتی‌ واحد تجـاری‌ اسـت‌، بعنوان‌ ذخیره‌ شناسایی‌ می‌ شود. نمونه‌ چنین‌ تعهداتی‌ شـامل‌ جـرایم‌ یـا مخـارج‌ پاکسـازی‌ تخریب‌ غیرقانونی‌ محیط‌ زیست‌ است‌ که‌ تسویه‌ هر دو، صـرفنظر از اقـدامات‌ آتـی‌ واحـد تجاری‌، منجر به‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ خواهد شد. همچنین‌، واحد تجـاری‌ بـرای‌ مخـارج‌ برچیدن‌ تأسیسات‌ نفتی‌، به‌ میزان‌ تعهد خـود بـرای‌ جبـران‌ خسـارات‌ وارده‌ قبلـی‌ ذخیـره‌ شناسایی‌ می‌ کند. از سوی‌ دیگر، واحد تجاری‌ ممکن‌ است‌ بـدلیل‌ ضـرورتهای‌ تجـاری‌ یـا الزامات‌ قانونی‌، مایل‌ یا ملزم‌ باشد تا مخـارجی‌ را بـرای‌ انجـام‌ فعالیـت‌ بـه‌ روش‌ خـاص در آینده‌ تحمل‌ کند (برای‌ مثال‌، نصب‌ فیلترهای‌ تصفیه‌ در یک‌ کارخانه‌ سیمان‌). از آنجا کـه‌ واحد تجاری‌ می‌ تواند از طریق‌ اقدامات‌ آتی‌ (مثل‌ تغییـر روش‌ عملیـات‌) از مخـارج‌ آتـی‌ اجتناب‌ کند، بنابراین‌ تعهد فعلی‌ برای‌ آن‌ مخارج‌ ندارد و ذخیره‌ای‌ نیز شناسایی‌ نمی‌کند.

١٧ . تعهد همیشه‌ مستلزم‌ وجود طرف‌ دیگری‌ است‌ که‌ تعهد نسبت‌ به‌ وی‌ ایفا می‌ شود. با این‌ حال‌، مشخص‌ بودن‌ هویت‌ طرف‌ تعهد لازم‌ نیست‌ و تعهد ممکن‌ است‌ نسبت‌ به‌ عموم‌ باشد. چـون‌ تعهد همیشه‌ مستلزم‌ تقبل‌ تکلیف‌ درقبال‌ طرف‌ دیگری‌ است‌، بنابراین‌ تصمیم‌ مدیریت‌ اجرایـی‌ یا هیئت‌ مدیره‌، به‌ تعهد عرفی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ منجر نمـی‌ شـود مگـر اینکـه‌ قبـل‌ از تـاریخ‌ ترازنامه‌ تصمیم‌ به‌ گونه‌ای‌کاملاً مشخص‌ به‌ اطلاع‌ اشخاص تحت‌ تأثیر تصمیم‌ رسیده‌ باشـد و در آنها انتظاراتی‌ بجا مبنی‌ بر ایفای‌ مسئولیت‌ توسط‌ واحد تجاری‌ ایجاد کرده‌ باشد.

١٨ . رویدادی‌ که‌ در زمان‌ وقوع‌ ایجاد تعهد نمی‌ کند، ممکن‌ است‌ مدتی‌ بعد بدلیل‌ تغییر قـانون‌ و یا اقدام‌ واحد تجاری‌ (برای‌ نمونه‌، صدور یک‌ اطلاعیه‌ عمومی‌ ) که‌ منجر به‌ ایجاد تعهد عرفی‌ می‌شود، تعهدی‌ ایجاد کند. بعنوان‌ مثال‌، ممکن‌ است‌ زمانی‌ که‌ محیط‌ زیست‌ تخریب‌ می‌ شود، تعهدی‌ برای‌ جبران‌ آن‌ وجود نداشته‌ باشد. اما ایجاد چنین‌ خسارتی‌ هنگـامی‌ بـه‌ رویداد تعهدآور تبدیل‌ می‌ شود که‌ قانون‌ جدیدی‌ جبران‌ خسارت‌ موجود را الزامی‌ کند یـا واحد تجاری‌ مسئولیت‌ جبران‌ خسارت‌ را درمقابل‌ عموم‌ بپذیرد بـه‌ گونـه‌ای‌ کـه‌ تعهـدی‌ عرفی‌ ایجاد شود.

١٩ . یک‌ طرح‌ یا لایحه‌ قانونی‌ پیشنهادی‌، تنها در صورتی‌ به‌ ایجاد تعهد منجـر مـی‌ شـود کـه‌ تصویب‌ آن‌ تقریباً قطعی‌ باشد. برای‌ مقاصد این‌ استاندارد، با چنین‌ تعهدی‌ هماننـد تعهـد قانونی‌ برخورد می‌ شود. شرایط‌ متفاوت‌ حاکم‌ بر تصویب‌ قوانین‌ سبب‌ می‌ شود تـا تعیـین‌ یک‌ رویداد واحد که‌ حاکی‌ از قطعیت‌ یـافتن‌ تصـویب‌ قـانون‌ باشـد، غیـرممکن‌ شـود. در بسیاری‌ موارد، تا زمانی‌ که‌ قانون‌ تصویب‌ نشود، حصـول‌ اطمینـان‌ از قطعیـت‌ یـافتن‌ تصویب‌ قانون‌ غیرممکن‌ است‌.

محتمل‌ بودن خروج منافع‌ اقتصادی

٢٠ . برای‌ اینکه‌ بدهی‌ شرایط‌ شناخت‌ را احراز کند نه‌ تنها وجود تعهد فعلی‌، بلکه‌ محتمل‌ بودن‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ برای‌ تسویه‌ آن‌ تعهد نیز ضروری‌ است‌. در این‌ اسـتاندارد، خـروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ درصورتی‌ محتمل‌ تلقی‌ می‌شود که‌ احتمال‌ وقوع‌ رویداد بیش‌ از عدم‌ وقوع‌ آن‌ باشد. چنانچه‌ وجود تعهد فعلی‌ محتمل‌ نباشد، واحد تجـاری‌ آن‌ را بـه‌ عنـوان‌ بـدهی‌ احتمالی‌ افشا می‌ کند مگر اینکه‌ امکان‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ بعید باشد (به‌ بند ٧٦ مراجعه‌ شود).

٢١ . درصورت‌ وجود تعدادی‌ تعهد مشابه‌ (مثل‌ ضمانت‌نامه‌های‌ محصول‌ یا قراردادهای‌ مشابه‌)، محتمل‌ بودن‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ لازم‌ برای‌ تسویه‌، با درنظر گـرفتن‌ مجمـوع‌ تعهـدات‌ هرگروه‌ تعیین‌ می‌شود. اگر چه‌ ممکن‌ است‌ احتمال‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ برای‌ هر یک‌ از اقلام‌ به‌ طور جداگانه‌ کم‌ باشد، ولی‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ برای‌ تسویه‌ مجموع‌ تعهدات‌ آن‌ گروه‌ محتمل‌ است‌. دراین‌گونه‌ موارد (و درصـورت‌ احـراز معیارهـای‌ شـناخت‌) ذخیـره‌ شناسایی‌ می‌شود.

برآورد اتکاپذیر تعهد

٢٢ . استفاده‌ از برآورد در تهیه‌ صورتهای‌ مالی‌ امری‌ اساسی‌ است‌ و اتکاپذیری‌ آن‌ را خدشه‌ دار نمی‌ کند. این‌ امر بویژه‌ درمورد ذخایر مصداق داردکه‌ ماهیتا نسبت‌ به‌ اکثر اقلام‌ ترازنامـه‌ ابهام‌ بیشتری‌ دارد. بجز در موارد بسیار نادر، واحد تجاری‌ قادر است‌ طیفی‌ از نتایج‌ ممکن‌ را مشخص‌ کند و بنابراین‌ می‌ تواند برای‌ شناخت‌ ذخیـره‌، تعهـد را بـه‌ گونـه‌ ای‌ اتکاپـذیر برآورد کند.

٢٣ . در موارد بسیار نادر که‌ تعیین‌ مبلغ‌ بدهی‌ از طریق‌ برآورد اتکاپذیر میسر نیست‌، این‌ بدهی‌ به‌عنوان‌ بدهی‌ احتمالی‌ افشا می‌شود (به‌ بند ٧٦ مراجعه‌ شود).

بدهیهای احتمالی‌

٢٤ .  واحد تجاری نباید بدهی‌ احتمالی‌ را شناسایی‌ کند.

٢٥ .  بدهی‌ احتمالی‌ افشا می‌شود، مگر اینکه‌ امکان خروج منافع‌ اقتصادي بعید باشد.

٢٦ . چنانچه‌ واحد تجاری‌ مشـترکا و متضـامنا درقبـال‌ یـک‌ تعهـد مسـئولیت‌ داشـته‌ باشـد، آن‌ بخش‌ از تعهد که‌ انتظار می‌رود توسط‌ سایر اشخاص ایفا شود بعنوان‌ بـدهی‌ احتمـالی‌ محسوب‌ می‌شود. واحد تجاری‌ تنها برای‌ بخشی‌ از تعهد که‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ بـرای‌ تسویه‌ آن‌ محتمل‌ است‌، ذخیره‌ شناسایی‌ می‌ کند، بجز در شـرایط‌ بسـیار نـادر کـه‌ نتـوان‌ برآورد اتکاپذیر انجام‌ داد.

٢٧ . وضعیت‌ بدهیهای‌ احتمالی‌ ممکن‌ است‌ نسبت‌ به‌ آنچه‌ که‌ در ابتدا انتظار مـی‌رفـت‌، تغییـر کند. بنابراین‌، بدهیهای‌ یادشده‌ بطور مداوم‌ ارزیابی‌ می‌شود تا تعیین‌ گردد که‌ آیـا خـروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ محتمل‌ شده‌ است‌ یا خیـر. چنانچـه‌ خـروج‌ منـافع‌ اقتصـادی‌ آتـی‌ بـرای‌ اقلامی‌که‌ قبلا به‌ عنوان‌ بدهی‌ احتمالی‌ تلقی‌ شده‌اند، محتمـل‌ شـود، در صـورتهای‌ مـالی‌ دوره‌ ای‌ که‌ میزان‌ احتمال‌ در آن‌ تغییر می‌ کند، ذخیره‌ شناسایی‌ می‌شـود (مگـر در شـرایط‌ بسیار نادری‌ که‌ برآورد اتکاپذیر ممکن‌ نباشد).

داراییهای احتمالی‌

٢٨ .  واحد تجاري نباید دارایی‌ احتمالی‌ را شناسایی‌ کند.

٢٩ . داراییهای‌ احتمالی‌ معمولاً از رویدادهای‌ برنامه‌ ریزی‌ نشده‌ یا غیرمنتظره‌ ای‌ ناشی‌ مـی‌ شـود که‌ ورود منافع‌ اقتصادی‌ به‌ واحد تجاری‌ را ممکن‌ می‌سازد. برای‌ مثال‌، می‌توان‌ به‌ ادعـایی‌ که‌ واحد تجاری‌ ازطریق‌ مراحل‌ قانونی‌ پیگیری‌ می‌کند اما پیامد آن‌ نامشخص‌ است‌، اشاره‌ کرد.

٣٠ . داراییهای‌ احتمالی‌ در صورتهای‌ مالی‌ شناسایی‌ نمی‌ شـود، زیـرا ممکـن‌ اسـت‌ منجـر بـه‌ شناخت‌ درآمدی‌ شود که‌ هرگز تحقق‌ نیابد. با این‌ حال‌، زمانی‌ که‌تحقق‌ درآمد تقریبا قطعی‌ باشد، دارایی‌ مربوط‌ احتمالی‌ نیست‌ و شناسایی‌ می‌شود.

٣١ . دارایی‌ احتمالی‌ زمانی‌ افشا می‌شود که‌ ورود منافع‌ اقتصادی‌ محتمل‌ باشد.

٣٢ . داراییهای‌ احتمالی‌ بطور مداوم‌ ارزیابی‌ می‌ گردد تا اطمینان‌ حاصل‌ شـود کـه‌ تغییـرات‌ آن‌ به‌نحو مناسب‌ در صورتهای‌ مالی‌ منعکس‌ شده‌ است‌چنانچه‌. ورود منافع‌ اقتصادی‌ تقریبـا قطعی‌ باشد، دارایی‌ و درآمد مربوط‌ در صورتهای‌ مالی‌ دوره‌ ای‌ کـه‌ تغییـر در آن‌ رخ داده‌ است‌، شناسایی‌ می‌ شود. همچنین‌ در صورتی‌ که‌ ورود منافع‌ اقتصادی‌ محتمل‌ شود واحـد تجاری‌ داراییهای‌ احتمالی‌ را افشا می‌کند.

اندازهگیری

بهترین‌ برآورد

٣٣ . مبلغ‌ شناسایی‌ شده بعنوان ذخیره باید بهترین‌ برآورد از مخارجی‌ باشد که‌ بـراي تسـویه‌ تعهـد فعلی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ لازم است‌.

٣٤ . بهترین‌ برآورد از مخارج‌ لازم‌ برای‌ تسویه‌ تعهد فعلی‌، مبلغـی‌ اسـت‌ کـه‌ واحـد تجـاری‌ به‌ طور منطقی‌ لازم‌ است‌ برای‌ تسویه‌ تعهد یا انتقال‌ به‌ شخص‌ ثالـث‌ در تـاریخ‌ ترازنامـه‌ بپردازد. تسویه‌ یا انتقال‌ تعهد در تاریخ‌ ترازنامه‌ اغلب‌ نـاممکن‌ یـا غیـر اقتصـادی‌ اسـت‌. با این‌حال‌، برآورد مبلغی‌ که‌ واحد تجاری‌ به‌ طور منطقی‌ لازم‌ است‌ برای‌ تسـویه‌ یـا انتقـال‌ تعهد بپردازد، بهترین‌ برآورد از مخارج‌ لازم‌ برای‌ تسویه‌ تعهد فعلی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ است‌.

٣٥ . نتایج‌ و آثار مالی‌ رویدادها، از طریق‌ قضاوت‌ مدیریت‌ واحد تجاری‌ باتوجه‌ بـه‌ تجربیـات‌ گذشته‌ در مورد رویدادهای‌ مشابه‌ و در بعضی‌ موارد، گزارش‌ کارشناسان‌ مسـتقل‌ بـرآورد می‌شود. شواهد موردنظر شامل‌ شواهد بیشتری‌ است‌ که‌ رویدادهای‌ بعد از تاریخ‌ ترازنامـه‌ بدست‌ می‌دهد.

٣٦ . نحوه‌ برخورد با ابهام‌ حاکم‌ بر شناسایی‌ ذخیره‌، به‌ شرایط‌ مرتبط‌ با آن‌ بستگی‌ دارد. چنانچه‌ ذخیره‌ ای‌ که‌ اندازه‌ گیری‌ می‌ شود مربوط‌ به‌ اقلام‌ متعددی‌ باشد، تعهد از طریق‌ تعیـین‌ وزن‌ هر یک‌ از پیامدهای‌ ممکن‌ با توجه‌ به‌ احتمال‌ وقوع‌ آنها برآورد می‌ شود. این‌ روش‌ آماری‌ برآورد، ” ارزش‌ مورد انتظار “ نامیده‌ می‌شود. بنابراین‌، مبلغ‌ ذخیره‌ به‌ تناسب‌ میـزان‌ احتمـال‌ زیان‌، بعنوان‌ مثال‌ ٦٠ درصد یا ٩٠ درصد، متفـاوت‌ خواهـد بـود. هنگـامی‌ کـه‌ پیامـدهای‌ احتمالی‌ دارای‌ یک‌ دامنه‌ پیوسته‌ است‌ و احتمال‌ وقوع‌ هر رویداد در این‌ دامنه‌ مشـابه‌ سـایر رویدادهاست‌، نقطه‌ میانی‌ این‌ دامنه‌ بعنوان‌ ذخیره‌ برآوردی‌ مدنظر قرار می‌گیرد.

مثال : واحد تجاری‌ محصولات‌ خود را همراه‌ با ضمانت‌ شش‌ ماهه‌ بابت‌ رفع‌ هرگونـه‌ عیـب‌ و نقص‌ ناشی‌ از تولید به‌ فروش‌ مـی‌رسـاند. چنانچـه‌ عیـب‌ و نقـص‌ کشـف‌ شـده‌ در تمـام‌ محصولات‌ فروش‌ رفته‌ جزئی‌ باشد، هزینه‌ رفع‌ آن‌ معادل‌ یک‌ میلیون‌ ریال‌ خواهد بود و اگـر عیب‌ و نقص‌ کشف‌ شده‌ در تمام‌ محصولات‌ فروش‌ رفته‌ عمده‌ باشد، هزینه‌ رفع‌ آن‌ معادل‌ چهار میلیون‌ ریال‌ خواهد بود. تجربیات‌ گذشته‌ و انتظارات‌ آتی‌ واحد تجاری‌ حـاکی‌ از آن‌ است‌ که‌ در سال‌ آینده‌، ٧٥ درصد محصولات‌ فروش‌ رفته‌ فاقد عیب‌ و نقـص‌، ٢٠ درصـد دارای‌ عیب‌ و نقص‌ جزئی‌ و ٥ درصد نیز دارای‌ عیب‌ و نقص‌ عمده‌ خواهد بود. براسـاس‌ الزامات‌ بند ٢١، جاری‌ احتمال‌ خروج‌ منافع‌ اقتصادی‌ بابت‌ تعهـدات‌ مربـوط‌ بـه‌ ضـمانت‌ محصولات‌ را به‌ طور کلی‌ ارزیابی‌ می‌کند.

ارزش‌ مورد انتظار هزینه‌ رفع‌ عیب‌ و نقص‌ محصولات‌ به‌ شرح‌ زیر است‌:

٤/٠ = (٤ میلیون‌ × ٥+ (% (١ میلیون‌ × ٢٠+ (% (صفر × ٧٥%)


ریسک‌ و ابهام

٣٧ . ریسک‌ و ابهام حاکم‌ بر بسیاری از رویدادها و شرایط‌ باید در دستیابی‌ به‌ بهترین‌ برآورد ذخیـره درنظر گرفته‌ شود.

٣٨ . ریسک‌ بیانگر تغییر پذیری‌ نتایج‌ است‌. تعدیل‌ ریسک‌ ممکن‌ است‌ مبلغ‌ بدهی‌ را افزایش‌ دهد. درشرایط‌ ابهام‌، برای‌ پرهیز از بیش‌نمایی‌ درآمدها یا داراییها و کم‌ نمایی‌ هزینه‌ها یا بدهیها، رعایت‌ احتیاط‌ در انجام‌ قضاوت‌ لازم‌ است‌. با این‌حال‌، وجود ابهام‌، ایجاد ذخایر اضـافی‌ یا بیش‌ نمایی‌ بدهیها را توجیه‌ نمی‌ کند. به‌ عنوان‌ مثال‌، چنانچه‌ هزینه‌ های‌ یک‌ پیامد نامساعد خاص بصورت‌ محتاطانه‌ برآورد شود، میزان‌ احتمال‌ آن‌ نباید بیش‌ از واقع‌ درنظـر گرفتـه‌ شود. باید مراقب‌ بود تا از تعدیل‌ مضاعف‌ بابت‌ ریسک‌ و ابهـام‌ و درنتیجـه‌ بـیش‌نمـایی‌ ذخیره‌ اجتناب‌ شود.

ارزش فعلی‌

٣٩ . هنگامی‌ که‌ اثر ارزش زمانی‌ پول با اهمیت‌ است‌، مبلغ‌ ذخیره باید معـادل ارزش فعلـی‌ مخـارج مورد انتظار لازم برای تسویه‌ تعهد باشد.

٤٠ . با توجه‌ به‌ مشکلات‌ عملی‌ تعیین‌ نرخهای‌ تنزیل‌ متفاوت‌ و به‌ منظور ایجـاد یکنـواختی‌ در شیوه‌ محاسبه‌ ارزش‌ فعلی‌ بدهی‌ بلندمدت‌، توصیه‌ می‌شود از نرخ بازده‌ بدون‌ ریسک‌، مانند نرخ سود سپرده‌ های‌ سرمایه‌ گذاری‌ بلندمدت‌ بانکی‌ یا نرخ اوراق مشارکت‌ دولتی‌، استفاده‌ شود.

رویدادهای آتی‌

٤١ . اگر شواهد عینی‌ کافی‌ وجود داشته‌ باشـد که‌ رویدادهاي آتی‌ مؤثـر برمبلغ‌ مـورد نیـاز بـراي تسویـه‌ تعهد، رخ خواهد داد، این‌ رویدادها باید در تعیین‌ مبلغ‌ ذخیره در نظرگرفته‌ شود.

٤٢ . رویدادهای‌ آتی‌ مورد انتظار ممکن‌ است‌ در اندازه‌ گیری‌ ذخایر اهمیت‌ ویژه‌ ای‌ داشته‌ باشد. برای‌ نمونه‌، ممکن‌ است‌ این‌ اعتقاد وجود داشته‌ باشد که‌ مخارج‌ برچیدن‌ یک‌ کارگـاه‌ در پایان‌ عمر آن‌ به‌ دلیل‌ تغییرات‌ آتی‌ فناوری‌ برچیدن‌، کاهش‌ یابد. در این‌ حالت‌، مبلغ‌ ذخیره‌ با توجه‌ به‌ تمام‌ شواهد موجود در مورد فناوری‌ قابل‌ دسترس‌ در زمـان‌ برچیـدن‌، بـرآورد می‌شود.

واگذاری مورد انتظار داراییها

٤٣ .  سود ناشی‌ از واگذاری مورد انتظار داراییها نباید در اندازهگیری ذخیره در نظر گرفته‌ شود.

٤٤ . سود ناشی‌ از واگذاری‌ مورد انتظار داراییها در اندازه‌گیری‌ ذخیره‌ درنظر گرفته‌ نمـی‌شـود، حتی‌ اگر واگذاری‌ مورد انتظار رابطه‌ نزدیکی‌ با رویدادی‌ داشته‌ باشد که‌ منجـر بـه‌ ایجـاد ذخیره‌ می‌ شود. واحد تجاری‌ سود ناشی‌ از واگذاری‌ مورد انتظار داراییها را در زمان‌ تعیین‌ شده‌ مطابق‌ استاندارد حسابداری‌ مرتبط‌ با دارایی‌ مورد نظر شناسایی‌ می‌کند.

جبران مخارج
٤٥ . چنانچه‌ انتظار رود تمام یا بخشی‌ از مخارج مورد نیاز برای تسویه‌ ذخیره توسط‌ شـخص‌ دیگـری جبران شود، این‌ مبلغ‌ تنها زمانی‌ بعنوان یک‌ دارایی‌ جداگانه‌ شناسـایی‌ مـی‌ شـود کـه‌ جبـران آن پس‌از تسویه‌ تعهد توسط‌ واحد تجاری تقریبا قطعی‌ باشد. مبلـغ‌ شناسـایی‌ شـده بـراي جبـران مخارج نباید بیش‌ از مبلغ‌ ذخیره باشد.

٤٦ . در صورت سود و زیان می‌ توان هزینه‌ مرتبط‌ با یک‌ ذخیره را پس‌ از کسر مبلغ‌ شناسـایی‌ شـده براي جبران مخارج ارائه‌ کرد.

٤٧ . در برخی‌ موارد ممکن‌ است‌ تمام‌ یا بخشی‌ از مخارج‌ مورد نیاز برای‌ تسویه‌ ذخیره‌، توسط‌ شخص‌ ثالثی‌ پرداخت‌ شود (برای‌ نمونـه‌، از طریـق‌ قراردادهـای‌ بیمـه‌، تضـمین‌ جبـران‌ خسارت‌ یا ضمانت‌ فروشنده‌).

٤٨ . در بیشتر موارد، پرداخت‌ تمام‌ مبلغ‌ موردنظر به‌ عهده‌ واحد تجاری‌ است‌ به‌گونه‌ ای‌ که‌ اگر شخص‌ ثالث‌ به‌ هر دلیل‌ تعهد خود را ایفا نکند، واحد تجاری‌ باید کل‌ مبلغ‌ را تسویه‌ کند. در چنین‌ وضعیتی‌، برای‌ کل‌ مبلغ‌ بدهی‌ ذخیره‌ شناسایی‌ می‌ شود و مخـارج‌ قابـل‌ جبـران‌ توسط‌ شخص‌ ثالث‌ تنها زمانی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ دارایی‌ جداگانه‌ شناسایی‌ می‌ شود که‌ جبـران‌ آن‌ پس‌ از تسویه‌ تعهد توسط‌ واحد تجاری‌تقریباً قطعی‌ باشد.

٤٩ . در برخی‌ موارد، واحد تجـاری‌ درصـورت‌ قصـور شـخص‌ ثالـث‌ در پرداخـت‌ مخـارج‌ موردنظر، متعهد به‌ پرداخت‌ آن‌ نخواهد بود و در نتیجه‌ ذخیره‌ ای‌ از ایـن‌ بابـت‌ شناسـایی‌ نمی‌کند.

تغییر ذخایر
٥٠ . ذخایر باید در پایان هردوره مالی‌ بررسی‌ و براي نشان دادن بهترین‌ برآورد جاري تعدیل‌ شـود. هرگاه خروج منافع‌ اقتصادي براي تسویه‌ تعهد، دیگر محتمل‌ نباشد، ذخیره بایـد برگشـت‌ داده شود.

٥١ . درمواردی‌ که‌ برای‌ تعیین‌ مبلغ‌ ذخیره‌ از تنزیل‌ استفاده‌ می‌ شود، مبلـغ‌ دفتـری‌ ذخیـره‌ در هر دوره‌ با گذشت‌ زمان‌ افزایش‌ می‌یابد. این‌ افزایش‌ بعنوان‌ هزینه‌ مالی‌ شناسایی‌ می‌شود.

استفاده از ذخایر
٥٢ .  ذخیره باید تنها برای مخارجی‌ استفاده شود که‌ در اصل‌ برای آن شناسایی‌ شده است‌.

٥٣ . تنها مخارجی‌ که‌ با ذخیره‌ اولیه‌ مرتبط‌ است‌ از آن‌ کسر می‌شود. کسر مخارج‌ از ذخیـره‌ای‌ که‌ در ابتدا با هدف‌ دیگری‌ شناسایی‌ شده‌ است‌ باعث‌ می‌ شود تا آثار دو رویداد متفـاوت‌ پنهان‌ بماند.

بکارگیری قواعد شناخت‌ و اندازهگیری
زیانهای عملیاتی‌ آتی‌

٥٤ .  بابت‌ زیانهای عملیاتی‌ آتی‌ نباید ذخیره ای شناسایی‌ شود.

٥٥ . زیانهای‌ عملیاتی‌ آتی‌ با تعریف‌ بدهی‌ ارائه‌ شده‌ در بند ٧ مطابقت‌ ندارد و حائز معیارهـای‌ کلی‌ شناخت‌ ذخایر مندرج‌ در بند ١١ نمی‌باشد.

٥٦ . انتظار وقوع‌ زیانهای‌ عملیاتی‌ آتی‌ ممکن‌ اسـت‌ بیـانگر کـاهش‌ ارزش‌ برخـی‌ داراییهـای‌ عملیاتی‌ باشد. واحد تجاری‌ لازم‌ است‌ موضوع‌ کاهش‌ ارزش‌ این‌ داراییها را مورد توجـه‌ قرار دهد.

قراردادهای زیانبار

٥٧ . در صورتی‌ که‌ واحد تجاری قرارداد زیانبار داشته‌ باشد، تعهد فعلی‌ مربوط به‌ زیان قرارداد باید به‌ عنوان ذخیره شناسایی‌ شود.

٥٨ . بسیاری‌ از قراردادها، نظیر بعضی‌ از سفارشات‌ خرید عادی‌ را مـی‌ تـوان‌ بـدون‌ پرداخـت‌ خسـارت‌ بـه‌ طـرف‌ قـرارداد فسخ‌ کـرد و بنابـراین‌ بابت‌ آنهـا تعهـدی‌ وجـود نـدارد. سـایـر قـراردادهـا هم‌ حقـوق و هم‌ تعهداتی‌ را بـرای‌ طرفیـن‌ قـرارداد ایجـاد می‌کنـد. هرگاه‌ رویدادهایی‌ موجب‌ زیانبـار شـدن‌ قرارداد شود، چنین‌ قراردادی‌ در دامنـه‌ کـاربرد این‌ استاندارد قرار می‌گیرد و یک‌ بدهی‌ وجود دارد که‌ شناسایی‌ می‌شود.

٥٩ . طبق‌ این‌ استاندارد، قرارداد زیانبار قراردادی‌ است‌ که‌ مخارج‌ غیرقابل‌ اجتناب‌ برای‌ ایفـای‌ تعهدات‌ ناشی‌ از قرارداد بیش‌ ازمنافع‌ اقتصادی‌ مورد انتظـار آن‌ قـرارداد باشـد. مخـارج‌ غیرقابل‌ اجتناب‌ قرارداد عبارت‌ از حداقل‌ خالص‌ مخارج‌ خـروج‌ از قـرارداد یعنـی‌ اقـل‌ ” زیان‌ ناشی‌ از اجرای‌ قرارداد“ و ” مخارج‌ جبران‌ خسارت‌ ناشی‌ از ترک‌ قرارداد“ است‌.

٦٠ . قبل‌ از ایجاد ذخیره‌ برای‌ یک‌ قرارداد زیانبار، واحد تجاری‌ زیان‌ کاهش‌ ارزش‌ داراییهـای‌ اختصاص یافته‌ به‌ آن‌ قرارداد را شناسایی‌ می‌کند.

تجدید ساختار

٦١ . موارد زیر نمونه‌هایی‌ از رویدادهایی‌ است‌ که‌ می‌تواند مشمول‌ تعریف‌ تجدید ساختار باشد:

    الف‌. فروش‌ یا توقف‌ یک‌ فعالیت‌ تجاری‌،

    ب‌. بستن‌ مکان‌ فعالیت‌ تجاری‌ در یک‌ کشور یا منطقه‌ یا تغییر مکان‌ فعالیتهای‌ تجاری‌ از یک‌ کشور یا منطقه‌ به‌ کشور یا منطقه‌ دیگر،

    ﺝ. تغییر ساختار مدیریت‌، برای‌ نمونه‌، حذف‌ یک‌ لایه‌ از مدیریت‌، و

    ﺩ. تجدید سازمان‌ اساسی‌ که‌ اثر با اهمیتی‌ بر ماهیت‌ و محور عملیـات‌ واحـد تجـاری‌ دارد.

٦٢ . برای‌ مخارج‌ تجدید ساختار تنها در صورتی‌ ذخیره‌ شناسایی‌ می‌ شود که‌ معیارهای‌ عمومی‌ شناخت‌ ذخایر مندرج‌ در بند ١١ احراز شـود. بنـدهای‌ ٦٣ تـا ٧٣ چگـونگی‌ بکـارگیری‌ معیارهای‌ عمومی‌ شناخت‌ در مورد تجدید ساختار را توصیف‌ می‌کند.

٦٣ .  تعهد عرفی‌ در مورد تجدید ساختار تنها زمانی‌ رخ می‌دهد که‌ واحد تجاري:

    الف‌. طرح تفصیلی‌ مصوب براي تجدید ساختار داشته‌ باشـد کـه‌ حـداقل‌ مـوارد زیـر در آن مشخص‌ شده باشد:

       ١. فعالیت‌ تجاري موردنظر،
      ٢. مکانهای اصلی‌ متاثر از تجدید ساختار،

      ٣. مکان، کارکرد و تعداد تقریبی‌ کارکنانی‌ که‌ براي خاتمه‌ خدمت‌ آنها مزایایی‌ پرداخـت‌ خواهد شد،
       ٤ . مخارجی‌ که‌ تحمل‌ خواهد شد، و
       ٥. زمان اجرای طرح، و

    ب. با شروع اجرای طرح یا اعلام ویژگیهای اصلی‌ آن به‌ اشخاصی‌ که‌ از آن متـاثر مـی‌ شـوند، در آنها انتظاري بجا ایجاد کند که‌ تجدید ساختار انجام خواهد شد.

٦٤ . شواهد لازم‌ مبنی‌ براینکه‌ واحد تجاری‌ اجرای‌ طرح‌ تجدید ساختار را آغاز نمـوده‌ اسـت‌، ازطریق‌ مواردی‌ همچون‌ پیاده‌ سازی‌ ماشین‌ الات‌، فروش‌ داراییها یا اعلام‌ عمومی‌ ویژگیهای‌ اصلی‌ طرح‌ فراهم‌ می‌ شود. اعلام‌ عمومی‌ یک‌ طرح‌ تفصیلی‌ برای‌ تجدیـد سـاختار تنها در صورتی‌ تعهد عرفی‌ برای‌ تجدید ساختار ایجاد می‌ کند که‌ با جزئیات‌ کامل‌ (یعنی‌ ویژگیهای‌ اصلی‌ طرح‌ را بیان‌ کند) و به‌ روشی‌ صورت‌ گیرد تا انتظاری‌ بجا مبنی‌ بر انجام‌ تجدید ساختار توسط‌ واحد تجاری‌، در اشخاص دیگر از قبیل‌ مشتریان‌، تولیدکنندگان‌ و کارکنان‌ (یا نمایندگان‌ آنها) ایجاد کند.

٦٥ . اعلام‌ یک‌ طرح‌ به‌ اشخاص متاثر از آن‌، در صورتی‌ موجـب‌ تعهـد عرفـی‌ مـی‌شـود کـه‌ برنامه‌ ریزی‌ آن‌ در اسرع‌ وقت‌ انجام‌ شود و تکمیل‌ آن‌ در یک‌ چـارچوب‌ زمـانی‌ صـورت‌ گیرد، بطوریکه‌ ایجاد تغییر با اهمیت‌ در آن‌ غیرمحتمل‌ باشـد. در صـورت‌ انتظـار تـأخیر طولانی‌ قبل‌ از شروع‌ تجدید ساختار یا طولانی‌ شدن‌ غیرمعقول‌ مدت‌ تجدید ساختار، بعید است‌ طرح‌ مذکور در اشخاص دیگر انتظاری‌ بجا ایجاد کند که‌ واحـد تجـاری‌ هنـوز بـه‌ تجدید ساختار متعهد می‌ باشد، زیرا چارچوب‌ زمانی‌ فرصتی‌ برای‌ واحـد تجـاری‌ جهـت‌ تغییر طرحهایش‌ فراهم‌ می‌کند.

٦٦ . تصمیم‌ ارکان‌ صلاحیتدار واحد تجاری‌ برای‌ تجدیـد سـاختار قبـل‌ از پایـان‌ دوره‌ مـالی‌، موجب‌ تعهد عرفی‌ در تـاریـخ‌ تـرازنـامـه‌ نمی‌ شـود، مگر اینکـه‌ واحـد تجاری‌ قبـل‌ از تاریخ‌ ترازنامه‌:

    الف‌. طرح‌ تجدید ساختار را شروع‌ کرده‌ باشد، یا

    ب‌ . ویژگیهای‌ اصلی‌ طرح‌ را به‌ اشخاص متأثر از آن‌ به‌ گونه‌ ای‌ اعلام‌ کرده‌ باشد کـه‌ در آنها انتظاری‌ بجا مبنی‌ بر انجام‌ تجدید ساختار توسط‌ واحد تجاری‌ بوجود آید.

در بعضی‌ موارد واحد تجاری‌ تنها بعد از تاریخ‌ ترازنامه‌ اجرای‌ طـرح‌ تجدیـد سـاختار را آغاز می‌کند یا ویژگیهای‌ اصلی‌ آن‌ را برای‌ اشخاص متأثر از آن‌ اعلام‌ می‌نماید. در این‌ شـرایط‌ اگر تجدید ساختار با اهمیت‌ باشد و عدم‌ افشای‌ آن‌ بر تصمیمات‌ اقتصادی‌ استفاده‌ کنندگان‌ برمبنای‌ صورتهای‌ مالی‌ تاثیر گذارد، طبق‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٥ با عنوان‌ رویـدادهای افشای‌ آن‌ ضروری‌ است‌.

٦٧ . اگر چـه‌ تعهد عرفی‌ تنهـا از طریق‌ تصمیم‌ مدیریت‌ ایجـاد نمی‌ شـود، امـا ممکن‌ اسـت‌ سایر رویدادهای‌ گذشته‌، همراه‌ چنین‌ تصمیمی‌، موجب‌ ایجاد تعهد شـود. برای‌ نمونـه‌، نتایج‌ مذاکره‌ با نماینده‌ کارکنان‌ برای‌ مزایای‌ پایان‌ خدمت‌ یا مذاکره‌ با خریداران‌ درمورد فروش‌ یک‌ بخش‌ عملیاتی‌ ممکن‌ است‌ منوط‌ به‌ تصـویب‌ هیئـت‌ مـدیره‌ باشـد. پـس‌ از تصویب‌ و اعلام‌ به‌ اشخاص دیگر، واحد تجاری‌ درصورت‌ احراز شرایط‌ مندرج‌ در بند ٦٣، تعهد عرفی‌ برای‌ تجدید ساختار دارد.

٦٨ . در رابطه‌ با فروش تمام یا بخشی‌ از فعالیت‌ تجاری، هیچ‌ گونه‌ تعهدی ایجاد نمی‌شود مگر اینکـه‌ واحد تجاری به‌ موجب‌ یک‌ قرارداد فروش ملزم به‌ فروش باشد.

٦٩ . حتی‌ زمانی‌که‌ یک‌ واحد تجاری‌ تصمیم‌ به‌ فروش‌ بخشی‌ از فعالیت‌ تجـاری‌ دارد و آن‌ را به‌ عموم‌ اعلام‌ می‌ نماید، آن‌ تصمیم‌ به‌ عنوان‌ تعهد فروش‌ تلقی‌ نمی‌شود مگر آنکه‌ خریدار، مشخص‌ و قرارداد فروش‌ الزام‌ آور منعقد شده‌ باشد. مادامیکـه‌ قـرارداد فـروش‌ الـزام‌ آور وجود نداشته‌ باشد، واحد تجاری‌ قادر خواهد بود نظرش‌ را تغییر دهد و چنانچـه‌ نتوانـد خریداری‌ با شرایط‌ قابل‌ قبول‌ بیابد، مجبور است‌ راهکارهـای‌ دیگـری‌ را در نظـر بگیـرد. هنگامی‌ که‌ فروش‌ فعالیت‌ تجاری‌ بعنوان‌ بخشی‌ از تجدید ساختار در نظـر گرفتـه‌ شـود، داراییهای‌ آن‌ فعالیت‌ از نظر کاهش‌ ارزش‌ بررسی‌ می‌ شود. اگـر فـروش‌، تنهـا بخشـی‌ از تجدید ساختار تلقی‌ شود، تعهد عرفی‌ ممکن‌ است‌ از سایر بخشهای‌ تجدید ساختار ناشی‌ شود قبل‌ از آنکه‌ قرارداد فروش‌ الزام‌آور منعقد گردد.

٧٠ . ذخیره تجدید ساختار باید تنها شامل‌ مخارج مستقیم‌ ناشی‌ از تجدیـد سـاختار باشـد یعنـی‌ آن مخارجی‌ که‌ هم‌ براي تجدید ساختار ضروری است‌ و هم‌ به‌ فعالیتهای جاری واحد تجاری مربـوط نباشد.

٧١ . ذخیره‌ تجدید ساختار شامل‌ مخارجی‌ نظیر موارد زیر نیست‌:

    الف‌. بازآموزی‌ یا جابجایی‌ کارکنان‌ دائم‌،

    ب‌. بازاریابی‌، یا
    ج. سرمایه‌گذاری‌ در سیستم‌ها و شبکه‌های‌ توزیعی‌ جدید.

این‌ مخارج‌ با اداره‌ فعالیتهای‌ تجاری‌ در آینده‌ مرتبط‌ است‌ و بدهی‌ ناشی‌ از تجدید ساختار در تاریخ‌ ترازنامه‌ نیست‌. چنین‌ مخارجی‌ مستقل‌ از تجدید ساختار شناسایی‌ می‌شود.

٧٢ . برای‌ زیانهای‌ عملیاتی‌ آتی‌ قابل‌ تشخیص‌ تا تاریخ‌ تجدید ساختار ذخیره‌ منظور نمـی‌شـود مگر اینکه‌ مربوط‌ به‌ قراردادی‌ زیانبار باشد.

٧٣ . سود حاصل‌ از واگذاری‌ داراییها در اندازه‌ گیری‌ ذخیـره‌ تجدیـد سـاختار در نظـر گرفتـه‌ نمی‌شود، حتی‌ اگر فروش‌ داراییها بخشی‌ از تجدید ساختار تلقی‌ شود.

افشا
٧٤ . واحد تجاری باید گردش هر طبقه‌ از ذخایر را به‌شرح زیر افشا کند:

    الف‌. مبلغ‌ دفتری ابتدا و پایان دوره،

    ب. ذخایر ایجاد شده طی‌ دوره، شامل‌ افزایش‌ ذخایر موجود،

    ج. مبالغ‌ استفاده شده (مخارج تأمین‌ شده از محل‌ ذخیره) طی‌ دوره،

    د. مبالغ‌ استفاده نشده برگشتی‌ طی‌ دوره، و
    ه. افزایش‌ مبالغ‌ تنزیل‌ شده طی‌ دوره ناشی‌ از گذشت‌ زمان و اثر هرگونه‌ تغییر در نرخ تنزیل‌. ارائه‌ اطلاعات مقایسه‌اي الزامی‌ نیست‌.

٧٥ .  واحد تجاری باید برای هر طبقه‌ از ذخایر موارد زیر را افشا کند:

    الف‌. شرح مختصری از ماهیت‌ تعهد و زمانبندی مورد انتظار برای خروج منافع‌ اقتصادی،

    ب. موارد ابهام مربوط به‌ مبلغ‌ یا زمانبندی خروج منـافع‌ اقتصـادی و درصـورت ضـرورت، افشاي کافی‌ درمورد مفروضات اصلی‌ مربوط به‌ رویدادهای آتی‌، و

    ج. مبلغ‌ مخارج قابل‌ جبران و دارایی‌ شناسایی‌ شده بابت‌ جبران این‌ مخارج.

٧٦ . واحد تجاري باید براي هر طبقه‌ از بدهیهاي احتمالی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌، شرح مختصري از ماهیت‌ بدهی‌ احتمالی‌ و موارد زیر را در صورت امکان افشا کند، مگر اینکه‌ امکان هرگونه‌ خـروج منـافع‌ اقتصادی برای تسویه‌ بعید باشد :

    الف‌. برآورد اثر مالی‌ آن که‌ طبق‌ بندهاي ٣٣ تا ٤٤ اندازهگیری شده است‌،

    ب. موارد ابهام مربوط به‌ مبلغ‌ یا زمانبندی خروج منافع‌ اقتصادی، و

    ج. امکان هرگونه‌ جبران مخارج.

٧٧. در تعیین‌ اینکه‌ کدام‌ ذخایر یا بدهیهای‌ احتمالی‌ می‌ تواند یک‌ طبقـه‌ را تشـکیل‌ دهـد، لازم‌ است‌ ماهیت‌ این‌ اقلام‌ آنچنان‌ مشابه‌ باشد که‌ با افشای‌ آن‌ در یک‌ طبقه‌، رعایـت‌ الزامـات‌ بندهای‌ ٧٥ (الف‌) و (ب‌) و ٧٦ (الف‌) و (ب‌) امکان‌پذیر باشد. بنابراین‌، ممکن‌ است‌ ارائه‌ مبالغ‌ ذخیره‌ مربوط‌ به‌ ضمانت‌ محصولات‌ متفاوت‌ در یک‌ طبقه‌ مناسب‌ باشـد، امـا ارائـه‌ مبالغ‌ مربوط‌ به‌ ضمانت‌ نامه‌ های‌ عادی‌ و مبالغی‌ که‌ موکول‌ به‌ مشخص‌ شدن‌ نتایج‌ اقدامات‌ قانونی‌ است‌، در یک‌ طبقه‌، مناسب‌ نباشد.

٧٨ . چنانچـه‌ ذخیـره‌ و بدهی‌ احتمالی‌ از شرایط‌ یکسانی‌ ناشـی‌ شـود، واحد تجاری‌ مـوارد مقرر در بندهای‌ ٧٤ تا ٧٦ را به‌ گونـه‌ ای‌ افشـا می‌کند که‌ ارتبـاط‌ بین‌ ذخیــره‌ و بـدهی‌ احتمالی‌ را نشـان‌ دهد.

٧٩ . چنانچه‌ ورود منافع‌ اقتصادی محتمل‌ باشد، واحد تجاری باید شرح مختصری از ماهیت‌ داراییهای احتمالی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ و درصورت امکان، برآوردی از اثر مالی‌ آنها که‌ بـا اسـتفاده از اصـول مربوط به‌ ذخایر مطابق‌ بندهاي ٣٣ تا ٤٤ اندازهگیری شده اند را افشا نماید.

٨٠ . این‌ نکته‌ مهم‌ است‌ که‌ داراییهای‌ احتمـالی‌ بـه‌ گونـه‌ ای‌ افشـا گـردد کـه‌ از ارائـه‌ علائـم‌ گمراه‌کننده‌ درمورد احتمال‌ ایجاد درآمد جلوگیری‌ شود.

٨١ .  چنانچه‌ افشای اطلاعات مقرر در بندهاي ٧٦ و ٧٩ عملی‌ نباشد، این‌ واقعیت‌ باید بیان شود.

٨٢ . در موارد بسیار نادر، افشاي تمام یا بخشی‌ از اطلاعات مقرر در بنـدهاي ٧٤ تـا ٧٩ درخصـوص ذخیره، بدهی‌ احتمالی‌ یا دارایی‌ احتمالی‌ مربوط به‌ دعاوی له‌ یا علیه‌ واحد تجـاري ممکـن‌ اسـت‌ به‌ موقعیت‌ واحد تجاری لطمه‌ ای جدی وارد کند. در چنین‌ مـواردی، لازم نیسـت‌ واحـد تجـاری اطلاعات یاد شده را افشا کند، اما باید ماهیت‌ کلی‌ این‌ دعاوی را همراه بـا دلیـل‌ عـدم افشـای اطلاعات بیان کند.

تاریخ‌ اجرا
٨٣ . الزامات این‌ استاندارد حسابداری در مورد کلیه‌ صـورتهای مـالی‌کـه‌ دوره مـالی‌ آنهـا از تـاریخ‌ ١/١/١٣٨٥ و بعد از آن شروع می‌شود، لازم الاجراست‌.

مطابقت‌ با استانداردهای بین‌المللی‌ حسابداری
٨٤ . با اجرای‌ الزامات‌ این‌ استاندارد، مفاد استاندارد بین‌ المللی‌ حسابداری‌ شماره‌ ٣٧ با عنـوان‌ ذخایر، بدهیهای احتمالی‌ و داراییهای احتمالی‌ نیز رعایت‌ می‌شود.