استانداردهای حسابداری ایران

صفحه اصلی

قوانین و استاندارد ها

استانداردهای حسابداری ایران

حسابداری سرمایه‌گذاری‌ها (استاندارد 15)

حسابداری سرمایه‌گذاری‌ها (استاندارد 15)

آخرین اصلاحات: 1403/09/03

استاندارد حسابداری شماره ١٥
 

حسابداری سرمایه‌گذاریها
(اصلاح شده ١٣٩٩)

ردیف فهرست مندرجات شماره بند
1 دامنه کاربرد ۱-۴
2 تعاریف ۵-۹
3 انواع سرمایه گذاریها ۱۰-۱۲
4 طبقه بندی سرمایه گذاریها ۱۳-۱۹
5 بهای تمام شده سرمایه گذاریها ۲۰-۲۴
6 انعکاس به ارزش بازار ۲۵
7 تعیین ارزش بازار اوراق سریع المعامله ۲۶-۲۸
8 مبلغ دفتری سرمایه گذاریها ۲۹-۳۸
9 تغییر مبلغ دفتری سرمایه گذاریها ۳۹-۴۴
10 واگذاری سرمایه گذاریها ۴۵-۴۸
11 تغییر طبقه بندی سرمایه گذاریها ۴۹-۵۲
12 صورت سود و زیان ۵۳-۵۶
13 موسسات تخصصی سرمایه گذاری ۵۷
14 افشا ۵۸-۶۰
15 تاریخ اجرا ۶۱
16 مطابقت با استانداردهای بین المللی حسابداری ۶۲

این‌ استاندارد باید با توجه‌ به‌ ” مقدمه‌ای بر استانداردهای حسابداری“ مطالعه‌ و بکارگرفته‌ شود.

دامنه‌ کاربرد

١ . این‌ استاندارد به‌ نحوه حسابداری سرمایه‌گذاریها و الزامات افشای اطلاعات مربوط می‌پردازد.

٢ . حسابداری سرمایه‌گذاری در کلیه‌ واحدهای تجاری باید طبق‌ الزامات این‌ استاندارد انجام شود. این‌ استاندارد نحوه حسابداري سرمایه‌گذاری در واحدهای تجاری فرعی‌ و وابسته‌ در صورتهای مالی‌ تلفیقی‌ را تعیین‌ نمی‌کند لیکن‌ درخصوص نحوه حسابداری سرمایه‌گذاریهای پیشگفته‌ در صورتهای مالی‌ واحد تجاری اصلی‌ کاربرد دارد مگر در مواردي که‌ در استانداردهای حسابداری مربوط به‌ سرمایه‌گذاری در واحدهای تجاری فرعی‌ و وابسته‌ نحوه عمل‌ دیگري تجویز شده باشد.

٣ . موارد زیر در این‌ استاندارد مورد بحث‌ قرار نمی‌گیرد:
    الف‌. مبانی‌ شناخت‌ درآمدهایی‌ که‌ به‌ صورت‌ سود تضمین‌ شده‌ ، سـود سـهام‌ و غیـره‌ از سرمایه‌ گذاریها عاید می‌ شود (رجوع‌ شود به‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ٣ با عنوان‌ درآمد عملیاتی‌).
    ب‌. سرمایه‌گذاری‌ در واحدهای‌ تجاری‌ فرعی‌ و وابسته‌ در صورتهای‌ مالی‌ تلفیقی‌.

    ﺝ. سرمایه‌گذاریهای‌ خاص ازجمله‌ ابزارهای‌ مالی‌ پیچیده‌.
    ﺩ. سرمایه‌ گذاریهایی‌ که‌ توسط‌ طرحهای‌ مزایای‌ بازنشسـتگی‌ و مؤسسـات‌ بیمـه‌ عمـر انجام‌ می‌شود.
    ه. سرمایه‌گذاری‌ در املاک‌.

٤. نظر به‌ اینکه‌ یکی‌ از ویژگیهای‌ کلیه‌ سرمایه‌ گـذاریها، ایجـاد منـافع‌ اقتصـادی‌ بـرای‌ واحـد سرمایه‌ گذار است‌ ، نحوه‌ حسـابداری‌ منـدرج‌ در ایـن‌ اسـتاندارد عملکـرد سـرمایه‌ گـذاری
یک‌ واحد سرمایه‌ گذار را به‌ نحو مناسب‌ شناسایی‌ و اندازه‌ گیری‌ می‌ کند. لذا، این‌ اسـتاندارد، در مورد کلیه‌ واحدهای‌ تجاری‌ سرمایه‌ گذار، صرف‌ نظر از ماهیت‌ ، درصد سرمایه‌ گـذاری‌ و حجم‌ فعالیت‌ سرمایه‌گذاری‌ آنها، ازجمله‌ شرکتهای‌ تخصصی‌ سـرمایه‌گـذاری‌ کـاربرد دارد. با این‌ حال‌ ، این‌ امر مانع‌ تدوین‌ رهنمودهای‌ ویژه‌ برای‌ صنایع‌ و گروههای‌ واحدهای‌ تجاری‌ خاص با رعایت‌ اصول‌ کلی‌ مندرج‌ در این‌ استاندارد نیست‌.

تعاریف‌

٥. اصطلاحات ذیل‌ در این‌ استاندارد با معانی‌ مشخص‌ زیر بکار رفته‌ است‌:

    •سرمایه‌ گذاري : نوعی‌ دارایی‌ است‌ که‌ واحد سرمایه‌گـذار بـراي افـزایش‌ منـافع‌ اقتصـادی از طریق‌ توزیع‌ منافع‌ (به‌ شکل‌ سود سهام ، سود تضمین‌ شده و اجاره)، افزایش‌ ارزش یا سایر مزایا (مانند مزایای ناشی‌ از مناسبات تجاری) نگهداری می‌کند.

    •سرمایه‌ گذاری بلندمدت : به‌ طبقه‌ اي از سرمایه‌ گذاریها گفته‌ می‌ شود که‌ به‌ قصد اسـتفاده مستمر در فعالیتهای واحد تجاری نگهداری شود. یک‌ سرمایه‌ گذاری هنگامی‌ به‌ عنوان دارایی‌ غیرجاری طبقه‌ بندي می‌ شود که‌ قصد نگهداری آن براي مدت طولانی‌ به‌ وضوح قابل‌ اثبـات باشد یا توانایی‌ واگذاری آن توسط‌ سرمایه‌گذار مشمول محدودیتهایی‌ باشد.

   •سرمایه‌ گذاری جاری : به‌ طبقه‌ای از سرمایه‌گـذاریها گفتـه‌ مـی‌شـود کـه‌ سـرمایه‌گـذاری بلندمدت نباشد.

    •سرمایه‌گذاري سریع‌المعامله‌ در بازار : نوعی‌ سرمایه‌گذاری است‌ که‌ براي آن بازار فعالی‌ که‌ آزاد و در دسترس است‌ وجود دارد به‌طوري که‌ از طریق‌ آن بتوان به‌ ارزش بازار یا شاخصی‌ قابل‌ اتکا که‌ محاسبه‌ ارزش بازار را امکانپذیر سازد، دست‌ یافت‌.

    •سود سهمی‌ (یا سهام جایزه ) : عبارت است‌ از توزیع‌ سود به‌ شکل‌ سهم‌ بین‌ صاحبان سهام یک‌ واحد تجاری از محل‌ سود تقسیم‌ نشده یا اندوخته‌ ها که‌ با توجه‌ به‌ اصـلاحیه‌ قـانون تجـارت موکول به‌ تصویب‌ مجمع‌ عمومی‌ فوق العاده است‌.

    •حق‌ تقدم : به‌ موجب‌ ماده ١٦٦ اصلاحیه‌ قانون تجارت ، حقی‌ است‌ قابل‌ نقل‌ و انتقـال کـه‌ در زمان خرید سهام جدید توسط‌ صاحبان سهام واحد تجـاری بـه‌ نسـبت‌ سـهامی‌ کـه‌ مالکنـد به‌ ایشان تعلق‌ می‌گیرد.
    •سرمایه‌ گذاري در املاك: املاك (زمین‌ یا ساختمان- یـا قسـمتی‌ از سـاختمان- یـا هـر دو) تکمیل‌ شده یا در جریان ساخت‌ است‌ که‌ به‌ قصد دریافت‌ اجارهبها یا افزایش‌ ارزش یا هر دو (توسط‌ مالک‌ یا توسط‌ اجاره کننده به‌ عنوان دارایی‌ اجاره تأمین‌ مالی‌) نگهـداري مـی‌ شـود، و براي مقاصد زیر نگهداري نمی‌شود:

      الف‌. استفاده در تولید یا عرضه‌ کالاها یا خدمات یا برای مقاصد اداری؛ یا

      ب.فروش در روال عادي فعالیتهای تجاری.

    •صندوق سرمایه‌ گذاری: نهاد مالی‌ است‌ که‌ منابع‌ مالی‌ حاصل‌ از انتشار گواهی‌ سرمایه‌ گذاری را در موضوع فعالیت‌ مصوب خود سرمایه‌گذاری می‌کند.

٦. اگرچه‌ ویژگی‌ زیربنایی‌ سرمایه‌گذاری‌ این‌ است‌ که‌ با قصد کسب‌ منافع‌ اقتصادی‌ آتی‌ انجـام‌ می‌ پذیرد، اما این‌ ویژگی‌ در مورد کلیه‌ داراییها مصداق دارد. این‌ امر مشکلاتی‌ را در تعریف‌ سرمایه‌ گذاری‌ از نظر مقاصد این‌ استاندارد ایجاد می‌ کند زیرا این‌ استاندارد قصد ندارد سایر داراییهای‌ مورد استفاده‌ واحد تجاری‌ از قبیل‌ داراییهای‌ ثابت‌ مشهود و موجودی‌ مواد و کالا را دربر گیرد. این‌ مشکل‌ در مواردی‌ که‌ سرمایه‌گذاری‌ خصوصیاتی‌ مشابه‌ با دیگر داراییها دارد، مضاعف‌ می‌شود. مثلاً در مواردی‌ که‌ عملیات‌ خرید و فروش‌ سرمایه‌گـذاری‌ بخـش‌ عمـده‌ فعالیت‌ روزمره‌ یک‌ واحد تجاری‌ را تشکیل‌ می‌دهد، پرتفوی‌ سرمایه‌گذاریها، مشابه‌ موجودی‌ مواد و کالا در سایر واحدهای‌ تجاری‌ است‌.

٧. به‌ هر صورت‌، در تدوین‌ استاندارد حسابداری‌ برای‌ سرمایه‌گذاریها، این‌ فرض‌ تلویحی‌ وجـود دارد که‌ دارایی‌ طبقه‌ بندی‌ شده‌ به‌عنوان‌ سرمایه‌گذاری‌، مستلزم‌ نحـوه‌ حسـابداری‌ متفـاوتی‌ از سایر داراییهاست‌. این‌ امر به‌نوبه‌ خود حـاکی‌ از ایـن‌ اسـت‌ کـه‌ در ماهیـت‌ سـرمایه‌گـذاری‌ خصوصیتی‌ وجود دارد که‌ آن‌ را از سـایر داراییهـا متمـایز مـی‌ سـازد. ویژگـی‌ متمایزکننـده‌ سرمایه‌ گذاری‌ به‌ عنوان‌ طبقه‌ای‌ از داراییها، طریقه‌ خاص کسب‌ منافع‌ اقتصادی‌ آن‌ اسـت‌ . ایـن‌ منافع‌ اقتصادی‌ ممکن‌ است‌ به‌ یکی‌ از اشکال‌ زیر یا هر دوی‌ آنهـا حاصـل‌ شـود. شـکل‌ اول‌ دریافتهای‌ ناشی‌ از توزیع‌ منافع‌ ، از قبیل‌ سود تضمین‌ شده‌ و سـود سـهام‌ اسـت‌. در مفهـومی‌ گسترده‌ تر، این‌ شکل‌ دربرگیرنده‌ شرایط‌ مساعد تجاری‌ است‌ که‌ از طریق‌ یک‌ سـرمایه‌ گـذاری‌ تجاری‌ فراهم‌ می‌ آید. شکل‌ دوم‌ ، منفعت‌ سرمایه‌ ای‌ است‌ که‌ منعکس‌ کننـده‌ افـزایش‌ در ارزش‌ مبادلاتی‌ یک‌ سرمایه‌ گذاری‌ طی‌ دوره‌ نگهداشت‌ آن‌ توسط‌ واحد تجاری‌ اسـت‌. ایـن‌ ویژگـی‌ درتعریف‌ سرمایه‌گذاری‌ برای‌ مقاصد این‌ استاندارد بکار گرفته‌ شده‌ است‌. اگرچه‌ ارزش‌ سـایر داراییها از قبیل‌ ساختمان‌ و ماشین‌ آلات‌ نیز ممکن‌ است‌ طی‌ زمان‌ افزایش‌ یابد، لیکن‌ این‌ اقلام‌ تنها در مواردی‌ طبق‌ این‌ استاندارد به‌ عنوان‌ سرمایه‌گذاری‌ تلقی‌ می‌شود که‌ بـرای‌ ایـن‌ هـدف‌ و نه‌ به‌ قصد استفاده‌ در عملیات‌ واحد تجاری‌، نگهداری‌ شده‌ باشد.

٨. ممکن‌ است‌ ادعا شود که‌ سرمایه‌ گذاری‌ نگهداری‌ شده‌ توسط‌ معامله‌ گران‌ سهام‌ به‌ عنـوان‌ موجودی‌ که‌ به‌ قصد کسب‌ سود درجریان‌ عادی‌ فعالیتهای‌ تجـاری‌ آنهـا صـورت‌ گرفتـه‌ است‌ ، در تعریف‌ سرمایه‌ گذاری‌ طبق‌ این‌ استاندارد قرار نمی‌ گیرد. لیکن‌ این‌ اعتقاد وجـود دارد که‌ دارایی‌ مورد معامله‌ به‌ شیوه‌ مزبور، همان‌ خصوصیات‌ زیربنـایی‌ را داراسـت‌ کـه‌ درصورت‌ نگهداشت‌ توسط‌ یک‌ واحد تجاری‌ دیگر و فروش‌ آن‌ به‌ یک‌ معامله‌گر سـهام‌ و یا خریدار نهایی‌ دیگری‌ دارا می‌ بود. بنابراین‌ نحوه‌ حسابداری‌ سرمایه‌ گذاریهای‌ نگهـداری‌ شده‌ به‌منظور خرید و فروش‌ توسط‌ معامله‌گران‌ سهام‌ نیز مطابق‌ این‌ استاندارد است‌.

٩ . تعریف‌ سرمایه‌ گذاری‌ طبق‌ این‌ استاندارد تعریفی‌ عام‌ است‌ . با این‌ حال‌ اضافه‌ می‌ شود کـه‌ تعریف‌ مزبور، شامل‌ اوراق سهام‌ ، اوراق مشارکت‌ با حداقل‌ سود تضمین‌ شده‌ ، حق‌ تقـدم‌ خرید سهام‌ ، کالاها (غیر از آنهایی‌ که‌ به‌ قصد مصـرف‌ یـا خریـد و فـروش‌ ، در جریـان‌ فعالیتهای‌ عادی‌ واحد تجاری‌ نگهداری‌ شود) و سپرده‌ های‌ سرمایه‌ گذاری‌ مدت‌ دار بـانکی‌ می‌باشد.ضمناً اقلام‌ مزبور کلیه‌ موارد را دربر نمی‌گیرد.

انواع سرمایه‌گذاری

١٠ . سرمایه‌ گذاری‌ ممکن‌ است‌ به‌ اشکال‌ مختلفی‌ صورت‌ گیرد و به‌ دلایل‌ گوناگونی‌ نگهداری‌ شود. برخی‌ سرمایه‌ گذاریها ممکن‌ است‌ در قالب‌ اسنادی‌ که‌ بیانگر بدهی‌ پولی‌ به‌ دارنـده‌ آنهاست‌ ، ظاهر بشوند (نظیر برخی‌ اوراق مشارکت‌ ). برخی‌ از این‌ سرمایه‌ گـذاریها ممکـن‌ است‌ متضمن‌ سود تضمین‌ شده‌ حداقلی‌ باشند. سرمایه‌ گذاریها همچنین‌ می‌ توانند در قالب‌ مالکیت‌ سهام‌ یک‌ واحد تجاری‌ دیگر ظاهر شوند. این‌ سرمایه‌گذاریها بیانگر حقـوق مـالی‌ است‌ . سایر اشکال‌ سرمایه‌ گذاری‌ شامل‌ نگهداری‌ داراییهای‌ عینی‌ مثل‌ زمـین‌ و سـاختمان‌ ، فلزات‌ گرانبها یا دیگر کالاها ازجمله‌ آثار هنری‌ است‌ . سرمایه‌ گـذاریهای‌ مختلـف‌ ازنظـر سهولت‌ تبدیل‌ به‌ وجه‌ نقد یا سایر داراییهـا، میـزان‌ داد و سـتد و ماهیـت‌ بـازار مربـوط‌ ویژگیهای‌ متفاوتی‌ از خود بروز می‌دهند.

١١ . ماهیت‌ و سطح‌ سرمایه‌ گذاری‌ یک‌ واحد تجـاری‌ و حجـم‌ فعالیـت‌ آن‌ در زمینـه‌ خریـد، نگهداری‌ و فروش‌ سرمایه‌گذاریها در واحدهای‌ مختلف‌ فرق می‌کند. برای‌ برخی‌ واحدهای‌ تجاری‌خصوصاً واحدهایی‌ که‌ در بخشهای‌ خاص خدمات‌ مالی‌ فعالیـت‌ دارنـد، فعالیـت‌ سرمایه‌ گذاری‌ بخش‌ عمده‌ عملیات‌ واحد تجاری‌ را تشکیل‌ می‌ دهد و عملکرد آن‌ در زمینه‌ سرمایه‌گذاری‌ به‌ میزان‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ برنتایج‌ عملیات‌ آن‌ تأثیر می‌گذارد. برخی‌ واحدهای‌ تجاری‌ ازقبیل‌ شرکتهای‌ تخصصی‌ سرمایه‌ گذاری‌صـرفاً در زمینـه‌ نگهـداری‌ و مـدیریت‌ پرتفوی‌ سرمایه‌ گذاری‌ در بلندمدت‌ فعالیت‌ می‌ کنند تا برای‌ صاحبان‌ سرمایه‌ خود درآمد یا رشد سرمایه‌ فراهم‌ آورند. برای‌ سایر واحـدهای‌ تجـاری‌ ، سـرمایه‌گـذاری‌ ممکـن‌ اسـت‌ به‌ عنوان‌ یک‌ منبع‌ وجوه‌ مازاد نگهداری‌ شود و بخشی‌ از فعالیت‌ مدیریت‌ وجوه‌ نقد آن‌ را تشکیل‌ دهد. همچنین‌ یک‌ واحد تجاری‌ ممکن‌ است‌ به‌ منظور اعمال‌ نفوذ قابل‌ ملاحظه‌ یـا اعمال‌ کنترل‌ برسیاستهای‌ مالی‌ و عملیاتی‌ واحد تجاری‌ دیگر، در سهام‌ آن‌ سرمایه‌ گـذاری‌ کند. بعلاوه‌ سرمایه‌ گذاری‌ ممکن‌ است‌ به‌ منظور تحکیم‌ رابطه‌ تجاری‌ یا دسـتیابی‌ بـه‌ یـک‌ مزیت‌ تجاری‌ نگهداری‌ شود.

١٢ . برای‌ برخی‌ سرمایه‌گذاریها، بازار فعالی‌ وجود دارد که‌ برمبنای‌ آن‌، می‌توان‌ ارزش‌ بازار سرمایه‌گذاری‌ را تعیین‌ کرد. برای‌ این‌ سرمایه‌گذاریها، ارزش‌ بازار شاخص‌ ارزش‌ منصفانه‌ سرمایه‌گذاری‌ است‌. در مورد سایر سرمایه‌گذاریها، بازار فعالی‌ وجود ندارد و برای‌ تعیین‌ ارزش‌ منصفانه‌ از طرق دیگری‌ استفاده‌ می‌شود.


طبقه‌بندی سرمایه‌گذاریها

١٣ . آن گـروه از واحدهای تجـاری که‌ طبق‌ الزامات استاندارد حسابداری شمـاره ١٤ با عنوان ” نحوه ارائه‌ داراییهايی جاری و بدهیهای جاری”، داراییهای جاری و غیرجاری را در صورتهای مالی‌ خود تفکیک‌ می‌کنند باید سرمایه‌گذاریهای جاری را به‌ عنوان دارایی‌ جاری و سرمایه‌گذاریهای بلندمدت را به‌ عنوان دارایی‌ غیرجاری منعکس‌ کنند.

١٤ . آن گروه از واحدهای تجاری که‌ طبق‌ استانداردهای حسابداری خاص یا مفاد قوانین‌ آمره داراییهاي جاری و غیرجاری را در ترازنامه‌ تفکیک‌ نمی‌کنند باید به‌ منظور تعیین‌ مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاریها، بین‌ آنها تمایز قائل‌ شوند و مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاریها را مطابق‌ با بندهاي ٢٩ تا ٣٨ تعیین‌ کنند.
١٥ . براساس‌ تعریف‌ سرمایه‌گذاری‌ بلندمدت‌ مندرج‌ در بند ٥، سرمایه‌گذاری‌ فقط‌ زمانی‌ به‌ عنوان‌ بلندمدت‌ طبقه‌ بندی‌ می‌ شود که‌ قصد نگهداری‌ آن‌ برای‌ مدت‌ طولانی‌ به‌ وضوح‌ قابل‌ اثبات‌ باشد یا اینکه‌ در عمل‌ محدودیتهایی‌ در توانایی‌ واگذاری‌ آن‌ توسط‌ واحد تجاری‌ وجود داشته‌ باشد. این‌ اصل‌ صرف‌ نظر از اینکه‌ سرمایه‌گذاری‌ مورد نظر سریع‌المعامله‌ در بازار باشد یا نباشد، مصداق دارد. بنابراین‌ سرمایه‌گذاری‌ بلندمدت‌ مشتمل‌بر موارد زیر است‌:

    الف‌. سرمایه‌ گذاری‌ در واحد تجاری‌ فرعی‌ و وابسته‌ یا تسهیلات‌ بلندمدت‌ اعطایی‌ به‌ این‌ واحدها.

    ب‌. سرمایه‌گذاریهایی‌ که‌اساساً جهت‌ حفظ‌، تسهیل‌ و گسترش‌ فعالیت‌ یا روابط‌ تجاری‌ موجود انجام‌ شده‌ است‌ (این‌ سرمایه‌گذاریها اصطلاحا سرمایه‌ گذاریهای‌ تجاری‌ نام‌ گرفته‌ است‌ ).

    ج‌. سرمایه‌گذاریهایی‌ را که‌ نمی‌توان‌ واگذار کرد، یا بدون‌ تأثیر عمده‌ برفعالیتهای‌ واحد تجاری‌ قابل‌ واگذاری‌ نیست‌.
    د. سرمایه‌گذاریهایی‌ که‌ با قصد استفاده‌ مستمر توسط‌ واحد تجاری‌ نگهداری‌ می‌شود و هدف‌ آن‌ نگهداری‌ پرتفویی‌ از سرمایه‌گذاریها جهت‌ تأمین‌ درآمد و یا رشد سرمایه‌ برای‌ صاحبان‌ سرمایه‌ واحد تجاری‌ است‌.

١٦ . تنها در شرایطی‌ که‌ معیارهای‌ پیشگفته‌ احراز شود، سرمایه‌گذاری‌ را می‌توان‌ بلندمدت‌ تلقی‌ کرد. این‌ واقعیت‌ که‌ یک‌ سرمایه‌گذاری‌ برای‌ مدت‌نسبتاً طولانی‌ نگهداری‌ شده‌ است‌، لزوماً به‌ معنای‌ بلندمدت‌ بودن‌ سرمایه‌گذاری‌ نیست‌ . در سایر موارد که‌ معیارهای‌ مزبور احراز نگردد، سرمایه‌گذاری‌ (اعم‌ از سریع‌المعامله‌ در بازار یا سایر) به‌ عنوان‌ سرمایه‌گذاری‌ جاری‌ طبقه‌بندی‌ می‌شود.

١٧ . تعریف‌ سرمایه‌گذاری‌ سریع‌المعامله‌ در بازار، دربرگیرنده‌ دو شرط‌ اصلی‌ است‌. اول‌ وجود بازاری‌ فعال‌ که‌ آزاد و قابل‌ دسترس‌ باشد و دوم‌ اینکه‌ قیمتهای‌ معاملاتی‌ درچنین‌ بازاری‌ معلوم‌ باشـد و علنی‌ اعلام‌ شود. بعلاوه‌ قیمت‌ اعلام‌ شده‌ باید به‌ گونه‌ای‌ قابل‌ اتکا بیانگر قیمتی‌ باشد که‌ بتوان‌ براساس‌ آن‌ معامله‌ کرد. درصورت‌ تحقق‌ این‌ شرایط‌، سـرمایه‌گـذاری‌ یـک‌ ”سـرمایه‌گـذاری‌ سریع‌المعامله‌ در بازار“ است‌. در عمل‌ مفهوم‌ عبارت‌ ” سریع‌المعامله‌ در بازار“ ممکن‌ است‌ بـرای‌ واحدهای‌ تجاری‌ مختلف‌ یکسان‌ نباشد. بنابراین‌ به‌ دلیل‌ تفاوت‌ در میزان‌ دسترسـی‌ بـه‌ بـازار و در دسترس‌ بودن‌ قیمتهای‌ اعلام‌ شده‌، یک‌ سرمایه‌گذاری‌ کـه‌ هنگـام‌ نگهـداری‌ توسـط‌ برخـی‌ مؤسسات‌ خدمات‌ مالی‌ خاص ، سریع‌ المعامله‌ در بازار تلقی‌ شـود، ممکـن‌ اسـت‌ بـرای‌ دیگـر واحدهای‌ تجاری‌ این‌چنین‌ نباشد.

١٨ . سرمایه‌ گذاری‌ سریع‌ المعامله‌ در بازار را، هم‌ می‌توان‌ به‌ عنوان‌ سرمایه‌گذاری‌ جاری‌ طبقه‌ بندی‌ کرد و هم‌ در موارد مندرج‌ در بند ١٥ آن‌ را سرمایه‌گذاری‌ بلندمدت‌ تلقی‌ کرد.

١٩ . برخی‌ از واحدهای‌ تجاری‌ ممکن‌ است‌ به‌ موجب‌ استانداردهای‌ حسابداری‌ خاص یا مفـاد قوانین‌ آمره‌ ، ترازنامه‌ خود را مطابق‌ فرم‌ ازپیش‌ تعیین‌ شده‌ ای‌ که‌ بین‌ داراییهـای‌ جـاری‌ و غیرجاری‌ تمایزی‌ قائل‌ نمی‌ شود، تهیه‌ کنند. بسیاری‌ از واحدهای‌ تجـاری‌، نظیـر بانکهـا و شرکتهای‌ بیمه‌ که‌ در رشته‌ های‌ مالی‌ فعالیت‌ می‌ کنند، هرچند ممکن‌ است‌ قصد واگـذاری‌ داراییهایشان‌ را طی‌ عملیات‌ جـاری‌ نداشـته‌ باشـند، بـا ایـن‌ حـال‌معمـولاً بسـیاری‌ از سرمایه‌ گذاریهای‌ خود را به‌ عنوان‌ منابعی‌ تلقی‌ می‌ کنند که‌ درصورت‌ لزوم‌ ، می‌ توان‌ آنها را جهت‌ عملیات‌ جاری‌ بکار گرفت‌. با این‌ حال‌ این‌ واحدهای‌ تجاری‌ ممکـن‌ اسـت‌ دارای‌ سرمایه‌ گذاریهایی‌ باشند که‌ علی‌ الاصول‌ سرمایه‌ گـذاری‌ بلندمـدت‌ تلقـی‌ شـود. بنـابراین‌ بسیاری‌ از این‌ واحدهای‌ تجاری‌ در تجزیه‌ و تحلیل‌ سرمایه‌گذاریهای‌ خود و انتساب‌ مبلـغ‌ دفتری‌ به‌ آنها، خصوصیات‌ سرمایه‌ گذاری‌ را از نظر جاری‌ یا بلندمدت‌ بودن‌ ، مبنـای‌ کـار قرار می‌دهند.

بهای تمام شده سرمایه‌گذاریها

٢٠ . بهای‌ تمام‌ شده‌ یک‌ سرمایه‌گذاری‌، مخارج‌ تحصیل‌ آن‌، ازقبیل‌ کارمزد کارگزار، حق‌الزحمه‌هـا و عوارض‌ و مالیات‌ را نیز دربر می‌گیرد لیکن‌ شامل‌ مخارج‌ مالی‌ تحمل‌شده‌ در رابطه‌ با ایجـاد تدریجی‌ یک‌ سرمایه‌ گذاری‌ نیست‌. بهای‌ تمام‌ شده‌ پرتفوی‌ سرمایه‌ گذاریها برمبنـای‌ تـک‌ تـک‌ سرمایه‌گذاریهای‌ آن‌ تعیین‌ می‌شود.

٢١ . اگر سرمایه‌گذاری‌کلا یا جزئا درمقابل‌ مابه‌ازای‌ غیرنقد تحصیل‌ شود، بهـای‌ تمـام‌ شـده‌ آن‌ معادل‌ ارزش‌ منصفانه‌ دارایی‌ یا اوراق بهاداری‌ خواهد بود که‌ به‌ عنوان‌ مابه‌ازا واگـذار شـده‌ است‌. لیکن‌ هرگاه‌ ارزش‌ منصفانه‌ سرمایه‌گذاری‌ تحصیل‌ شده‌ با سهولت‌ بیشتری‌ قابل‌ تعیـین‌ باشد، مبلغ‌ اخیر ممکن‌ است‌ در تعیین‌ بهای‌ تمام‌ شده‌ سرمایه‌گذاری‌ ملاک‌ عمل‌ قرار گیرد.

٢٢ . نحوه‌ تعیین‌ بهای‌ تمام‌ شده‌ حق‌ تقدم‌ خریداری‌ شده‌ مشابه‌ با خرید سهام‌ اسـت‌ . همچنـین‌ چنانچه‌ واحد تجاری‌ در نتیجه‌ افزایش‌ سرمایه‌ واحد سرمایه‌ پذیر صاحب‌ حق‌ تقـدم‌ شـود وجوه‌ پرداختی‌ بابت‌ سهام‌ جدید یا واگذاری‌ مطالبات‌ سود سهام‌ نقدی‌ از ایـن‌ بابـت‌ بـه‌ بهای‌ تمام‌ شده‌ سرمایه‌ گذاری‌ اضافه‌ می‌شود. در مـوارد بـالا پـس‌ از حصـول‌ اطمینـان‌ از دریافت‌ سهام‌ جدید به‌ منظور تعیین‌ مبلغ‌ دفتری‌ هر سهم‌ ، جمع‌ مبلغ‌ دفتری‌ سرمایه‌ گـذاری‌ قبلی‌ و بهای‌ تمام‌ شده‌ حق‌ تقدم‌ تحصیل‌ شده‌ به‌ کل‌ سهام‌ موجود از بابت‌ سرمایه‌ گـذاری‌ مربوط‌ تسهیم‌ می‌شود.

٢٣ . چنانچه‌ سرمایه‌گذاري تحصیل‌ شده دربرگیرنده حداقل‌ سود تضمین‌ شده یا سود سهام تعلق‌ گرفته‌ و دریافت‌ نشده باشد، بهای تمام شده سرمایه‌گذاري عبارت از بهای خرید بعد از کسر هرگونه‌ سود تعلق‌ گرفته‌ و دریافت‌ نشده خواهد بود.

٢٤ . مبالغ‌ سود تضمین‌ شده‌ و سود سهام‌ حاصل‌ از سرمایه‌گذاری‌، بازده‌ سرمایه‌گـذاری‌ اسـت‌ و درآمد تلقی‌ می‌ شود؛ مگر اینکه‌ به‌ وضوح‌ بازیافت‌ بخشی‌ از بهای‌ تمام‌ شده‌ سرمایه‌ گـذاری‌ باشد. در مورد سود سهام‌، تنها در صورتی‌ که‌ سود سهام‌ عادی‌ شرکت‌ سرمایه‌پذیر، از محل‌ اندوخته‌ ها یا سود قابل‌ تخصیص‌ تا پایان‌ آخرین‌ دوره‌ مـالی‌ سـالانه‌ گزارشـگری‌ پـیش‌ از تحصیل‌ سرمایه‌ گذاری‌ تقسیم‌ می‌ شود، این‌گونه‌ مبالغ‌ معرف‌ بازیافت‌ بخشـی‌ از بهـای‌ تمـام‌ شده‌ سرمایه‌گذاری‌ است‌ و درآمد محسوب‌ نمی‌شود.

انعکاس به‌ ارزش بازار

٢٥ . استفاده‌ از ارزش‌ بازار در مورد سرمایه‌گذاری‌ سریع‌المعامله‌در بازار عملاً موجب‌ می‌شود کلیه‌ تغییرات‌ در ارزش‌ بازار سرمایه‌گذاری‌ در صورتهای‌ عملکرد مالی‌ شناسایی‌ شود صرف‌نظر از اینکه‌ سرمایه‌گذاری‌ به‌ فروش‌ رسیده‌ یا نرسیده‌ باشد. کاربرد این‌ مبنای‌ اندازه‌گیری‌ در تعیین‌ مبلغ‌ دفتری‌ آن‌ گروه‌ از سرمایه‌گذاریهای‌ سریع‌المعامله‌ در بازار که‌ به‌ عنوان‌ داراییهای‌ جاری‌ طبقه‌بندی‌ می‌شوند به‌ دلایل‌ زیر مناسب‌ است‌:

    الف‌. نتیجه‌ عملیات‌ واحد تجاری‌ بنحو مطلوب‌ تری‌ منعکس‌ می‌ شود چون‌ هرگونه‌ افزایش‌ در ارزش‌ بازار سرمایه‌ گذاری‌ ، به‌ سبب‌ مستند بودن‌ به‌ دریافت‌ وجه‌ نقد و یا انتظـار قریب‌ به‌ یقین‌ به‌ دریافت‌ وجه‌ نقد، معرف‌ سـود تحقـق‌ یافتـه‌ دوره‌ اسـت‌. مضـافا این‌ مبنا ارزیابی‌ بهتری‌ از عملکرد مدیریت‌ فراهم‌ می‌کند.
    ب‌. از نقطه‌ نظر واقعیت‌ اقتصادی‌ و یکنواختی‌ عمل‌، عینی‌ترین‌ ابزار بـرای‌ انـدازه‌گیـری‌ تأثیر مالی‌ تصمیمات‌ مربوط‌ به‌ خرید، فروش‌ و نگهداری‌ سـهام‌ طـی‌ دوره‌ اسـت‌ . اگرچه‌ سود یا زیان‌ ممکن‌ است‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ متبلور نشده‌ باشد، لیکن‌ واقعیـت‌ اقتصادی‌ این‌ است‌ که‌ مدیریت‌ از طریق‌ فروش‌ سرمایه‌ گذاری‌ ، توانایی‌ تبلور آنها را داشته‌ لیکن‌ به‌عمد چنین‌ نخواسته‌ است‌.

    ج‌. دستکاری‌ نتیجه‌ عملیات‌ توسط‌ مدیریت‌ واحد تجاری‌ از طریق‌ انتخاب‌ زمان‌ فروش‌ سرمایه‌گذاری‌ ناممکن‌ می‌شود.

    د. ارزش‌ بازار خاصه‌ای‌ از دارایی‌ است‌ که‌ برای‌ مدیریت‌ واحد تجاری‌ و سایر استفاده‌کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ بیشترین‌ اهمیت‌ را دارد. افزون‌ بر این‌ ، استفاده‌ از این‌ روش‌ اشکال‌ در اندازه‌گیری‌ اقلام‌ مشابه‌ با قیمتهای‌ متفاوت‌ را که‌ تنها به‌لحاظ خرید در زمانهای‌ مختلف‌ ایجاد شده‌ است‌، از بین‌ می‌برد.

تعیین‌ ارزش بازار اوراق سریع‌المعامله‌

٢٦ . در عمل‌ ، در هر مقطع‌ زمانی‌ ، دو قیمت‌ برای‌ ارزیابی‌ اوراق سریع‌ المعاملـه‌ بـه‌ ارزش‌ بـازار وجود دارد. اول‌: قیمت‌ ” پیشنهاد خرید“ است‌ که‌ انتظار می‌ رود سرمایه‌ گذاری‌ به‌ آن‌ قیمـت‌ واگذار شود و دوم‌: قیمت‌ ” پیشنهاد فروش‌“ است‌ که‌ انتظار می‌ رود یک‌ سرمایه‌گـذار بـرای‌ تحصیل‌ سرمایه‌گذاری‌ بپردازد. قیمت‌ سومی‌ که‌ می‌تواند برای‌ مقاصد ارزیـابی‌ بکـار گرفتـه‌ شود، قیمت‌ میانگین‌ بازار، یعنی‌ میانگین‌ قیمت‌ ” پیشنهاد خرید “ و ” پیشنهاد فروش‌ “ است‌ . در عمل‌، تفاوت‌ بین‌ دو قیمت‌ مزبور در مورد یک‌ سرمایه‌گـذاری‌ سـریع‌المعاملـه‌ در بـازار نسبتاً کم‌ است‌. درنتیجه‌ در این‌ استاندارد قیمت‌ خاصی‌ تجویز نمی‌ شود. واحدهای‌ تجـاری‌ ، قیمت‌ متناسب‌ با شرایط‌ خاص خود را انتخاب‌ می‌کنند. برای‌ بیشتر واحدهای‌ تجاری‌، قیمت‌ صحیح‌ در تئوری‌ ، قیمت‌ پیشنهاد خرید است‌ لیکن‌ در عمل‌ قیمت‌ میانگین‌ نیـز قابـل‌ قبـول‌ است‌ . به‌ هرحال‌ هرمبنایی‌ که‌ انتخاب‌ شود به‌ طور یکنواخت‌ اعمـال‌ خواهـد شـد. قیمتهـای‌ تاریخ‌ ترازنامه‌ را می‌ توان‌ از طریق‌ یک‌ کارگزار رسمی‌ و یا از طریـق‌ بـورس‌ اوراق بهـادار کسب‌ نمود. ارزش‌ بازار پرتفوی‌ سرمایه‌ گذاری‌ براساس‌ تک‌ تک‌ سـرمایه‌ گـذاریها محاسـبه‌ می‌شود.

٢٧ . باید توجه‌ داشت‌ که‌ قیمت‌ اعلام‌ شده‌ بازار قیمتی‌ میانگین‌ است‌ و اغلب‌ مبتنـی‌ بـر حجـم‌ معینی‌ از معاملات‌ است‌ . بنابر این‌ ممکن‌ است‌ راهنمای‌ قابل‌ اتکایی‌ برای‌ اسـتفاده‌ توسـط‌ واحد تجاری‌ در شرایط‌ خـاص آن‌ نباشـد. ایـن‌ امـر بـویژه‌ هنگـامی‌ مصـداق دارد کـه‌ سرمایه‌ گذار، بیش‌ از اندازه‌ معمول‌ از یک‌ سرمایه‌ گذاری‌ را در اختیار داشته‌ باشد. در چنین‌ شرایطی‌ واگذاری‌ کل‌ سرمایه‌ گذاری‌ بدون‌ تغییر در قیمت‌ امکـان‌پـذیر نیسـت‌ و بنـابراین‌ قیمت‌ مزبور باید درحدی‌ تعدیل‌ شود که‌ درآمد قابل‌ شناسایی‌ در تاریخ‌ ترازنامه‌ به‌ نحوی‌ اتکاپذیر قابل‌ اندازه‌ گیری‌ باشـد. البتـه‌ نحـوه‌ معمـول‌ واگـذاری‌ توسـط‌ واحـد تجـاری‌ (به‌صورت‌ یکجا یا بخش‌ بخش‌) باید در روال‌ فعالیت‌ عادی‌ آن‌ در نظر گرفته‌ شود.

٢٨ . در شرایطی‌ که‌ واگذاری‌ اجباری‌ باشد، قیمت‌ مؤثر ممکن‌ است‌ بنحو قابل‌ ملاحظه‌ای‌ کمتر از قیمت‌ اعلام‌ شده‌ بازار باشد. همچنین‌ حجم‌ سهام‌ موجود در بازار برای‌ معامله‌ نیز عامل‌ مهمی‌ در تعیین‌ قیمت‌ بازار است‌ . دراین‌ شرایط‌ باید مراتب‌ فوق در تعیـین‌ قیمـت‌ بـازار مورد توجه‌ خاص قرار گیرد.

مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاریها

٢٩ . به‌ استثنای سرمایه‌گذاریهای نگهداری شده توسط‌ صندوقهای سرمایه‌ گذاری و واحدهای تجاری مشابه‌ که‌ باید به‌ ارزش بازار گزارش گردد. سرمایه‌گذاری سریع‌المعامله‌ در بازار هرگاه به‌ عنوان دارایی‌ جاری نگهداری شود باید در ترازنامه‌ به‌ یکی‌ از دو روش زیر منعکس‌ شود:

    الف‌. ارزش بازار، یا

    ب. اقل‌ بهای تمام شده و خالص‌ ارزش فروش.

٣٠ . چنانچه‌ ماهیت‌ و میزان سرمایه‌گذاری به‌ گونه‌ای باشد که‌ جذب آن توسط‌ بازار، بدون تأثیر با اهمیت‌ در نرخ بازار آن ، ممکن‌ نباشد، قیمت‌ جاري بازار باید طوري تعدیل‌ شود که‌ منعکس‌کننده عوایدي باشد که‌ واحد تجاري به‌ طور واقع‌ بینانه‌، انتظار کسب‌ آن را درصورت واگذاري سرمایه‌گذاري در روال عادي فعالیت‌ تجاري داشته‌ باشد.

٣١ . سایر سرمایه‌گذاریهایی‌ که‌ تحت‌ عنوان دارایی‌ جاری طبقه‌بندي می‌شود، باید در ترازنامه‌ به‌ یکی‌ از دو روش زیر منعکس‌ شود:

    الف‌. اقل‌ بهای تمام شده و خالص‌ ارزش فروش، یا

    ب. خالص‌ ارزش فروش.

٣٢ . استفاده‌ از ارزشهای‌ جاری‌ تا میزانی‌ که‌ با خصوصیات‌ اتکاپذیری‌ و ملاحظات‌ منفعت‌ و هزینه‌ سازگار باشد، موجب‌ می‌گردد اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ در صورتهای‌ مالی‌ برای‌ اسـتفاده‌کننـدگان‌، در راستای‌ ارزیابی‌ وضعیت‌ مالی‌ و عملکرد مالی‌ واحد تجاری‌ مفید واقع‌ شود. بـدین‌لحـاظ و باتوجه‌ به‌ دلایل‌ ذکر شده‌ در بند ٢٥، سرمایه‌گذاری‌ سریع‌المعامله‌ در بـازار را کـه‌ بـه‌ عنـوان‌ دارایی‌ جاری‌ نگهداری‌ می‌ شود می‌ توان‌ به‌ ارزش‌ بازار آن‌ در ترازنامه‌ منعکس‌ کرد و هرگونـه‌ افزایش‌ یا کاهش‌ در ارزش‌ آن‌ طی‌ دوره‌ را به‌ عنوان‌ بخشی‌ از نتایج‌ عملیات‌ واحد تجـاری‌ در صورت‌ سود و زیان‌ شناسایی‌ شود. رویه‌ مجاز دیگر، انعکاس‌ سرمایه‌ گذاریهای‌ مزبور به‌ اقـل‌ بهای‌ تمام‌شده‌ و خالص‌ ارزش‌ فروش‌ در ترازنامه‌ است‌.

٣٣ . سایر سرمایه‌ گذاریهای‌ جاری‌ (غیر از سریع‌المعامله‌ در بازار) به‌ اقل‌ بهای‌ تمـام‌ شـده‌ اولیـه‌ وخالص‌ ارزش‌ فروش‌ در ترازنامه‌ منعکس‌ می‌ شود. این‌ سرمایه‌گذاریها، معمولاً به‌ بهای‌ تمام‌ شده‌ انعکاس‌ می‌ یابد مگر در مواردی‌ که‌ کاهش‌ در ارزش‌ سـرمایه‌ گـذاری‌ قابـل‌ تشـخیص‌ باشد. رویه‌ مجاز دیگر، استفاده‌ از خالص‌ ارزش‌ فروش‌ است‌ هنگامی‌ که‌ مبلغ‌ آن‌ به‌ گونه‌ای‌ اتکاپذیر قابل‌ اندازه‌ گیری‌ باشد. اگر رویه‌ اخیر انتخاب‌ شود، هرگونه‌ افزایش‌ و کاهش‌ مبلـغ‌ دفتری‌ سرمایه‌ گذاری‌ به‌ عنوان‌ درآمد یا هزینه‌ سـرمایه‌ گـذاریها در زمـره‌ فعالیتهـای‌ عـادی‌ در صورت‌ سود و زیان‌ شناسایی‌ می‌شود.

٣٤ . سرمایه‌گذاریهایی‌ که‌ تحت‌ عنوان دارایی‌ غیرجاري طبقه‌بندی می‌شود باید در ترازنامه‌ به‌ یکی‌ از روشهاي زیر منعکس‌ شود:
    الف‌. بهای تمام شده پس‌ از کسر هرگونه‌ کاهش‌ ارزش انباشته‌.

    ب. مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌ به‌ عنوان یک‌ نحوه عمل‌ مجاز جایگزین‌.

درصورت انعکاس به‌ مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌، مطابق‌ استاندارد حسابداري شماره ١١ با عنوان ”داراییهای ثابت‌ مشهود“ عمل‌ می‌شود با این‌ تفاوت که‌ دوره تناوب تجدید ارزیابی‌ یک‌ سال خواهد بود.


٣٥ . از آنجا که‌ سرمایه‌ گذاریهای‌ بلندمدت‌ برای‌ مدت‌ طولانی‌ نگهداری‌ می‌ شوند، ارزش‌ بـازار آنها از نظر مربوط‌ بودن‌ به‌ اندازه‌ گیری‌ سود و زیان‌ دوره‌ ، اهمیت‌ چندانی‌ ندارد زیـرا کـه‌ مدیریت‌ واحد تجاری‌ قصد و یا توان‌ آن‌ را ندارد که‌ این‌ ارزش‌ را از طریق‌ فـروش‌ آنهـا متبلور سازد. به‌ این‌ دلیل‌ ، سرمایه‌ گذاریهای‌ بلندمدت‌ به‌ بهای‌ تمـام‌ شـده‌ ، پـس‌ از کسـر کاهش‌ ارزش‌ انباشته‌ آنها در ترازنامه‌ انعکاس‌ می‌ یابد. در نحـوه‌ عمـل‌ مجـاز جـایگزین‌ ، این‌ سرمایه‌ گذاریها را می‌ توان‌ براساس‌ مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌ آنها منعکس‌ نمـود. اگـر ایـن‌ رویه‌ انتخاب‌ شود، احتساب‌ هر گونه‌ افزایش‌ در ارزش‌ به‌ عنوان‌ درآمد تحقق‌ یافتـه‌ دوره‌ مناسب‌ نیست‌. درعوض‌ ، مبلغ‌ هرگونه‌ افزایش‌ به‌ عنوان‌ مازاد تجدید ارزیابی‌ تلقی‌ می‌ شود و در سرفصل‌ حقوق صاحبان‌ سهام‌ انعکاس‌ می‌ یابد. درصورت‌ انعکاس‌ به‌ مبلـغ‌ تجدیـد ارزیابی‌ ، طبق‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ١١ با عنوان‌ داراییهاي ثابت‌ مشهود عمل‌ می‌ شود با این‌ تفاوت‌ که‌ در مورد تناوب‌ تجدید ارزیابی‌ مفاد بند ٣٤ ملاک‌ عمل‌ قرار می‌گیرد.

٣٦ . چنانچه‌ مدیریت‌ واحد تجاری‌ ، سرمایه‌ گذاریهای‌ بلندمـدت‌ را بـه‌ مبلـغ‌ تجدیـد ارزیـابی‌ منعکس‌ کند، این‌ ارزیابی‌ باید همه‌ ساله‌ انجام‌ شود. بدین‌ معنی‌ که‌ واحدهای‌ تجاری‌ مجاز نیستند سرمایه‌ گذاریهای‌ بلندمدت‌ را به‌ مبلغی‌ که‌ نه‌ معرف‌ ارزش‌ جاری‌ و نه‌ معرف‌ بهـای‌ تمام‌ شده‌ است‌ ، منعکس‌ کنند. این‌ امر منعکس‌ کننده‌ این‌ نظریه‌ است‌ که‌ بـه‌ غیـر از بهـای‌ تمام‌ شده‌ اولیه‌ ، تنها ارزش‌ مربوط‌ و معنی‌ دار برای‌ استفاده‌ کنندگان‌ صورتهای‌ مالی‌ ، ارزش‌ جاری‌ است‌.
٣٧ . چنانچه‌ یک‌ ” سرمایه‌ گذاری‌ سریع‌ المعامله‌ در بازار“ به‌ عنوان‌ دارایی‌ غیرجاری‌ نگهـداری‌ شود، چون‌ واحد تجاری‌ در واگذاری‌ آن‌ محدودیت‌ دارد یا تمایلی‌ به‌ واگذاری‌ آن‌ نـدارد تا افزایش‌ در ارزش‌ آن‌ در عمل‌ متبلور شود، تلقـی‌ هرگونـه‌ افـزایش‌ در ارزش‌ بـازار آن‌ به‌ عنوان‌ تحقق‌ یافته‌ ، مناسب‌ نیست‌ و درنتیجه‌ نباید این‌ تغییـرات‌ را در صـورت‌ سـود و زیان‌ منعکس‌ کرد.

٣٨ . مبلغ‌ کل‌ سرمایه‌ گذاریهای سریع‌المعامله‌ که‌ به‌ عنوان دارایی‌ جاري نگهداري می‌شود باید بر مبناي مجموعه‌ (پرتفوس) سرمایه‌گذاریهاي مزبور تعیین‌ شود. مبلغ‌ کل‌ سرمایه‌گذاریهای بلندمدت و سایر سرمایه‌گذاریهای جاری، عبارت ازجمع‌ مبلغ‌ دفتري تک‌ تک‌ سرمایه‌گذاریهای مربوط است‌ که‌ جداگانه‌ تعیین‌ می‌شود.

تغییر مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاریها

٣٩ . هرگاه سرمایه‌گذاریهای سریع‌المعامله‌اي که‌ به‌ عنوان دارایی‌ جاری نگهداری شده است‌، به‌ ارزش بازار منعکس‌ شود، هر گونه‌ افزایش‌ یا کاهش‌ در مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاري باید به‌ عنوان درآمد یا هزینه‌ شناسایی‌ شود.

٤٠ . هرگاه سایر سرمایه‌گذاریهای جاری (یعنی‌ غیر از سریع‌المعامله‌ در بازار ) به‌ خالص‌ ارزش فروش منعکس‌ شود، هرگونه‌ افزایش‌ و کاهش‌ مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاری باید به‌عنوان درآمد یا هزینه‌ شناسایی‌ شود.
٤١ . هرگاه سرمایه‌گذاری بلندمدت به‌ مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌ ثبت‌ شود، نحوه حسابداری آن باید طبق‌ استاندارد حسابداری شماره ١١ با عنوان ”داراییهای ثابت‌ مشهود“ باشد. افزایش‌ مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاری بلندمدت درنتیجه‌ تجدید ارزیابی‌ باید به‌ عنوان مازاد تجدید ارزیابی‌ ثبت‌ و در ترازنامه‌ به‌ عنوان بخشی‌ از حقوق صاحبان سرمایه‌ منعکس‌ شود. هرگاه افزایش‌ مزبور عکس‌ یک‌ کاهش‌ قبلی‌ ناشی‌ از تجدید ارزیابی‌ باشد که‌ به‌ عنوان هزینه‌ شناسایی‌ شده است‌، این‌ افزایش‌ باید تا میزان هزینه‌ شناسایی‌ شده در رابطه‌ با همان دارایی‌ به‌ عنوان درآمد شناسایی‌ شود. کاهش‌ مبلغ‌ دفتري یک‌ قلم‌ سرمایه‌گذاري بلندمدت در نتیجه‌ تجدید ارزیابی‌ باید به‌ عنوان هزینه‌ شناسایی‌ شود. چنانچه‌ کاهش‌ مزبور عکس‌ یک‌ افزایش‌ قبلی‌ ناشی‌ از تجدید ارزیابی‌ باشد که‌ به‌ حساب مازاد تجدید ارزیابی‌ منظور شده است‌، دراین‌صورت این‌ کاهش‌ باید تا میزان مازاد تجدید ارزیابی‌ مربوط به‌ همان سرمایه‌گذاري به‌ حساب مازاد تجدید ارزیابی‌ بدهکار گردد و باقیمانده به‌ عنوان هزینه‌ شناسایی‌ شود.

٤٢ . باتوجه‌ به‌ مفهوم تحقق‌ که‌ عبارت است‌ از الزام به‌ اینکه‌ درآمد مستند به‌ دریافت‌ وجه‌ نقد (یا دارایی‌ دیگري که‌ با قطعیت‌ معقول انتظار تبدیل‌ آن به‌ وجه‌ نقد وجود دارد) شده باشد و یا با انتظار قریب‌ به‌ یقین‌ مستند شود، مازاد تجدید ارزیابی‌ مذکور در بند ٤١ ، درآمد تحقق‌ نیافته‌ تلقی‌ می‌گردد. به‌ استثناي مواردي که‌ نحوه عمل‌ حسابداري آن به‌ موجب‌ قانون مشخص‌ شده است‌، افزایش‌ سرمایه‌ به‌طور مستقیم‌ از محل‌ مازاد مزبور مجاز نیست‌ و تنها در زمان تحقق‌، طبق‌ بند ٤٥ به‌ حساب سود و زیان انباشته‌ منتقل‌ می‌شود.

٤٣ . دریافت‌ سود سهمی‌ (یا سهام جایزه) موجب‌ تغییر در مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاري نمی‌ شود بلکه‌ به‌ منظور تعیین‌ مبلغ‌ دفتری هر سهم‌، مبلغ‌ دفتری سرمایه‌گذاری باید به‌ تعداد کل‌ سهام موجود بعد از دریافت‌ سود سهمی‌ تقسیم‌ شود.

٤٤ . دریافت‌ سود سهمی‌ یا سهام‌ جایزه‌ منجر به‌ ورود وجه‌ نقد یا داراییهای‌ دیگـر بـه‌ واحـد تجاری‌ سرمایه‌ گذار نمی‌ شود. به‌ بیان‌ دیگر واحد تجاری‌ سرمایه‌ گـذار بـا دریافـت‌ سـود سهمی‌ چیزی‌ جز آنچه‌ داشته‌ است‌ ، تحصیل‌ نمی‌ کند. به‌ همین‌ دلیل‌ در زمان‌ دریافت‌ سود سهمی‌ نمی‌ توان‌ درآمد سرمایه‌ گذاری‌ را شناسایی‌ کرد و یا بهای‌ تمام‌شده‌ سرمایه‌گذاری‌ را افزایش‌ داد. دریافت‌ سود سهمی‌ تنها باعث‌ افزایش‌ تعداد سهام‌ در سرمایه‌گذاری‌ مربوط‌ و در نتیجه‌ کاهش‌ مبلغ‌ دفتری‌ هر سهم‌ موجود می‌ شود. از سوی‌ دیگر، تقسیم‌ سود به‌ شـکل‌ نقد و سپس‌ افزایش‌ سرمایه‌ از محل‌ مطالبـات‌ سـهامداران‌ بـا تصـویب‌ مجمـع‌ عمـومی‌ فوق العاده‌ در تعریف‌ سود سهمی‌ طبق‌ این‌ استاندارد قرار نمی‌ گیرد، ضمن‌ اینکه‌ به‌ موجب‌ اصلاحیه‌ قانون‌ تجارت‌ ، واحد سرمایه‌ گذار حق‌ مطالبه‌ سـود سـهام‌ نقـدی‌ را دارد و تنهـا در صورت‌ تمایل‌ ، این‌ حق‌ را در قبال‌ کسب‌ سهام‌ جدید واگذار مـی‌ کنـد کـه‌ ایـن‌ امـر به‌ منزله‌ دریافت‌ سود سهام‌ و پرداخت‌ مجدد آن‌ در قبال‌ سهام‌ جدید است‌. بـدین‌ ترتیـب‌ سود سهام‌ نقدی‌ مزبور با رعایت‌ الزامات‌ این‌ استاندارد و استاندارد حسـابداری‌ شـماره‌ ٣ با عنوان‌ درآمد مالیاتی شناسایی‌ می‌شود.


واگذاری سرمایه‌گذاریها

٤٥ . هرگاه یک‌ سرمایه‌گذاری واگذار شود، تفاوت عواید حاصل‌ از واگذاری و مبلغ‌ دفتری باید به‌ عنوان درآمد یا هزینه‌ شناسایی‌ شود. در مورد سرمایه‌گذاریهای جاری که‌ به‌ خالص‌ ارزش فروش یا ارزش بازار ثبت‌ شده و سرمایه‌گذاریهای بلندمدتی‌ که‌ به‌ مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌ انعکاس یافته‌ است‌، سود یا زیان واگذاری باید نسبت‌ به‌ آخرین‌ مبلغ‌ دفتری و در مورد سرمایه‌ گذاریهای جاری سریع‌المعامله‌ که‌ براساس پرتفوی سرمایه‌گذاری به‌ اقل‌ بهای تمام   شده و خالص‌ ارزش فروش نشان داده می‌شود، سود یا زیان واگذاري باید نسبت‌ به‌ بهای تمام شده تعیین‌ شود. در مورد سرمایه‌گذاریهایی‌ که‌ به‌ عنوان دارایی‌ جاری نگهداری شده است‌، تفاوت ناشی‌ از واگذاری باید به‌ عنوان درآمد یا هزینه‌ سرمایه‌گذاری و در مورد سرمایه‌گذاریهاي بلندمدت، تفاوت مذکور باید به‌ عنوان سود یا زیان واگذاري شناسایی‌ شود. هر گونه‌ خالص‌ مازاد ناشی‌ از تجدید ارزیابی‌ یک‌ سرمایه‌گذاری که‌قبلا در حساب مازاد تجدید ارزیابی‌ منظور و در آن نگهداري شده است‌، باید به‌ عنوان تغییر در اجزای حقوق صاحبان سرمایه‌، به‌ بستانکار حساب سود و زیان انباشته‌ منظور شود.

٤٦ . هرگاه تنها بخشی‌ از مجموع یک‌ سرمایه‌گذاری خاص واحد تجاری که‌ به‌ بهای تمام شده منعکس‌ شده است‌، واگذار شود، مبلغ‌ دفتری برمبنای میانگین‌ بهای تمام شده مجموع سرمایه‌گذاری محاسبه‌ خواهد شد.
٤٧ . در مواردی‌ که‌ حق‌ تقدم‌ خرید سهام‌ توسط‌ واحد تجاری‌ سرمایه‌گذار به‌ فروش‌ مـی‌رسـد مبلغ‌ دفتری‌ سرمایه‌ گذاری‌ مربوط‌ پس‌ از کسر مبلغ‌ اسمی‌ سهام‌ موجود به‌ نسبت‌ تعداد بین‌ حق‌ تقدم‌ و سهام‌ موجود تسهیم‌ می‌شود.

٤٨ . هرگونه‌ سود تضمین‌ شده‌ و یا سود سهام‌ ممتاز تعلق‌ گرفته‌ و دریافـت‌ نشـده‌ منـدرج‌ در عواید حاصل‌ از فروش‌ به‌ طور جداگانه‌ به‌ حساب‌ گرفته‌ خواهد شد.

تغییر طبقه‌بندی سرمایه‌گذاریها

٤٩ . تغییر طبقه‌بندی سرمایه‌گذاریهای بلندمدت به‌ جاری، باید با رعایت‌ شرایط‌ مندرج در استاندارد حسابداری ٣١ داراییهای غیرجاری نگهداري شده برای فروش و عملیات متوقف‌شده انجام شود.
٥٠ . تغییر طبقه‌بندی سرمایه‌گذاریهای جاری به‌ بلندمدت باید به‌ اقل‌ بهای تمام شده و خالص‌ ارزش فروش، یا چنانچه‌قبلا به‌ ارزش بازار (یا خالص‌ ارزش فروش) ثبت‌ شده است‌ به‌ این‌ ارزش انتقال یابد.

٥١ . در شرایط‌ خاص ، باتوجه‌ به‌ معیارهای‌ ذکر شده‌ در بند ١٥ ، ممکن‌ است‌ تغییر طبقـه‌ بنـدی‌ یک‌ سرمایه‌ گذاری‌ که‌ ابتدا به‌ عنوان‌ دارایی‌ جاری‌ تحصیل‌ شده‌ ، مناسب‌ باشـد. بـرعکس‌ ، ممکن‌ است‌ شرایط‌ مندرج‌ در بند ١٥ ازبین‌ برود و نیاز به‌ تغییر طبقه‌ بنـدی‌ بوجـود آیـد. در این‌ صورت‌ نحوه‌ حسابداری‌ تغییر طبقه‌بندی‌ طبق‌ بندهای‌ ٤٩ و ٥٠ است‌.

٥٢ . در کلیه‌ موارد، تصمیم‌ به‌ انتقال‌ یک‌ سرمایه‌گذاری‌ بین‌ طبقات‌ جاری‌ و بلندمدت‌، باید به‌ طور رسمی‌ در سوابق‌ داخلی‌ واحد تجاری‌ مستند شود. این‌ مستندسازی‌ باید تاریخ‌ مؤثر انتقال‌ را مشخص‌ کند.

صورت سود و زبان

٥٣ . علاوه بر موارد ذکر شده در بندهای بالا، اقلام زیر باید به‌ سود و زیان منظور شود:

    الف‌. هرگونه‌ هزینه‌ ناشی‌ از کاهش‌ خالص‌ ارزش فروش سرمایه‌گذاریهای کوتاه مدتی‌ که‌ به‌ اقل‌ بهای تمام شده و خالص‌ ارزش فروش ارزیابی‌ می‌شود،

    ب. هرگونه‌ هزینه‌ کاهش‌ ارزش سرمایه‌گذاریهای بلندمدتی‌ که‌ به‌ روش بهای تمام شده ارزیابی‌ می‌شود، و

    ج . هرگونه‌ برگشت‌ کاهشهای قبلی‌ موارد ” الف‌ “ و ” ب “ با توجه‌ به‌ تغییر در شرایط‌.

٥٤ . سود نگهداری‌ مربوط‌ به‌ اوراق سریع‌ المعامله‌ در بازار که‌ به‌ عنوان‌ دارایی‌ جـاری‌ نگهـداری‌ شده‌ و به‌ روش‌ ارزش‌ بازار ارزیابی‌ می‌ شود، منعکس‌ کننده‌ افزایش‌ در ارزش‌ بازار طی‌ دوره‌ است‌ و درآمد تحقق‌ یافته‌ می‌ باشد. بنابراین‌ درآمد مزبور در سود و زیان‌ بـه‌ عنـوان‌ درآمـد حاصل‌ از سرمایه‌ گذاری‌ طی‌ دوره‌ منظور می‌ شود. هرگونه‌ کاهش‌ در ارزش‌ بازار طـی‌ دوره‌ نیز به‌ عنوان‌ هزینه‌ شناسایی‌ می‌شود.

٥٥ . در مورد سایر سرمایه‌گذاریهای جاری، هرگاه خالص‌ ارزش فروش کمتر از بهای تمام شده گردد، براي زیان مربوط، ذخیره ایجاد می‌شود. به‌ گونه‌ای مشابه‌ براي کاهش‌ ارزش سرمایه‌گذاریهای بلندمدت، ذخیره ایجاد می‌گردد. ذخایر مزبور درصورتی‌که‌ به‌دلیل‌ تغییر در شرایط‌ مورد نیاز نباشد، برگشت‌ می‌شود.

٥٦ . هرگاه‌ سرمایه‌گذاری‌ بلندمدت‌ به‌ مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌ ثبت‌ شده‌ باشد هرگونه‌ کاهش‌ در ارزش‌ نسبت‌ به‌ مبلغ‌ تجدید ارزیابی‌ اندازه‌ گیری‌ می‌ شود. نحوه‌ به‌ حسـاب‌ گـرفتن‌ ایـن‌ مبـالغ‌ طبـق‌ استاندارد حسابداری‌ شماره‌ ١١ با عنوان‌ حسابداری داراییهای ثابت‌ مشهود خواهد بود.

مؤسسات تخصصی‌ سرمایه‌گذاری

٥٧ . مؤسسات تخصصی‌ سرمایه‌گذاری که‌ از توزیع‌ سود حاصل‌ از واگذاری سرمایه‌گذاری منع‌ شده اند، باید سود یا زیان حاصل‌ از واگذاری سرمایه‌گذاری و نیز تغییرات ارزش سرمایه‌گذاریها را که‌ طبق‌ الزامات این‌ استاندارد به‌ سود و زیان منظور می‌شود، نخست‌ درصورت سود و زیان منعکس‌ و سپس‌ از طریق‌ تخصیص‌ سود به‌ حساب اندوخته‌های غیرقابل‌ تقسیم‌ منتقل‌ کنند.

افشـا

٥٨ . اطلاعات زیر باید در صورتهای مالی‌ افشا شود:

    الف‌. رویه‌های حسابداری مورد استفاده برای سرمایه‌گذاریها مشتمل‌ بر نحوه حسابداری تغییرات مبلغ‌ دفتري،

    ب. مبلغ‌ سرمایه‌گذاریهای سریع‌المعامله‌ در بازار که‌ به‌ عنوان دارایی‌ جاری نگهداری شده است‌،

    ج. مبلغ‌ درآمد حاصل‌ از سرمایه‌گذاریهای سریع‌المعامله‌ در بازار که‌ به‌ عنوان دارایی‌ جاری نگهداری و به‌ روش ارزش بازار ارزیابی‌ شده است‌، شامل‌ درآمد حاصل‌ از تغییر در ارزش بازار و تفکیک‌ جداگانه‌ سود و زیان ناشی‌ از انتقال سرمایه‌گذاری بین‌ جاری و بلندمدت،

    د . ارزش بازار سرمایه‌ گذاریهای سریع‌المعامله‌ در بازار که‌ به‌ عنوان دارایی‌ جاري نگهداری شده و به‌ روش اقل‌ بهای تمام شده و خالص‌ ارزش فروش ارزیابی‌ شده است‌،

    ه . ارزش بازار سرمایه‌گذاریهای سریع‌المعامله‌ در بازار که‌ به‌ عنوان دارایی‌ غیرجاری نگهداری شده است‌،
    و. مبلغ‌ هر گونه‌ سود یا زیان ناشی‌ از واگذاري سرمایه‌گذاریهای بلندمدت،

    ز. مبلغ‌ کاهش‌ ارزش سرمایه‌گذاریهای بلندمدت،
   ظ. محدودیتهای قابل‌ توجه‌ در رابطه‌ با امکان تبدیل‌ سرمایه‌گذاریها به‌ نقد یا وصول درآمد و عواید واگذاری آنها، و

   ط. در مورد مؤسساتی‌ که‌ فعالیت‌ عمده آنها سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار است‌، صورت تحلیلی‌ پرتفوی سرمایه‌گذاری.

٥٩ . در صورتهای‌ مالی‌ ، رویه‌ های‌ حسابداری‌ مورد استفاده‌ برای‌ سرمایه‌ گذاری‌ افشا مـی‌ شـود به‌ گونه‌ ای‌ که‌ مبانی‌ ارزیابی‌ و شرایطی‌ که‌ در آن‌ هریک‌ از رویه‌ ها اعمال‌ شده‌، به‌ وضـوح‌ مشخص‌ شده‌ باشد. افشای‌ مزبور شامل‌ رویه‌ های‌ مربوط‌ به‌ نحوه‌ حسابداری‌ تغییرات‌ مبلغ‌ دفتری‌ سرمایه‌گذاریها نیز می‌باشد.

٦٠ . برای‌ درک‌ صورتهای‌ مالی‌ ، بویژه‌ صورت‌ سـود و زیـان‌ ، افشـای‌ میـزان‌ تـأثیر عملکـرد سرمایه‌ گذاری‌ برنتایج‌ عملیات‌ واحد تجاری‌ طی‌ دوره‌ از اهمیت‌ برخوردار است‌. این‌ امـر، مقایسه‌ با سالهای‌ قبل‌ و واحدهای‌ تجاری‌ دیگر را تسهیل‌ می‌ کند. براین‌ اساس‌ ، درصورت‌ اهمیت‌ ، مبلغ‌ سرمایه‌ گذاری‌ سریع‌ المعامله‌ در بازار که‌ به‌ عنوان‌ دارایـی‌ جـاری‌ نگهـداری‌ شده‌ ، همراه‌ با درآمد حاصل‌ از آنها و در صـورت‌ اسـتفاده‌ از روش‌ ارزش‌ بـازار درآمـد ناشی‌ از تغییرات‌ در ارزش‌ بازار آنها، جداگانه‌ افشا می‌شود.

تاریخ‌ اجرا

٦١ . الزامات این‌ استاندارد در مورد کلیه‌ صورتهای مالی‌ که‌ دوره مالی‌ آنها از تاریخ‌ ١/١/١٣٨٠ و بعد از آن شروع می‌شود، لازمالاجراست‌.

مطابقت‌ با استانداردهاي بین‌المللی‌ حسابداری

٦٢. با اجرای‌ الزامات‌ این‌ استاندارد، مفاد استاندارد بین‌ المللی‌ حسابداری‌ شماره‌ ٢٥ با عنـوان‌ حسابداری‌ سرمایه‌گذاریها نیز رعایت‌ می‌شود.