استانداردهای حسابداری ایران

صفحه اصلی

قوانین و استاندارد ها

استانداردهای حسابداری ایران

آثار تغییر در نرخ ارز - تجدیدنظر 1400 (استاندارد 16)

آثار تغییر در نرخ ارز - تجدیدنظر 1400 (استاندارد 16)

آخرین اصلاحات: 1403/09/03

استاندارد حسابداري ١٦ آثار تغییر در نرخ ارز

(تجدیدنظرشده‌ ١٤٠٠)

ردیف فهرست مندرجات شماره بند
0 هدف ٢-١
1 دامنه‌ کاربرد ٦-٣
2 تعاریف‌ ١٦-٧
2-1 تشریح‌ تعاریف‌ ١٦-٨
3 خلاصه‌ رویکرد مورد نظر این‌ استاندارد ١٩ - ١٧
4 گزارش معاملات ارزی به‌ واحد پول عملیاتی‌ ٣٨ - ٢٠
4-1 شناخت‌ اولیه‌ ٢٢ - ٢٠
4-2 گزارشگری پس‌ از شناخت‌ اولیه‌ ٢٦ - ٢٣
4-3 شناخت‌ تفاوتهای تسعیر ٣٥ - ٢٧
4-4 تغییر در واحد پول عملیاتی‌ ٣٨ - ٣٦
5 استفاده از واحد پول گزارشگری متفاوت با واحد پول عملیاتی‌ ٥٥ - ٣٩
5-1 تسعیر به‌ واحد پول گزارشگری ٤٥ - ٣٩
5-2 تسعیر عملیات خارجی‌ ٤٩ - ٤٦
5-3 واگذاری تمام یا بخشی‌ از عملیات خارجی‌ ٥٥ - ٥٠
6 افشا ٦١ - ٥٦
7 تاریخ‌ اجرا و دوره گذار ٦٢
8 مطابقت‌ با استانداردهای بین‌المللی‌ حسابداری ٦٣

 

این‌ استاندارد باید با توجه‌ به‌ ” مقدمه‌اي بر استانداردهاي حسابداري“مطالعه‌ و بکار گرفته‌ شود.

 

هدف


١. یـک‌ واحـد تجـاري ممکن‌ اســـت‌ معـاملاتی‌ بـه‌ ارز انجـام دهـد یـا دارای عملیـات خـارجی‌ بـاشـــد. علاوه بر این‌، یـک‌ واحد تجاری ممکن‌ اســت‌ صــورتهای مالی‌ خود را به‌ ارز ارائه‌ کند. هدف این‌ اســتاندارد، تجویز چگونگی‌ انعکاس معاملات ارزی و عملیات خارجی‌ در صــورتهای مالی‌ یک‌ واحد تجاری و همچنین‌ نحوه تســعیر صــورتهای مالی‌ به‌ واحد پول گزارشگری است‌.

٢. موضــوعات اصــلی‌ اســتاندارد این‌ اســت‌ که‌ از چه‌ نرخی‌ برای تســعیر اســتفاده شــود و آثار تغییر در نرخ ارز، چگونه‌ در صورتهای مالی‌ گزارش شود.

دامنه‌ کاربرد


٣. الزامات این‌ استاندارد باید در موارد زیر بکار گرفته‌ شود:

    الف‌. حسابداري معاملات و مانده حسابهای ارزی،

    ب. تسـعیر نتایج‌ عملکرد و وضـعیت‌ مالی‌ عملیات خارجی‌ که‌ از طریق‌ تلفیق‌ یا روش ارزش ویژه در صـورتهای مالی‌ واحد تجاری منظور می‌شود، و

    ج.  تسعیر نتایج‌ عملکرد و وضعیت‌ مالی‌ واحد تجاری به‌ واحد پول گزارشگری.

٤ .این‌ اسـتاندارد براي حسـابداری عملیات مصـونسـازی اقلام ارزی (شـامل‌ مصـونسـازی خالص‌ سـرمایه‌گذاری در عملیات خارجی‌) که‌ با هدف کاهش‌ یا جبران ریسک‌ ناشی‌ از تغییر نرخ ارز انجام می‌گیرد، کاربرد ندارد.

٥. این‌ اســتاندارد برای ارائه‌ صــورتهای مالی‌ یک‌ واحد تجاری به‌ ارز نیز کاربرد دارد و الزامات مربوط برای انطباق این‌ صورتهای مالی‌ با استانداردهای حسابداری را تعیین‌ می‌نماید.

٦. نحوه ارائه‌ جریانهای نقدي ناشـــی‌ از معاملات ارزي یا تســـعیر جریانهای نقدی عملیات خارجی‌ در صـــورت جریانهاي نقدي، در این‌ اســتاندارد مطرح نمی‌شــود (به‌ اســتاندارد حســابداری ٢ صـورت جریانهای نقدی (تجدیدنظر شـده ١٣٩٧) مراجعه‌ شود).

تعاریف‌


٧. اصطلاحات ذیل‌ در این‌ استاندارد با معانی‌ مشخص‌ زیر بکار رفته‌ است‌:

ارز عبارت است‌ از هر واحد پولی‌ به‌ غیر از واحد پول عملیاتی‌ واحد تجاری.

ارزش منصـفانه‌ قیمتی‌ اسـت‌ که‌ بابت‌ فروش یک‌ دارایی‌ یا انتقال یک‌ بدهی‌ در معامله‌اي نظاممند بین‌ فعالان بازار، در تاریخ‌ اندازهگیری قابل‌ دریافت‌ یا قابل‌ پرداخت‌ خواهد بود.

اقلام پولی‌ عبارت اســت‌ از واحدهای پول نگهداري شــده و داراییها و بدهیهایی‌ که‌ قرار اســت‌ به‌ تعداد ثابت‌ یا تعداد قابل‌ تعیینی‌ از واحد پول، دریافت‌ یا پرداخت‌ شود.

تســعیر فرایندی اســت‌ که‌ از طریق‌ آن، اطلاعات مالی‌ مبتنی‌بر ارز، برحســب‌ واحد پول گزارشــگری بیان شــود. واژه تســعیر، گزارش معـاملات منفرد ارزی بر حســب‌ واحـد پول گزارشــگری و همچنین‌ برگردان یـک‌ مجموعـه‌ کـامـل‌ صورتهای مالی‌ تهیه‌شده بر حسب‌ ارز به‌ واحد پول گزارشگری را در برمی‌گیرد.

تفاوت تسعیر عبارت است‌ از تفاوت ناشی‌ از تسعیر تعداد معینی‌ از یک‌ واحد پول به‌ واحد پول دیگر با نرخهای متفاوت.

خالص‌ سرمایه‌گذاری در یک‌ عملیات خارجی‌ عبارت است‌ از میزان منافع‌ واحد تجاري گزارشگر در خالص‌ داراییهای عملیات خارجی‌.

عملیات خارجی‌، یک‌ واحد تجاری اسـت‌ که‌ واحد تجاری فرعی‌، واحد تجاری وابسـته‌، مشـارکت‌ یا شـعبه‌ واحد گزارشـگر اسـت‌ و فعالیتهای آن در کشـوری متفاوت از محل‌ فعالیت‌ واحد گزارشـگر یا بر حسـب‌ واحد پولی‌ متفاوت از واحد پول واحد گزارشگر انجام می‌شود.

گروه عبارت است‌ از واحد تجاری اصلی‌ و واحدهای تجاری فرعی‌ آن.

واحد پول عملیاتی‌ عبارت است‌ از واحد پول محیط‌ اقتصادي اصلی‌ که‌ واحد تجاري در آن فعالیت‌ می‌کند.

واحد پول گزارشگري عبارت است‌ از واحد پولی‌ که‌ صورتهاي مالی‌ بر اساس آن ارائه‌ می‌شود.


تشریح‌ تعاریف‌

واحد پول عملیاتی‌

٨. محیط‌ اقتصـــادي اصـــلی‌ محـل‌ فعـالیت‌ واحد تجاری، به‌طور معمول محیطی‌ اســـت‌ که‌ بخش‌ عمده نقد واحد تجاری در آن ایجاد و مصرف می‌شود. برای تعیین‌ واحد پول عملیاتی‌، واحد تجاری عوامل‌ زیر را مد نظر قرار می‌دهد:

   الف‌. واحدپولی‌ که‌ قیمت‌ فروش کالاها و خدمات عمدتا با آن تعیین‌ و تســویه‌ می‌شــود و رقابت‌ و مقررات موجود در محل‌ فعالیت‌، قیمت‌ فروش کالا و خدمات را تعیین‌ می‌کند.

    ب. واحد پولی‌ که‌ بخش‌ عمده مواد، دستمزد، و سایر مخارج تأمین‌ کالاها و خدمات با آن تعیین‌ و تسویه‌ می‌شود.

٩. همچنین‌ عوامل‌ زیر ممکن‌ است‌ شواهدی براي تعیین‌ واحد پول عملیاتی‌ واحد تجاری فراهم‌ کند:

    الف‌. واحد پولی‌ که‌ وجوه حاصـل‌ از فعالیتهای تأمین‌ مالی‌ (یعنی‌ انتشـار ابزارهاي بدهی‌ و ابزارهای مالکانه‌) بر حسـب‌ آن تحصیل‌ می‌شود.

    ب. واحد پولی‌ که‌ دریافتهای حاصل‌ از فعالیتهای عملیاتی‌، به‌طور معمول بر اساس آن نگهداری می‌شود.

١٠. برای تعیین‌ واحد پول عملیاتی‌ یک‌ عملیات خارجی‌ و اینکه‌ آیا این‌ واحد پولی‌ با واحد پول عملیاتی‌ واحد گزارشـگر یکسـان اسـت‌ یا خیر، عوامل‌ زیر نیز مد نظر قرار می‌گیرد (در این‌ اسـتاندارد، واحد گزارشـگر، واحد تجاری اسـت‌ که‌ داراي عملیات خارجی‌ به‌ صورت واحد تجاری فرعی‌، شعبه‌، واحد تجاری وابسته‌ یا مشارکت‌ باشد):

    الف‌. اینکه‌ فعالیتهای عملیات خارجی‌ به‌ عنوان توســـعه‌ فعالیت‌ واحد تجاری گزارشـــگر انجام می‌شـــود، یا به‌ میزان زیادی مســتقل‌ اســت‌. نمونه‌ توســعه‌ فعالیت‌ واحدگزارشــگر زمانی‌ اســت‌ که‌ عملیات خارجی‌ صــرفا کالاهای وارداتی‌ از واحد گزارشــگر را می‌فروشــد و عواید آن را به‌ واحد گزارشــگر برمی‌گرداند. نمونه‌ مســتقل‌ بودن فعالیتهای عملیات خارجی‌ زمانی‌ اســت‌ که‌ عملیات خارجی‌ دریافت‌ وجه‌ نقد و دیگر اقلام پولی‌، انجام هزینه‌، ایجاد درآمد و اخذ تسهیلات مالی‌ را عمدتا_ با واحد پول محلی‌ انجام می‌دهد.

    ب. اینکه‌ معاملات با واحد گزارشگر، بخش‌ جزئی‌ یا عمدهاي از فعالیتهای عملیات خارجی‌ را تشکیل‌ می‌دهد.

   ج. اینکه‌ جریانهای نقدی حاصـل‌ از فعالیتهاي عملیات خارجی‌، به‌طور مسـتقیم‌ بر جریانهای نقدی واحد گزارشـگر تأثیر می‌گذارد و برای انتقال به‌ آن، به‌ سهولت‌ در دسترس است‌ یا خیر.

    د. اینکه‌ جریانهای نقدی حاصــل‌ از فعالیتهای عملیات خارجی‌، براي ایفای تعهدات اســتقراضــی‌ فعلی‌ و تعهدات اسـتقراضـی‌ مورد انتظار آن در روال عادی، بدون نیاز به‌ وجوهی‌ که‌ از طریق‌ واحد گزارشـگر فراهم‌ می‌شـود، کافی‌ است‌ یا خیر.

١١. زمانی‌ که‌ تعدادي از نشــانه‌های فوق همزمان وجود دارد و واحد پول عملیاتی‌ به‌ وضــوح قابل‌ تعیین‌ نیســت‌، مدیریت‌ برای تعیین‌ واحد پول عملیاتی‌ که‌ اثرات اقتصـادی شـرایط‌، رویدادها و معاملات اصـلی‌ را به‌ طور صـادقانه‌ ارائه‌ نماید، از قضـاوت خود اسـتفاده می‌کند. به‌ عنوان بخشـی‌ از این‌ رویکرد، مدیریت‌ قبل‌ از توجه‌ به‌ نشـانه‌های مندرج در بندهای ٩ و ١٠، که‌ به‌ عنوان شــواهد پشــتیبان تکمیلی‌ برای تعیین‌ واحد پول عملیاتی‌ واحد تجاری تشــریح‌ شــده اســت‌، به‌ نشانه‌های اصلی‌ مندرج در بند ٨ اولویت‌ می‌دهد.

١٢. واحد پول عملیاتی‌ واحد تجاری منعکس‌کننده شـرایط‌، رویدادها و معاملات اصـلی‌ مربوط به‌ واحد تجاری می‌باشـد.

بنـابراین‌، واحـد پول عملیـاتی‌ تعیین‌شـــده تنهـا زمـانی‌ تغییر می‌کنـد کـه‌ شـــرایط‌، رویـدادهـا و معـاملات اصـــلی‌ مربوط بـه‌ واحد تجاری تغییر کند.

١٣.  اگر واحـد پول عملیـاتی‌ واحـد تجـاري، واحـد پول یـک‌ اقتصـــاد بـا تورم حـاد بـاشـــد، صـــورتهـاي مـالی‌ آن بر اســـاس الزامـات ”گزارشـگری مالی‌ در اقتصـادهای با تورم حاد“ تجدید ارائه‌ می‌شـود. واحد تجاری نمی‌تواند با انتخاب یک‌ واحد پولی‌ مغایر با الزامـات این‌ اســـتـانـدارد بـه‌ عنوان واحـد پول عملیـاتی‌ خود (مـاننـد واحـد پول عملیـاتی‌ واحـد تجـاري اصـــلی‌)، از تجـدیـد ارائـه‌ صورتهای مالی‌ طبق‌ اصول مذکور اجتناب نماید.

خالص‌ سرمایه‌گذاری در عملیات خارجی‌

١٤ . واحد تجاري ممکن‌ اســت‌ داراي یک‌ قلم‌ پولی‌ باشــد که‌ قابل‌ دریافت‌ از عملیات خارجی‌ یا قابل‌ پرداخت‌ به‌ عملیات خارجی‌ اسـت‌. یک‌ قلم‌ که‌ برای تسـویه‌ آن برنامه‌ریزي نشـده اسـت‌ و تسـویه‌ آن در آینده قابل‌ پیش‌بینی‌ محتمل‌ نیسـت‌، از نظر محتوا بخشــی‌ از خالص‌ ســرمایه‌گذاری واحد تجاری در آن عملیات خارجی‌ محســوب می‌شــود و طبق‌ بندهای٣٢ و ٣٢الف‌ بـه‌ حســـاب منظور می‌گردد. چنین‌ اقلام پولی‌ ممکن‌ اســـت‌ شـــامـل‌ دریـافتنی‌هـای بلنـدمـدت یـا وامهـای بلندمدت باشد. این‌ اقلام پولی‌، دریافتنی‌های تجاری یا پرداختنی‌های تجاری را دربرنمی‌گیرد.

١٥. واحـد تجـاري کـه‌ طبق‌ توضـــیح‌ بنـد ١٤، داراي یـک‌ قلم‌ پولی‌ قـابـل‌ دریـافـت‌ از عملیـات خـارجی‌ یـا قـابـل‌ پرداخـت‌ بـه‌ عملیات خارجی‌ اسـت‌، ممکن‌ اسـت‌ واحد تجاری فرعی‌ گروه باشـد. برای مثال، یک‌ واحد تجاری، دو واحد تجاری فرعی‌ الف‌ و ب را دارد. واحـد تجـاری فرعی‌ ب، عملیـات خـارجی‌ اســـت‌. واحـد تجـاری فرعی‌ الف‌، بـه‌ واحـد تجـاری فرعی‌ ب وام اعطا می‌کند. در صــورتی‌ که‌ برای تســویه‌ این‌ وام، برنامه‌ریزی نشــده باشــد و تســویه‌ آن در آینده قابل‌ پیش‌بینی‌ محتمـل‌ نبـاشــــد، وام اعطـایی‌ واحـد تجـاری فرعی‌ الف‌ بـه‌ واحـد تجـاری فرعی‌ ب، بخشـــی‌ از خـالص‌ سـرمایه‌گذاری این‌ واحد تجاری در واحد تجاری فرعی‌ ب اسـت‌. درصـورتی‌ که‌ واحد تجاری فرعی‌ الف‌ نیز عملیات خارجی‌ باشد، این‌ موضوع همچنان مصداق دارد.

اقلام پولی‌

١٦. ویژگی‌ اصـلی‌ یک‌ قلم‌ پولی‌، حق‌ دریافت‌ (یا تعهد تحویل‌) تعداد ثابت‌ یا قابل‌ تعیینی‌ از واحد پول اسـت‌. مزایای بازنشـسـتگی‌ و دیگر مزایای کارکنان که‌ باید بطور نقدی پرداخت‌ شــود؛ ذخایری که‌ باید بطور نقدی تســویه‌ گردند؛ بدهیهای  اجاره و ســود تقسـیمی‌ نقدي که‌ به‌ عنوان بدهی‌ شـناسـایی‌ می‌شـود، مثالهایی‌ از اقلام پولی‌ اسـت‌. همچنین‌، قرارداد دریافت‌ (یا تحویل‌) تعداد متغیري از ابزارهـاي مـالکـانـه‌ خود واحـد تجـاري یـا میزان متغیري از داراییهـا کـه‌ در آن قرارداد ارزش منصـــفـانـه‌ دریـافتنی‌ (یـا قـابـل‌ تحویل‌) آنها با تعداد ثابت‌ یا قابل‌ تعیینی‌ از واحد پول برابر می‌شـــود، یک‌ قلم‌ پولی‌ اســـت‌. در مقابل‌، ویژگی‌ اصـــلی‌ یک‌ قلم‌غیرپولی‌، نبود حق‌ دریافت‌ (یا تعهد تحویل‌) تعداد ثابت‌ یا قابل‌ تعیینی‌ از واحد پول اســت‌. پیش‌پرداخت‌ (یا پیش‌دریافت‌) برای کالاها یا خدمات، ســرقفلی‌، داراییهای نامشــهود، موجودیهای مواد و کالا، داراییهای ثابت‌ مشــهود و ذخایری که‌ باید از طریق‌ تحویل‌ یک‌ دارایی‌ غیرپولی‌ تسویه‌ شوند، مثالهایی‌ از اقلام غیرپولی‌ است‌.

خلاصه‌ رویکرد مورد نظر این‌ استاندارد


١٧.  در تهیـه‌ صـــورتهـای مـالی‌، هر واحـد تجـاری، اعم‌ از واحـد تجـاری منفرد، واحـد تجـاری دارای عملیـات خـارجی‌ (مـاننـد واحـد تجـاری اصـــلی‌) یـا یـک‌ عملیـات خـارجی‌ (مـاننـد واحـد تجـاری فرعی‌ یـا شـــعبـه‌)، واحـد پول عملیـاتی‌ خود را طبق‌ بندهای ٨ تا ١٣ تعیین‌ می‌کند. واحد تجاری، اقلام ارزی را با اســتفاده از واحد پول عملیاتی‌ خود تســعیر و آثار تســعیر را
    طبق‌ بندهاي ٢٠ تا ٣٨ گزارش می‌کند.
١٨. بســیاری از واحدهی گزارشــگر از تعدادی واحد تجاری منفرد تشــکیل‌ شــده اند (برای مثال، یک‌ گروه شــامل‌ یک‌ واحد تجاری اصــلی‌ و یک‌ یا چند واحد تجاری فرعی‌ اســت‌). انواع مختلف‌ واحدهای تجاری، اعم‌ از اعضــاي یک‌ گروه یا غیر از آن، ممکن‌ اسـت‌ سـرمایه‌گذاریهایی‌ در واحدهای تجاری وابسـته‌ یا مشـارکتها داشـته‌ باشـند. آنها ممکن‌ اســـت‌ شـــعبی‌ نیز داشـــته‌ باشـــند. زمانی‌ که‌ نتایج‌ عملکرد و وضـــعیت‌ مالی‌ واحد تجاری منفرد در صـــورتهای مالی‌ واحد تجاری گزارشـگر منعکس‌ می‌شـود، ضـروری اسـت‌ که‌ نتایج‌ عملکرد و وضعیت‌ مالی‌ آن واحد تجاری با استفاده از واحد پول واحد گزارشـــگر تســـعیر شـــود. این‌ اســـتاندارد اجازه می‌دهد که‌ واحد گزارشـــگر، هر واحد پولی‌ (یا واحدهای پولی‌) را به‌ عنوان واحد پول گزارشـــگری انتخاب نماید. نتایج‌ عملکرد و وضـــعیت‌ مالی‌ هر واحد تجاری منفرد که‌ واحد پول عملیاتی‌ آن با واحد پول گزارشگری متفاوت است‌ برای انعکاس در صورتهای مالی‌ واحد تجاری گزارشگر، طبق‌ بندهای صـــورتهـای مـالی‌ تهیـه‌ می‌کنـد یـا یـک‌ واحـد تجـاری کـه‌ طبق‌ اســتاندارد حســابداری ١٨ صـورتهای مالی‌ جداگانه‌ (تجدیدنظرشـده ١٣٩٧)، صــورتهای مالی‌ جداگانه‌ تهیه‌ می‌کند، اجازه می‌دهد صـــورتهای مالی‌ خود را به‌ هر واحد پولی‌ (یا واحدهاي پولی‌) ارائه‌ نماید. در صـــورتی‌ که‌ واحد پول گزارشـگری واحد تجاری متفاوت از واحد پول عملیاتی‌ آن باشـد، نتایج‌ عملکرد و وضـعیت‌ مالی‌ آن طبق‌ بندهاي ٣٩ تا ٥٥ به‌ واحد پول گزارشگري تسعیر می‌شود.
گزارش معاملات ارزی به‌ واحد پول عملیاتی‌


شناخت‌ اولیه‌

٢٠. معامله‌ ارزي، معامله‌اي اســت‌ که‌ مبلغ‌ آن بر حســب‌ ارز تعیین‌ می‌شــود یا مســتلزم تســویه‌ بر حســب‌ ارز اســت‌ و شــامل‌ معاملاتی‌ است‌ که‌ در صورتی‌ به‌ وجود می‌آیند که‌ واحد تجاري:
    الف‌ . کالاها و خدماتی‌ را که‌ قیمت‌ آنها بر حسب‌ ارز تعیین‌ می‌شود، خریداري کند یا بفروشد؛
    ب . وجوهی‌ را استقراض کند یا قرض دهد، مشروط بر اینکه‌ مبالغ‌ پرداختنی‌ یا دریافتنی‌ بر حسب‌ ارز تعیین‌ شود؛ یا
    ج  .  به‌ شـیوه ای دیگر، دارایی هایی‌ را تحصـیل‌ یا واگذار کند، یا بدهی هایی‌ را متحمل‌ شـود یا تسـویه‌ کند مشـروط بر اینکه‌ مبلغ‌ آن بر حسب‌ ارز تعیین‌ شود.
٢١ . معامله‌ ارزی در زمان شناخت‌ اولیه‌ باید به‌ واحد پول عملیاتی‌ و بر اساس نرخ ارز در تاریخ‌ معامله‌ ثبت‌ شود.

تاریخ‌ معامله‌، تاریخی‌ اسـت‌ که‌ در آن تاریخ‌، معامله‌ برای نخسـتین‌ بار شـرایط‌ شـناخت‌ طبق‌ اسـتانداردهای حسـابداری را احراز می‌کند. بنا به‌ ملاحظات عملی‌، اغلب‌ از نرخی‌ اسـتفاده می‌شـود که‌ تقریبی‌ از نرخ واقعی‌ در تاریخ‌ معامله‌ باشـد. براي مثال، کلیه‌ معاملاتی‌ که‌ طی‌ یک‌ هفته‌ یا یک‌ ماه انجام می‌شـــود براســـاس نرخ میانگین‌ هفتگی‌ یا ماهانه‌ تســـعیر می‌شود. با این‌ حال، اگر نوسان نرخ ارز قابل‌ توجه‌ باشد، استفاده از نرخ میانگین‌ برای یک‌ دوره، مناسب‌ نیست‌.

گزارشگری پس‌ از شناخت‌ اولیه‌
٢٣. در پایان هر دوره گزارشگری:

    الف‌. اقلام پولی‌ ارزي باید به‌ نرخ ارز در پایان دوره تسعیر شوند،
    ب.  اقلام غیر پولی‌ که‌ به‌ بهاي تمام شـده بر حسـب‌ ارز اندازه گیری شـده اسـت‌ باید به‌ نرخ ارز در تاریخ‌ معامله‌ تسعیر شوند، و
    ج. اقلام غیر پولی‌ کـه‌ بـه‌ ارزش منصــفـانـه‌ بر حســب‌ ارز انـدازه گیری شــده اســت‌ بـایـد بـه‌ نرخ ارز در تـاریخ‌ اندازه گیری ارزش منصفانه‌ تسعیر شوند.
٢٤. مبلغ‌ دفتری یک‌ قلم‌ با توجه‌ به‌ اسـتانداردهای حسـابداری مربوط تعیین‌ می‌شـود. براي مثال، ممکن‌ اسـت‌ داراییهای ثابت‌ مشـهود طبق‌ اسـتاندارد حسـابداری ١١ با عنوان داراییهای ثابت‌ مشـهود به‌ بهای تمام شـده یا ارزش منصـفانه‌ (مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌) اندازهگیري شـوند. در صـورتی‌ که‌ مبلغ‌ دفتری بر حسـب‌ ارز تعیین‌ شـود، مبلغ‌ دفتری تعیین‌شـده بر مبنای بهای تمام شده یا بر مبنای ارزش منصفانه‌ (مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌)، طبق‌ این‌ استاندارد به‌ واحد پول عملیاتی‌ تسعیر می‌شود.
٢٥. مبلغ‌ دفتری برخی‌ اقلام با مقـایســـه‌ دو یا چنـد مبلغ‌ تعیین‌ می‌شـــود. براي مثـال، مبلغ‌ دفتری موجودیهـا، طبق‌ اســـتـاندارد حســـابداری ٨ حســابداری موجودی مواد و کالا، اقل‌ بهای تمام شـــده و خالص‌ ارزش فروش می‌باشـــد. همچنین‌ طبق‌ اســتاندارد حســابداری ٣٢ کاهش‌ ارزش داراییها، مبلغ‌ دفتری دارایی‌ که‌ نشــانه‌ای از کاهش‌ ارزش آن وجود دارد، اقل‌ مبلغ‌ دفتری (قبـل‌ از در نظر گرفتن‌ زیـانهـای کـاهش‌ ارزش احتمـالی‌) و مبلغ‌ بـازیـافتنی‌ آن اســـت‌. زمـانی‌ کـه‌ این‌ دارایی‌غیرپولی‌ باشد و به‌ ارز اندازهگیری شود، مبلغ‌ دفتری آن با مقایسه‌ موارد زیر تعیین‌ می‌شود:
    الف‌. بهای تمام شـده یا مبلغ‌ دفتری، حسـب‌ مورد، که‌ به‌ نرخ ارز در تاریخ‌ تعیین‌ آن مبلغ‌ تسـعیر می‌شـود (یعنی‌ نرخ ارز در تاریخ‌ معامله‌ براي قلمی‌ که‌ به‌ بهای تمام شده اندازهگیری می‌شود)، و
    ب. خالص‌ ارزش فروش یا مبلغ‌ بازیافتنی‌، حســـب‌ مورد، که‌ به‌ نرخ ارز در تاریخ‌ تعیین‌ آن مبلغ‌ تســـعیر می‌شـــود (براي مثال، نرخ ارز در پایان دوره گزارشگري). اثر این‌ مقایسـه‌ ممکن‌ اسـت‌ این‌ باشـد که‌ زیان کاهش‌ ارزش بر حسـب‌ واحد پول عملیاتی‌ شـناسـایی‌ شـود ولی‌  بر حسب‌ ارز شناسایی‌ نشود یا بر عکس‌.
٢٦. هنگامی‌ که‌ چندین‌ نرخ ارز وجود داشته‌ باشد ، نرخ مورد استفاده نرخی‌ است‌ که‌ جریانهای نقدی آتی‌ ناشی‌ از معامله‌ یا مانده حسـاب در صـورتی‌ که‌ در تاریخ‌ اندازهگیری واقع‌ شـود، می‌تواند برحسـب‌ آن تسـویه‌ گردد. اگر قابلیت‌ تبدیل‌ دو واحد پول به‌ یکدیگر به‌ صورت موقت‌ ممکن‌ نباشد، نرخ مورد استفاده، نرخ اولین‌ تاریخی‌ است‌ که‌ در آن، تبدیل‌ امکانپذیر می‌شود.

شناخت‌ تفاوتهای تسعیر
٢٧.  به‌ اسـتثنای موارد مندرج در بندهاي ٢٩، ٣٠ و ٣٢، تفاوتهای ناشـی‌ از تسـویه‌ یا تسـعیر اقلام پولی‌ ارزي واحد تجاری به‌ نرخهایی‌ متفاوت با نرخهای مورد استفاده در شناخت‌ اولیه‌ این‌ اقلام طی‌ دوره یا در تسعیر این‌ اقلام در صورتهای مالی‌ دوره قبل‌، باید در سود یا زیان دوره وقوع شناسایی‌ شود.
٢٨ . چنانچه‌ نرخ ارز در فاصـــله‌ تاریخ‌ معامله‌ و تاریخ‌ تســـویه‌ اقلام پولی‌ مربوط به‌ آن تغییر کند، تفاوت تســـعیر به‌ وجود می‌آید. اگر معامله‌ در همان دوره وقوع تســویه‌ شــود کلیه‌ تفاوتهای تســعیر در همان دوره شــناســایی‌ می‌شــود، اما درصـورتی‌ که‌ معامله‌ در یکی‌ از دورههای مالی‌ بعد تسـویه‌ شـود، تفاوت تسـعیر شـناسـایی‌شـده در هر یک‌ از دوره های مالی‌ تا تاریخ‌ تسویه‌، با توجه‌ به‌ تغییر در نرخهای تسعیر طی‌ آن دوره ها تعیین‌ می‌شود.
٢٩-الف‌. تفاوتهای تســعیر بدهیهای ارزی مربوط به‌ داراییهای واجد شــرایط‌، به‌ شــرط رعایت‌ معیارهاي مربوط به‌ احتســاب مخـارج مـالی‌ در بهـاي تمـام شــده داراییهـا طبق‌ اســتـانـدارد حســابـداری ١٣ حســابـداری مخـارج تـأمین‌ مـالی‌، بـایـد بـه‌ بهاي تمام شده آن دارایی‌ منظور شود.
٢٩-ب. تفاوتهای تسـعیر بدهیهای ارزی مربوط به‌ تحصـیل‌ و سـاخت‌ داراییها، ناشـی‌ از کاهش‌ شـدید ارزش ریال، در صـورت احراز تمام شرایط‌ زیر، تا سقف‌ مبلغ‌ قابل‌ بازیافت‌، به‌ بهاي تمام شده دارایی‌ مربوط اضافه‌ می‌شود:

    الف‌. کاهش‌ ارزش ریال نسبت‌ به‌ تاریخ‌ شروع کاهش‌ ارزش، حداقل‌ ٢٠ درصد باشد.

    ب. در مقابل‌ بدهی‌ حفاظی‌ وجود نداشته‌ باشد.

همچنین‌ در صـورت برگشـت‌ شـدید کاهش‌ ارزش ریال (حداقل‌ ٢٠ درصـد)، سـود ناشـی‌ از تسـعیر بدهیهای مزبور تا سـقف‌ زیانهای تسـعیری که‌ قبلا به‌ بهای تمام شـده دارایی‌ منظور شـده اسـت‌ متناسـب‌ با عمر مفید باقیمانده از بهای تمام شـده دارایی‌ کسر می‌شود.

٣٠. تفاوتهای  تسـعیر داراییها و بدهیهای ارزی شـرکتهای دولتی‌ مشـمول قانون محاسـبات عمومی‌ کشـور مصـوب شـهریور ماه ١٣٦٦، بـه‌ اســتثنـاي موارد منـدرج در بنـدهـاي ٢٩الف‌، ٢٩ب، ٣٢ و ٣٤، در اجرای مـاده ١٣٦ این‌ قـانون بـایـد بـه‌ حســاب انـدوختـه‌ تســعیر داراییهـا و بـدهیهـای ارزی منظور و در صــورت بســتـانکـار بودن مـانـده آن، در ســرفصــل‌ حقوق مـالکـانـه‌ طبقه‌بندی شـود. چنانچه‌ در پایان دوره مالی‌، مانده حسـاب اندوخته‌ مزبور بدهکار باشـد، این‌ مبلغ‌ به‌ سـود و زیان همان دوره منظور می‌ شــود. همچنین‌ خـالص‌ تفـاوتهـای تســعیری کـه‌ بـه‌ ترتیـب‌ فوق موجـب‌ تغییر انـدوختـه‌ تســعیر طی‌ دوره گردیده اسـت‌، باید پس‌ از کسـر مبلغ‌ شـناسـایی‌ شـده در سـود و زیان دوره جاری، در صـورت سـود و زیان جامع‌ دوره منعکس‌ شود.

٣١. ماده ١٣٦ قانون محاسبات عمومی‌ کشور مصوب شهریور ماه ١٣٦٦ مقرر می‌دارد:

”ســـود و زیان‌ حاصـــل‌ از تســـعیر داراییها و بدهیهای ارزی شـــرکتهای دولتی‌، درآمد یا هزینه‌ تلقی‌ نمی‌ گردد . مابه‌التفاوت‌ حاصـل‌ از تسـعیر داراییها و بدهیهای مذکور باید در حسـاب‌ ذخیره‌ تسـعیر داراییها و بدهیهای ارزی منظور شـود. در صـورتی‌ که‌ در پایان‌ سـال‌ مالی‌، مانده‌ حسـاب‌ ذخیره‌ بدهکار باشـد، این‌ مبلغ‌ به‌ حسـاب‌ سـود و زیان‌ همان‌ سال‌ منظور خواهد شد.

تبصـره: در صـورتی‌ که‌ مانده حسـاب ذخیره تسـعیر داراییها و بدهیهاي ارزي در پایان سـال مالی‌ از مبلغ‌ سـرمایه‌ ثبت‌ شـده شـرکت‌ تجاوز نماید، مبلغ‌ مازاد پس‌ از طی‌ مراحل‌ قانونی‌ قابل‌ انتقال به‌ حساب سرمایه‌ شرکت‌ می‌باشد.“

با توجه‌ به‌ ضــرورت‌ رعایت‌ مفاد ماده‌ فوق‌ توســط‌ شــرکتهاي دولتی‌، به‌ موجب‌ این‌ اســتاندارد، آن‌ قســمت‌ از تفاوتهاي حاصـل‌ از تسـعیر داراییها و بدهیهاي ارزي شـرکتهاي دولتی‌ که‌ با اسـتنباط‌ از تبصـره‌ ماده‌ فوق‌مسـتقیما_ در حســاب‌ اندوخته‌ تســعیر ارز تحت‌ ســرفصــل‌ حقوق‌ مالکانه‌ منظور می‌گردد، در ســایر اقلام‌ ســود و زیان‌ جامع‌ منعکس‌ می‌شود.
٣٢. تفاوتهای تسـعیر ناشـی‌ از یک‌ قلم‌ پولی‌ که‌ بخشـی‌ از خالص‌ سـرمایه‌گذاری واحد گزارشـگر در عملیات خارجی‌ را تشـکیل‌

می‌دهد (به‌ بند ١٤ مراجعه‌ شــود)، باید، حســب‌ مورد، در صــورتهای مالی‌ جداگانه‌ واحد گزارشــگر یا صــورتهای مالی‌ منفرد عملیات خارجی‌، در سـود یا زیان دوره شـناسـایی‌ شـود. در صـورتهای مالی‌ که‌ شـامل‌ عملیات خارجی‌ و واحد گزارشــگر اســت‌ (مانند صــورتهای مالی‌ تلفیقی‌ هنگامی‌ که‌ عملیات خارجی‌، واحد تجاري فرعی‌ اســت‌)، این‌ تفاوتهای

تسـعیر باید در ابتدا در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ شـود و در زمان واگذاری خالص‌ سـرمایه‌گذاری، طبق‌ بند ٥٠، از حقوق مالکانه‌ به‌ صورت سود و زیان تجدید طبقه‌بندي گردد.

٣٢الف‌. چنانچه‌ یک‌ قلم‌ پولی‌، بخشــی‌ از خالص‌ ســرمایه‌گذاری واحد گزارشــگر در عملیات خارجی‌ را تشــکیل‌ دهد و بر حسـب‌ واحد پول عملیاتی‌ واحد گزارشـگر تعیین‌ شـود، طبق‌ بند ٢٧، در صـورتهای مالی‌ منفرد عملیات خارجی‌، تفاوت تســـعیر ایجـاد می‌شـــود. اگر چنین‌ قلمی‌ بر حســـب‌ واحـد پول عملیـاتی‌ عملیـات خـارجی‌ تعیین‌ شـــود، طبق‌ بنـد ٢٧، درصـورتهای مالی‌ جداگانه‌ واحد گزارشـگر تفاوت تسـعیر ایجاد می‌شـود. اگر چنین‌ قلمی‌ برحسـب‌ واحد پولی‌ غیر از واحد پول عملیاتی‌ واحد گزارشــگر یا عملیات خارجی‌ تعیین‌ شــود، طبق‌ بند ٢٧، در صــورتهاي مالی‌ جداگانه‌ واحد گزارشـگر و صـورتهای مالی‌ منفرد عملیات خارجی‌، تفاوت تسـعیر ایجاد می‌شـود. این‌ تفاوتهای تسـعیر، در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ در صـورتهای مالی‌ که‌ شـامل‌ عملیات خارجی‌ و واحد گزارشـگر اسـت‌ (یعنی‌ صـورتهای مالی‌ که‌ عملیات خارجی‌ در آن تلفیق‌ می‌شود یا با استفاده از روش ارزش ویژه به‌ حساب منظور می‌گردد)، شناسایی‌ می‌شود.

چنانچه‌ سـودها یا زیانهای یک‌ قلم‌ غیرپولی‌، در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ شـود، بخشـی‌ از آن سـودها یا زیانها که‌ مربوط به‌ تسـعیر ارز اسـت‌، باید در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ گردد. در مقابل‌، هنگامی‌ که‌ سـودها یا زیانهای یک‌ قلم‌ غیرپولی‌ در صـورت سـود و زیان شـناسـایی‌ شـود، بخشـی‌ از آن سـودها یا زیانها که‌ مربوط به‌ تسعیر ارز است‌، باید در صورت سود و زیان شناسایی‌ گردد.

٣٤. طبق‌ سـایر اسـتانداردهای حسـابداری برخی‌ سـودها و زیانها در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ می‌شـود. برای مثال، طبق‌ اســتاندارد حســابداری ١١ داراییهای ثابت‌ مشـهود، ســود یا زیان ناشــی‌ از تجدید ارزیابی‌ داراییهای ثابت‌ مشـهود در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ می‌گردد. در صـورتی‌ که‌ چنین‌ داراییهایی‌ بر حسـب‌ ارز اندازهگیری شـود، طبق‌ بند ٢٣(ج) این‌ اسـتاندارد، مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌شـده با اسـتفاده از نرخ ارز در تاریخ‌ تجدید ارزیابی‌، تسـعیر و تفاوت تسعیر حاصل‌ نیز در سایر اقلام سود و زیان جامع‌ شناسایی‌ می‌شود.

٣٥. در صــورتی‌ که‌ واحد تجاری دفاتر و ثبتهاي خود را به‌ واحد پولی‌ غیر از واحد پول عملیاتی‌ خود نگهداري نماید، هنگام تهیه‌ صورتهاي مالی‌، تمام مبالغ‌ طبق‌ بندهاي ٢٠ تا ٢٦ بر حسب‌ واحد پول عملیاتی‌ واحد تجاري تسعیر می‌شود و در نتیجه‌ به‌ مبالغی‌ منجر می‌شــود که‌ اگر این‌ اقلام از ابتدا به‌ واحد پول عملیاتی‌ ثبت‌ شــده بود، ایجاد می‌شــد. براي مثال، اقلام پولی‌ با اســتفاده از نرخ ارز در پایان دوره گزارشــگری و اقلام غیر پولی‌ که‌ بر مبنای بهای تمام شــده اندازه گیری می‌شــود، با اســتفاده از نرخ ارز در تاریخ‌ معامله‌، به‌ واحد پول عملیاتی‌ تسعیر می‌شود.

تغییر در واحد پول عملیاتی‌
٣٦. هنگامی‌ که‌ واحد پول عملیاتی‌ واحد تجاری تغییر کند، واحد تجاری باید روشـهای تسـعیر قابل‌ اسـتفاده براي واحد پول عملیاتی‌ جدید را از تاریخ‌ تغییر با تسري به‌ آینده بکار گیرد.

٣٧ . طبق‌ بنـد ١٢، واحـد پول عملیـاتی‌ واحـد تجـاری منعکس‌کننـده شـــرایط‌، رویـدادهـا و معـاملات اصـــلی‌ مربوط بـه‌ واحد تجاری اســت‌. بر این‌ اســاس، واحد پول عملیاتی‌ فقط‌ در صــورت تغییر شــرایط‌، رویدادها و معاملات اصــلی‌ مربوط بـه‌ واحـد تجـاری می‌توانـد تغییر کنـد. برای مثـال، تغییر در واحـد پولی‌ کـه‌ قیمتهـای فروش کـالاهـا و خـدمـات را بـه‌

طور قابل‌ ملاحظه‌ تحت‌ تأثیر قرار دهد ممکن‌ است‌ به‌ تغییر در واحد پول عملیاتی‌ واحد تجاري منجر گردد.

٣٨ . اثر تغییر در واحد پول عملیاتی‌، با تسـری به‌ آینده به‌ حسـاب منظور می‌شـود. به‌ عبارت دیگر، واحد تجاری با اسـتفاده ازنرخ ارز در تاریخ‌ تغییر، تمام اقلام را به‌ واحد پول عملیاتی‌ جدید تسـعیر می‌نماید. مبالغ‌ تسـعیرشـده براي اقلام غیرپولی‌ به‌ عنوان بهای تمام شـده آنها در نظر گرفته‌ می‌شـود. تفاوتهای تسـعیر ناشـی‌از تسـعیر عملیات خارجی‌ که‌ قبلا_ طبق‌ بند ٣٢ و بند ٤٠(ج) در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ شـده اسـت‌ تا زمان واگذاری عملیات خارجی‌، از حقوق مالکانه‌ به‌ صورت سود و زیان تجدیدطبقه‌بندی نمی‌شود.
استفاده از واحد پول گزارشگری متفاوت با واحد پول عملیاتی‌


تسعیر به‌ واحد پول گزارشگری

٣٩. واحـد تجـاری می‌توانـد صـــورتهـای مـالی‌ خود را بر اســـاس هر واحـد پول (یـا واحـدهـاي پول) ارائـه‌ نمـایـد. در صـــورتی‌ کـه‌ واحد پول گزارشــگری واحد تجاری متفاوت از واحد پول عملیاتی‌ آن باشــد، نتایج‌ عملکرد و وضــعیت‌ مالی‌ آن واحد به‌ واحد پول گزارشگری تسعیر می‌شود. براي مثال، در صورتی‌ که‌ یک‌ گروه شامل‌ واحدهاي تجاري منفرد با واحدهاي پول عملیاتی‌ متفاوت باشـد، به‌ منظور تهیه‌ صـورتهاي مالی‌ تلفیقی‌، نتایج‌ عملکرد و وضـعیت‌ مالی‌ هر یک‌ از واحدهاي تجاری به‌ واحد پول مشترك ارائه‌ می‌شود.
٤٠ . نتایج‌ عملکرد و وضــعیت‌ مالی‌ واحد تجاری که‌ واحد پول عملیاتی‌ آن، واحد پول یک‌ اقتصــاد با تورم حاد نیســت‌، باید با استفاده از روشهای زیر به‌ یک‌ واحد پول گزارشگری متفاوت تسعیر شود:

    الف‌. داراییها و بدهیهای هر صـورت وضـعیت‌ مالی‌ ارائه‌شده (از جمله‌ ارقام مقایسه‌اي) باید با استفاده از نرخ ارز در تاریخ‌ آن صورت وضعیت‌ مالی‌ تسعیر شود،

    ب.درآمدها و هزینه‌های هر صورت سود و زیان و صورت سود و زیان جامع‌ ارائه‌شده (از جمله‌ ارقام مقایسه‌اي) ، باید با استفاده از نرخ ارز در تاریخ‌ معاملات تسعیر شود.

    ج.تمام تفاوتهای تسعیر حاصل‌ باید در سایر اقلام سود و زیان جامع‌ شناسایی‌ شود.

٤١. بنـا بـه‌ ملاحظـات عملی‌، اغلـب‌ برای تســـعیر اقلام درآمـد و هزینـه‌ از نرخی‌ کـه‌ تقریبی‌ از نرخهـای ارز در تـاریخهـای معاملات باشـد، براي مثال نرخ میانگین‌ براي دوره، اسـتفاده می‌شـود. با این‌ حال، چنانچه‌ نوسـانات نرخ ارز قابل‌ توجه‌ باشد، استفاده از نرخ میانگین‌ براي یک‌ دوره مناسب‌ نیست‌.

٤٢ . تفاوتهای تسعیر مورد اشاره در بند ٤٠(ج) ناشی‌ از موارد زیر است‌:

    الف‌. تســـعیر درآمـدهـا و هزینـه‌هـا بـا اســـتفـاده از نرخهـاي ارز در تـاریخ‌ معـاملات و داراییهـا و بـدهیهـا بـا اســـتفـاده از نرخ ارز در پایان دوره.

    ب. تسعیر خالص‌ داراییهای اول دوره با استفاده از نرخ ارز در پایان دوره که‌ متفاوت از نرخ ارز در پایان دوره قبل‌ باشد.

از آنجا که‌ تغییرات‌ در نرخهای ارز تأثیر مسـتقیمی‌ بر جریانهای نقدی فعلی‌ و آتی‌ ناشـی‌ از عملیات‌ ندارد یا اینکه‌ تأثیر آن‌ ناچیز اســت‌، تفاوتهای تســعیر مزبور به‌ عنوان‌ درآمد یا هزینه‌ دوره‌ شــناســایی‌ نمی‌شــود. مبلغ‌ انباشــته‌ تفاوتهای تسـعیر تا زمان‌ واگذاری عملیات‌ خارجی‌ به‌ صـورت‌ مجزا در حقوق‌ مالکانه‌ ارائه‌ می‌شـود. هنگامی‌ که‌ تفاوتهای تســعیر، به‌ عملیات‌ خارجی‌ تلفیق‌شــده‌ با مالکیت‌ کمتر از ١٠٠ درصــد مربوط‌ باشــد، تفاوتهای تســعیر انباشته‌ ناشی‌ از تسعیر و قابل‌ انتساب‌ به‌ منافع‌ فاقد حق‌ کنترل‌، در صورت‌ وضعیت‌ مالی‌ تلفیقی‌ به‌ منافع‌ فاقد حق‌ کنترل‌ تخصیص‌ داده‌ می‌شود و به‌ عنوان‌ بخشی‌ از آن‌ شناسایی‌ می‌گردد.

٤٣ . نتـایج‌ عملکرد و وضــعیـت‌ مالی‌ یک‌ واحد تجـاری که‌ واحد پول عملیـاتی‌ آن، واحد پول اقتصــاد با تورم حاد اســت‌، باید با استفاده از روشهاي زیر به‌ یک‌ واحد پول گزارشگري متفاوت تسعیر شود:

    الف‌. کلیـه‌ مبـالغ‌ (یعنی‌ داراییهـا، بـدهیهـا، اقلام حقوق مـالکـانـه‌، درآمـدهـا و هزینـه‌هـا، از جملـه‌ ارقـام مقـایســـه‌ای) بـایـد با استفاده از نرخ ارز در تاریخ‌ آخرین‌ صورت وضعیت‌ مالی‌ تسعیر شود. به‌ استثناي اینکه‌؛

    ب. اگر مبالغ‌ به‌ واحد پول اقتصـاد بدون تورم حاد تسـعیر می‌شـود، ارقام مقایسـه‌اي باید ارقامی‌ باشـد که‌ در صـورتهای مالی‌ سـال قبل‌ به‌ عنوان مبالغ‌ جاری ارائه‌ شـده اسـت‌ (یعنی‌ نباید برای تغییرات بعدی در سـطح‌ قیمتها یا نرخ ارز تعدیل‌ شود).

در صــورتی‌ کـه‌ واحـد پول عملیـاتی‌ یـک‌ واحـد تجـاری، واحـد پول یـک‌ اقتصــاد بـا تورم حـاد بـاشــد، واحـد تجـاری قبـل‌ از اینکـه‌ روش تســعیر تعیین‌ شــده در بند ٤٣ را بکار گیرد، باید صــورتهای مالی‌ خود را بر اســاس الزامات گزارشــگری مالی‌ در اقتصــادهای با تورم حاد تجدید ارائه‌ نماید، (به‌ اســتثناي مبالغ‌ مقایســه‌اي که‌ طبق‌ بند ٤٣(ب) به‌ واحد پول یک‌ اقتصــاد بدون تورم حاد تسـعیر می‌شـود). در صـورتی‌ که‌ اقتصـاد از حالت‌ تورم حاد خارج شـود و واحد تجاری صـورتهای مالی‌ خود را دیگر طبق‌ الزامـات گزارشــگری مـالی‌ در اقتصــادهـاي بـا تورم حـاد تجـدیـد ارائـه‌ نکنـد، واحـد تجـاري بـایـد براي تســعیر صـورتهاي مالی‌ به‌ واحد پول گزارشـگری از مبالغ‌ تجدید ارائه‌ شـده بر حسـب‌ سـطح‌ عمومی‌ قیمتها در تاریخ‌ توقف‌ تجدید ارائه‌ صورتهای مالی‌ به‌ عنوان بهای تمام شده استفاده نماید.

٤٥. در اسـتانداردهای حسـابداری نرخ مطلقی‌ برای تشـخیص‌ اقتصـاد با تورم حاد، تعیین‌ نشـده اسـت‌ و تشـخیص‌ لزوم ارائه‌ مجدد صـورتهاي مالی‌ طبق‌ ”الزامات حاکم‌ بر گزارشـگري مالی‌ در اقتصـادهاي با تورم حاد“ مسـتلزم اعمال قضـاوت است‌. با این‌ حال، برخی‌ ویژگیهاي یک‌ اقتصاد با تورم حاد به‌ شرح زیر است‌:
    الف‌. عموم مردم ترجیح‌ می‌دهند ثروت خود را به‌ صــورت داراییهای غیرپولی‌ یا ارز نســبتا_ با ثبات نگهداري کنند. پس‌اندازه ای وجوه مبتنی‌بر پول رایج‌، براي حفظ‌ قدرت خرید بلافاصله‌ سرمایه‌گذاری می‌شوند،
    ب. عموم مردم مبالغ‌ پولی‌ را به‌جای واحد پول محلی‌ بر حسـب‌ ارز نسـبتا_ با ثبات محاسبه‌ می‌کنند. قیمتها نیز ممکن‌ است‌ بر سب‌ح ارز نسبتا_ با ثبات تعیین‌ شود،
    ج. خریدها و فروشـهای اعتباری به‌ قیمتهایی‌ انجام می‌شـود که‌ کاهش‌ مورد انتظار قدرت خرید طی‌ دوره اعتبار را جبران نماید حتی‌ اگر دوره مزبور کوتاه باشد،
    د. نرخ های سود و کارمزد تسهیلات مالی‌، دستمزدها و قیمتها به‌ شاخص‌ قیمت‌ وابسته‌ باشند، و
    ه. نرخ انباشته‌ (مرکب‌) تورم طی‌ سه‌ سال اخیر تقریبا_ برابر با ١٠٠ درصد یا بیشتر از آن باشد.
تسعیر عملیات خارجی‌
٤٦.  هنگـام تســـعیر نتـایج‌ عملکرد و وضـــعیـت‌ مـالی‌ عملیـات خـارجی‌ بـه‌ واحـد پول گزارشـــگری، بنـدهـای ٤٧ تـا ٤٩ علاوه بر بندهای ٣٩ تا ٤٣ بکار گرفته‌ می‌شود، ، به‌گونه‌ای که‌ بتوان عملیات خارجی‌ را با استفاده از تلفیق‌ یا روش ارزش ویژه، در صورتهای مالی‌ واحد گزارشگر منظور کرد.
٤٧. منظور کردن نتایج‌ عملکرد و وضــعیت‌ مالی‌ عملیات خارجی‌ در صــورتهای مالی‌ واحد گزارشــگر براســاس روشــهاي معمول تلفیق‌، از قبیل‌ حذف ماندهها و معاملات درونگروهی‌ انجام می‌شـود (به‌ اسـتاندارد حسـابداري ٣٩ صـورتهای مالی‌ تلفیقی‌ (تصـویب‌شده ١٣٩٨ ) مراجعه‌ شود ). با وجود این‌ ، یک‌ دارایی‌ (بدهی‌) پولی‌ درون گروهی‌، اعم‌ از کوتاهمدت یا بلندمدت، نمی‌تواند بدون انعکاس نتایج‌ نوســان واحد پول در صــورتهاي مالی‌ تلفیقی‌، در مقابل‌ یک‌ بدهی‌ (دارایی‌) درون گروهی‌ متقابل‌ حذف گردد. دلیل‌ این‌ امر آن اسـت‌ که‌ یک‌ قلم‌ پولی‌ بیانگر تعهدي براي تبدیل‌ یک‌ واحد پول به‌ واحد پول دیگر اسـت‌ و واحد گزارشـگر را در معرض سـود یا زیان ناشـی‌ از نوسـان نرخ ارز قرار می‌دهد. در نتیجه‌، در صـورتهای مالی‌ تلفیقی‌ واحد گزارشـگر، این‌ تفاوتهای تسـعیر ارز در صـورت سـود و زیان شـناسـایی‌ می‌شـود یا، اگر تفاوت تسـعیر ناشـی‌ از شـرایط‌ تشـریح‌شـده در بند ٣٢ باشـد، در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ می‌گردد و تا زمان واگذاری عملیات خارجی‌ در بخش‌ جداگانه‌ای از حقوق مالکانه‌ انباشته‌ می‌شود.

٤٨. چنـانچـه‌ پایان دوره مالی‌ عملیـات خارجی‌ متفـاوت از پایان دوره مالی‌ واحد گزارشـــگر باشـــد، عملیـات خارجی‌ اغلب‌ یـک‌ مجموعـه‌ صـــورتهـای مـالی‌ بـه‌ تـاریخ‌ پـایـان دوره مـالی‌ واحـد گزارشـــگر نیز تهیـه‌ می‌نمـایـد. در صـــورتی‌ کـه‌ چنین‌ صـورتهای مالی‌ تهیه‌ نشـود، طبق‌ اسـتانداردهای حسـابداری مربوط، اسـتفاده از تاریخهای متفاوت برای گزارشـگری مالی‌ به‌ شـرطی‌ مجاز اسـت‌ که‌ تفاوت بین‌ تاریخ‌ صـورتهای مالی‌ عملیات خارجی‌ و تاریخ‌ صـورتهای مالی‌ تلفیقی‌، بیش‌ از ٣ماه نباشـــد و تعدیلات لازم برای انعکاس آثار تمام معاملات و ســـایر رویدادهاي با اهمیت‌ که‌ در فاصـــله‌ دو تاریخ‌ اتفاق افتاده اســـت‌ به‌ عمل‌ آید. در چنین‌ مواردي داراییها و بدهیهاي عملیات خارجی‌ با اســـتفاده از نرخ ارز در پایان دوره گزارشـگری عملیات خارجی‌ تسـعیر می‌شـود. طبق‌ اسـتاندارد حسـابداری ٣٩ براي تغییرات بااهمیت‌ در نرخ ارز تا پایان دوره گزارشــگری واحد گزارشــگر تعدیلات لازم صــورت می‌گیرد. همین‌ رویکرد در بکارگیری روش ارزش ویژه برای واحدهای تجاری وابسـته‌ و مشـارکتهای خاص طبق‌ اسـتاندارد حسـابداری ٢٠ سـرمایه‌گذاری در واحدهای تجاری وابسته‌ و مشارکتهاي خاص (تجدیدنظرشده ١٣٩٩) استفاده می‌شود.
٤٩ . سـرقفلی‌ ناشـی‌ از تحصـیل‌ عملیات خارجی‌ و تعدیلات ارزش منصـفانه‌ در مبالغ‌ دفتری داراییها و بدهیها که‌ در نتیجه‌ تحصـیل‌ عملیات خارجی‌ حاصـل‌ شـده اسـت‌، باید به‌ عنوان داراییها و بدهیهای عملیات خارجی‌ تلقی‌ گردد. این‌ اقلام باید به‌ واحد پول عملیاتی‌ عملیات خارجی‌ ارائه‌ و طبق‌ بندهاي ٤٠ و ٤٣ با استفاده از نرخ ارز در پایان دوره تسعیر شود.

واگذاری تمام یا بخشی‌ از عملیات خارجی‌

٥٠ . در زمـان واگـذاری عملیـات خـارجی‌، مبلغ‌ انبـاشــتـه‌ تفـاوتهـای تســعیر مربوط بـه‌ آن عملیـات خـارجی‌ کـه‌ در ســایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ و در بخش‌ جداگانه‌ای از حقوق مالکانه‌ انباشـته‌ شـده اسـت‌، هنگام شـناسـایی‌ سـود یا زیان واگذاری باید از حقوق مالکانه‌ به‌ صـورت سـود و زیان تجدید طبقه‌بندي شـود (به‌ عنوان تعدیل‌ تجدید طبقه‌ بندي) (به‌ استاندارد حسابداری ١ ارائه‌ صورتهای مالی‌ (تجدیدنظر شده ١٣٩٧) مراجعه‌ شود).

٥١ . علاوه بر واگـذاری تمـام منـافع‌ واحـد تجـاری در عملیـات خـارجی‌، در موارد زیر، واگـذاری بخشـــی‌ از منـافع‌ بـه‌ عنوان واگـذاری محسوب می‌شود:

    الف‌. واگذاری بخشـی‌ از منافع‌، مسـتلزم از دسـت‌ دادن کنترل واحد تجاری فرعی‌ باشـد که‌ دربردارنده یک‌ عملیات خارجی‌ اسـت‌، صـرفنظر از اینکه‌ واحد تجاری، منافع‌ فاقد حق‌ کنترل در واحد تجاری فرعی‌ پیشـین‌ را پس‌ از واگذاری بخشی‌ از منافع‌، حفظ‌ کند؛ و

    ب.منافع‌ باقیمانده پس‌ از واگذاری بخشــی‌ از منافع‌ در یک‌ مشــارکت‌ یا واگذاری بخشــی‌ از منافع‌ در یک‌ واحد تجـاری وابســـتـه‌ که‌ دربردارنده یـک‌ عملیـات خارجی‌ اســـت‌، یـک‌ دارایی‌ مالی‌ باشـــد که‌ دربردارنده عملیـات خارجی‌ است‌.
٥٢. هنگام واگذاری یک‌ واحد تجاری فرعی‌ که‌ دربردارنده یک‌ عملیات خارجی‌ اســـت‌، مبلغ‌ انباشـــته‌ تفاوتهای تســـعیر مربوط به‌ آن عملیات خارجی‌ که‌ به‌ منافع‌ فاقد حق‌ کنترل انتسـاب داده شـده اسـت‌، باید قطع‌ شـناخت‌ شـود، اما نباید به‌ صورت سود و زیان تجدید طبقه‌بندي گردد.

٥٣ . هنگام واگذاری بخشـی‌ از منافع‌ در یک‌ واحد تجاری فرعی‌ که‌ دربردارنده یک‌ عملیات خارجی‌ اسـت‌، واحد تجاری باید سـهم‌ متناسـبی‌ از مبلغ‌ انباشـته‌ تفاوتهای تسـعیر را که‌ در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ شـده اسـت‌، به‌ منافع‌ فاقد حق‌ کنترل در آن عملیات خارجی‌مجددا، انتسـاب دهد. در سـایر موارد واگذاری بخشـی‌ از عملیات خارجی‌، واحد تجاری باید تنها سـهم‌ متناسـبی‌ از مبلغ‌ انباشـته‌ تفاوتهای تسـعیر را که‌ در سـایر اقلام سـود و زیان جامع‌ شـناسـایی‌ شـده است‌، به‌ صورت سود یا زیان تجدید طبقه‌بندی کند.

٥٤ .واگذاری بخشــی‌ از منافع‌ واحد تجاری در عملیات خارجی‌ عبارت اســت‌ از کاهش‌ در منافع‌ مالکانه‌ واحد تجاری در عملیات خارجی‌، به‌ استثناي کاهش‌های مندرج در بند ٥١ که‌ به‌ عنوان واگذاری در نظر گرفته‌ می‌شوند..

واحـد تجـاری ممکن‌ اســـت‌ تمـام یـا بخشـــی‌ از منـافع‌ خود در عملیـات خـارجی‌ را از طریق‌ فروش، انحلال، بـازپرداخـت‌ سـهام سـرمایه‌، یا توقف‌ تمام یا بخشـی‌ از آن واحد تجاری، واگذار کند. کاهش‌ مبلغ‌ دفتری عملیات خارجی‌، به‌ دلیل‌ زیانهای عملیات خارجی‌ یا به‌ دلیل‌ کاهش‌ ارزش شـناسـایی‌شده توسط‌ سرمایه‌گذار، واگذاری بخشی‌ از منافع‌ محسوب نمی‌شـود. در نتیجه‌، در زمان کاهش‌ مبلغ‌ دفتری، هیچ‌ بخشـی‌ از سـود یا زیان تسـعیر ارز شناسایی‌شده در سایر اقلام سود و زیان جامع‌، به‌ صورت سود و زیان تجدید طبقه‌بندي نمی‌شود.
افشا

٥٦ . در بندهاي ٥٨، ٦٠ و ٦١ منظور از واحد پول عملیاتی‌ در مورد گروه، واحد پول عملیاتی‌ واحد تجاري اصلی‌ است‌.

٥٧ . واحد تجاری باید موارد زیر را افشا نماید:

    الف‌. مبلغ‌ تفاوتهای تسعیر شناسایی‌ شده در صورت سود یا زیان؛

    ب. خالص‌ تفاوتهای تسعیر شناسایی‌ شده در سایر اقلام سود و زیان جامع‌ و انباشته‌شده به‌ عنوان یک‌ قلم‌ جداگانه‌ در حقوق مالکانه‌ و صورت تطبیق‌ مانده آن در ابتدا و پایان دوره.


٥٨. در صـورتی‌ که‌ واحد پول گزارشـگری، متفاوت از واحد پول عملیاتی‌ باشـد باید این‌ موضـوع به‌ همراه افشـای واحد پول عملیاتی‌ و دلیل‌ استفاده از واحد پول گزارشگری متفاوت بیان گردد.


٥٩. در صـورتی‌ که‌ واحد پول عملیاتی‌ واحد گزارشـگر یا عملیات خارجی‌ بااهمیت‌ تغییر کند باید این‌ موضـوع و دلیل‌ تغییر واحد پول عملیاتی‌ افشا شود.
٦٠ . در صـورتی‌ که‌ واحد تجاری صـورتهاي مالی‌ خود را بر حسـب‌ واحد پولی‌ متفاوت با واحد پول عملیاتی‌ خود ارائه‌ دهد،

فقط‌ در صـورتی‌ مجاز اسـت‌ اعلام نماید صـورتهاي مالی‌ طبق‌ اسـتانداردهاي حسـابداري تهیه‌ شـده اسـت‌ که‌ تمام الزامات این‌ استانداردها، از جمله‌ روش تسعیر تشریح‌ شده در بندهاي ٤٠ و ٤٣، این‌ استاندارد رعایت‌ شده باشد.

٦١ . ممکن‌ اســت‌ واحد تجاری، صــورتهای مالی‌ یا ســایر اطلاعات مالی‌ خود را بدون رعایت‌ الزامات بند ٦٠، بر حســب‌ واحد پولی‌ متفاوت با واحد پول عملیاتی‌ خود ارائه‌ کند. براي مثال، واحد تجاری ممکن‌ اســت‌ فقط‌ اقلام خاصــی‌ از صـــورتهای مالی‌ خود را به‌ یک‌ واحد پولی‌ دیگر تبدیل‌ نماید. یا واحد تجاری که‌ واحد پول عملیاتی‌ آن، واحد پول اقتصـادی با تورم حاد نیسـت‌ ممکن‌ اسـت‌ با تسـعیر تمام اقلام با اسـتفاده از آخرین‌ نرخ ارز در پایان دوره، صـورتهای مالی‌ خود را به‌ واحد پولی‌ دیگری تبدیل‌ نماید. این‌ تبدیل‌ها طبق‌ استانداردهای حسابداری نیست‌.

تاریخ‌ اجرا و دوره گذار


٦٢.  الزامات این‌ اسـتاندارد (تجدیدنظرشـده ١٤٠٠) در مورد تمام صـورتهای مالی‌ که‌ دوره مالی‌ آنها از تاریخ‌ ١/١/١٤٠١ و بعد از آن شروع می‌شود، لازمالاجرا است‌.


مطابقت‌ با استانداردهای بین‌المللی‌ گزارشگری مالی‌


٦٣.    به‌ اسـتثنای موارد مندرج در بندهای ٢٩ تا ٣١، با اجرای الزامات این‌ اسـتاندارد، مفاد اسـتاندارد بین‌المللی‌ حسـابداري ٢١
    با عنوان آثار تغییر در نرخ ارز نیز رعایت‌ می‌شود.